همایش سالانه اساتید و دانشجویان ایرانی خارج از کشورهمایش ها

مشروح سخنان حضرت آیت الله قمی در همایش شانزدهم

مشروح سخنان حضرت آیت الله قمی در شانزدهمین همایش سالانه اساتید و دانشجویان

در نخستین روز از برنامه سه روزه شانزدهمین همایش سالانه اساتید و دانشجویان ایرانی خارج از کشور، حضرت آیت الله محسن قمی دام عزه، به ایراد سخنرانی پرداختند. ایشان ضمن تشکر از مسئولین برگزاری همایش، سخنان خود را در چند محور مختلف ارائه کردند.

 

معاون ارتباطات بین الملل دفتر مقام معظم رهبری (مد ظله)، ابتدا درباره اهمیت و کیفیت زیارت حضرت امام رضا (ع) نکاتی را یادآور شدند. ایشان در ادامه ضمن اشاره به شکست سیاست فشار حداکثری آمریکا در قبال ملت ایران، مثال‌هایی را در این زمینه مطرح کردند و همچنین، با ارائه آمارهای رسمی، به به تفاوت شاخص‌های علمی، فرهنگی و اقتصادی بین ایران قبل و بعد انقلاب پرداختند و همچنین به نقش کابردی و پر رنگ رهبر انقلاب (مد ظله) در پیشرفت ایران اشاره کردند. ایشان در گزاره سوم و پایانی صحبت‌های خود، از اساتید، دانشجویان و پژوهشگران خواستند که در حفظ مسیر فعلی و استحکام سنگرهای علمی قدم بردارند و در نهایت، سخنان خود را با خواندن ابیاتی از عطار نیشابوری به پایان رساندند.

آن چه در ادامه می‌خوانید، مشروح سخنان حضرت آیت الله محسن قمی؛ معاون ارتباطات بین الملل دفتر مقام معظم رهبری (مد ظله) در شانزدهمین همایش سالانه اساتید و دانشجویان ایرانی خارج از کشور است.

بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین انه خیر ناصر و معین

باید خدای بزرگ را شاکر باشیم به من و شما توفیق داد که در این ایام در مشهد مقدس شرف یاب شویم و جزو زائران امام رضا (ع) باشیم، جزء کسانی باشیم که اسم مارا در دیوان حضرتش ثبت نام کردند و توفیق عرض ادب را پیدا کردیم. به عبارت دیگر تولد  دومرتبه ای پیدا کنیم. روایت داریم که هرکس، در عمرش دوبار متولد نشود وارد بهشت نمی‌شود. ما یک تولدی داریم که از مادر متولد می‌شویم، در مسیر زندگی هم تولدهای دیگری باید داشته باشیم. ولی تولدها از خودمان است و خودمان باید خودمان را به دنیا بیاوریم که البته داریم طی می‌کنیم که دومرتبه متولد شویم، زمینه‌هایی را لازم دارد. این زمینه‌ها را بایستی که ما با رعایت ادب زیارت امام رضا (ع) به عنوان نمونه، به دست بیاوریم.

مراتب و لایه های زیارت ائمه معصومین علیهم السلام

زیارت امام رضا (ع) یک نعمتی‌ست که خداوند به ما عنایت کرده است. و زیارت لایه لایه دارد. یک لایه اولیه زیارت همین است که در کتاب‌های دعا نوشته شده است. می‌رویم آنجا زیارت پایین پای امام رضا می‌خوانیم. زیارت بالاسر حضرت را می‌خوانیم. نماز زیارت می‌خوانیم. دعا می‌کنیم. اگر توفیقی پیدا کردیم، دست به ضریح می‌زنیم. به این لایه‌، احکام زیارت می‌گویند. زیارت یک لایه‌ی عمیق تری دارد که آداب زیارت است. می‌گوید یعنی وقتی می‌خواهید بروید برای زیارت، غسل کنید، وضو بگیرید و بدنتان را شستشو بدهید درست، اما یک کار دیگر هم انجام بده، روح خودت را  و درون خودت را شستشو بده. چه کار کنم؟ تطهرو بالاستغفار حضرت پیغمبر فرمود، با استغفار کردن، درون خودتان را هم پاک کنید.در مسیری که می‌خواهید بروید زیارت حضرت امام رضا، در مسیر به مغازه‌ها نگاه نکنید، به موبایل نگاه نکنید. ببینید کجا می‌روید. با استغفار خودتان را تطهیر کنید، وقتی رفتید آنجا، بلند صحبت نکنید، در محضر امام رضا هستید. وقتی می‌خواهید وارد حرم امام رضا شوید، اذن دخول بگیرید و سرتان را پایین نیندازید. اینجا مکانی ست که ملائکه پاسبانی می‌دهند. مکانی ست که خداوند متعال این مکان را رفعت بخشیده است، خدا فرموده است لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یؤذن لکم، وارد خانه‌های پیغمبر نشوید مگر این که قبلا اذن بگیرید. امام صادق (ع) فرمود از کجا بفهمید به شما اجازه دادند؟ فرمود: به دلتان نگاه کنید، اگر شکسته بود یعنی امام رضا طلبیده است. به چشمتان نگاه کنید اگر اشک سرازیر شده بود، یعنی امام رضا طلبیده است و اجازه داده وارد شوید و اگر هیچکدام، یعنی همان کنار بایستید و التماس کنید تا اجازه دهد. در همان زیارت نامه اذن دخول می‌خوانیم که‌یا امام رضا (ع) تو چه موجود رهنما و رحیم و با محبت و با رأفت هستی که من گناهکار را راه دادی. دعوتنامه برای من فرستادی و گفتی از آفریقا بیا، از اروپا بیا، از آسیا بیا، از آمریکا بیا از آنور دنیا من را فرستادی اینجا، در حالی که (لَوْ عَلِمَتِ الاْرضُ بِذُنُوبی لَساخَتْ بی) اگر زمین می‌دانست من چه آدم بدی هستم شکافته می‌شد و من را در درون خودش می‌برد. (اَوِ السَّمواتُ لاَخْتَطَفَتْنی) اگر آسمان‌ها می‌دانستند گناهان من چی هست؟، با رعد و برقشان من را هلاک می‌کردند. (اَوِ الْبِحارُ لاَغْرَقَتْنی)و یا اگر دریاها می‌دانست من چقدر آلوده ام، من را غرقم می‌کردند. ولی بابی انت و امی یا ابالحسن، تو می‌دانی من کی هستم، همه‌ی بدیهای من را مطلع هستی، رو برنگرداندی که هیچ بلکه دعوتنامه هم فرستادی، گفتی زیارت من بیا. این لایه‌ی دوم زیارت است که همان ادب زیارت است. که انسان بداند که کجا می‌رود و ادب را رعایت کند و با ادب آنجا برود. یک لایه‌ی عمیق تر هم دارد که آن سر زیارت است، نه حکم ظاهری زیارت است و نه ادب زیارت است، یک سر است. یک راز و رمز و سیرت زیارت است نه صورتش. به آن که وقتی می‌خواهید بروید آنجا، حواستان باشد توجه داشته باشید  در محضر امام معصوم می‌روید. امامی که مجرای رضایت خداست. هرگونه رضایت خدا را می‌خواهید جلب کنید از کانال امام رضاست. هرگونه درخواستی از خداوند متعال داشته باشید، از کانال امام رضاست. امام رضایی که زنده است. امام رضایی که تسمعُ کلامی وقتی صحبت می‌کنم می‌شنود. و ترّدُ سلامی وقتی می‌گویم السلام علیک یا علی بن موسی الرضا امام رضا جواب می‌دهد و می‌گوید علیک السلام. و انک حجبت عن سمع کلامها، امام رضا تو صلاح ندانستی که من با گوش فیزیکی جواب سلام شما را بشنوم اما فتح الباب بالقلبی بالمناجات من با گوش دلم می‌شنوم. این سر زیارت است. که احساس یگانگی با امام خود کنید، و احساس کنید در محضر امام هستید. با حضرت مخاطبه می‌کنید. حرف می‌زنید و جواب حضرت را هم با گوش دل می‌شنوید. مرحوم آیت الله بهاءالدینی وقتی می‌آمدند برای زیارت امام رضا (ع) یک گوشه ای می‌نشست، گاهی وقتها اصلا زیارتنامه و نماز هم نمی‌خواند، نیم ساعتی با امام رضا صحبت می‌کرد و می‌رفت. سیم اتصال وصل شود خیلی مهم است. می‌گوید، من برای زیارت گنبد نیامده ام. برای زیارت ضریح نیامده ام، برای زیارت قبر مطهر هم نیامده ام. من آمده ام خود امام رضا را زیارت کنم. آن موقع اگر این گونه بود عقده دل را باز کنم و هرچه می‌خواهد دل تنگت بگو، بدون هیچ آداب و ترتیب، همان نجوا. یک می‌توانم با امام رضا راز بگویم و درد دل کنم. دو. می‌توانم با امام رضا نیاز و خواسته‌ها و حاجتم را بگویم. از سیر تا پیاز هرچه را که می‌خواهم بگویم. سه. می‌توانم برای امام رضا ناز بکنم. راز گفتن و نیاز و ناز کردن با امام رضا سه گونه حرف زدن با امام رضاست. هرگونه که دلت می‌خواهد، اینجا هیچ آداب و ترتیبی ندارد. ولی گاهی وقتها که به این حقیقت و سیرت توجه نداریم خیال می‌کنیم زیارتنامه خواندن کار ماست. زیارتنامه و بعد هم نگاه می‌کنیم ببینیم کی تمام می‌شود. این زیارت نشد. عاشقانه بروی آنجا تا با امام رضا صحبت کنی، زیارتنامه خواندن نباید مانع زیارت کردن شود. همچین توفیقی را خداوند متعال به من و شما عنایت فرموده است. در این ایام و در آستانه ماه محرم و بعد از عید غدیرخم آمدیم اینجا برای عرض ادب این فرصت را غنیمت بشماریم. همانی که عرض کردم، تولدی دو مرتبه، وقتی از اینجا برگشتیم این تولد، در همه عرصه‌ها، در درس خواندن، در ارتباط با خانواده در ارتباط با جامعه و راز و نیاز کردن با خدا و خواندن دعا و قرآن و همه چی نشان بدهد. زیارت یک جزیره ای نیست که دو روز باشد و قبل و بعدش هیچ ارتباطی نداشته باشد. زیارت یک جریان امتداد داری ست که همه‌ی زندگی ما را بعد از زیارت واقعی تحت تأثیر قرار می‌دهد. زیارت جزء تاروپود وجودمان و علاقه به امام رضا می‌شود. یک پزشک نروژی در مشهد بود عملیات پزشکی انجام می‌داد. جراح بود. یکی از بیمارانش مرحوم آیت الله میلانی بود، ایشان وقتی آقای میلانی را عمل کرد، بعد از عمل آقای میلانی مسلمان شد. گفتند تو چه دیدی در عمل جراحی که مسلمان شدی؟ گفت من پزشکم، متخصص بیهوشی هستم، و می‌دانم آدمها وقتی که بیهوش می‌شوند و می‌خواهند به هوش بیایند، در آن لحظات آغازین به هوش آمدنشان، درون خودشان را افشا می‌کنند، باطن خودشان را می‌گویند. لذا من یک مترجم کنار خودم گذاشتم و گفتم وقتی که این آقا به هوش آمد، کلمه به کلمه حرفهایی که به زبان می‌آورد به من بگو. قبلا این تجربیات را داشتم، شخصیت‌های بزرگ، کشیش، غیر کشیش، وقتی می‌خواستند به هوش بیایند، مزخرفاتی می‌گفتند. یا اشعار جاهلی و کوچه بازاری می‌خواندند. یا حرف‌های رکیک می‌زدند. ولی وقتی دیدم که آقای میلانی مترجم نقل می‌کرد، اولین کلماتی که گفت، گفت یا امام رضا. اولین جملاتش آیات قرآن و صلوات بود. فهمیدم که این آقا از تاروپود وجودش باور و ایمان دارد نه این که فقط بخواهد تظاهر کند. و فرق است بین آدمی که تظاهر می‌کند و صورت دین را دارد یا سیرت دین. این خیلی فرق می‌کند. در این بخش عرض آخرم باشد آقای پروفسور لگن هوزن آمریکایی در قم درس طلبگی می‌خواند، داستانش مفصل است، چند وقت پیش می‌گفت: دخترم، برای من نامه نوشته بود که به چه دلیل خدا وجود دارد؟ من در جواب،چند تا از  براهین مثل برهان صدیقین و برهان نظم و…نوشتم و گفتم همه برهان‌ها درست است دخترم! ولی آن چیزی که برای خود من مهم است و من را معتقد به خدا کرده است، شخصیتی مثل علی ابن ابیطالب است، او خدا را قبول دارد. در برابر خدا رازونیاز می‌کند، مناجات می‌کند. علی آدمی نیست که بدون دقت این مقدار از عبادات و هزاران رکعت نماز و مناجات‌ها را بخواند. گاهی وقت‌ها یک فرد، می‌تواند سفیر باشد، مثل آقای میلانی و شعاع وجودی خودش را متوجه به معنویت و عرفان و واقعیت‌های ماوراء طبیعت بکند. از این فرصت حضورمان در مشهد، انشالله حداکثر استفاده را ببریم و از شما التماس دعا دارم این بخش از صحبتم را با ذکر صلوات بلند بر محمد و آل محمد تمام می‌کنم.

 

سربلندی ایران در برابر فشار حداکثری آمریکا

عرض سلام داشته باشم خدمت تک تک شما عزیزان، دانشجویان، اساتید، پژوهشگران ارجمندی که در شانزدهمین همایش اساتید ایرانی و خارج از کشور، با موضوع انتقال مرزهای دانش، ظرفیت‌ها و چالش‌ها، حضور پیدا کردید. و تشکر بکنم از همه‌ی بزرگوارانی که در برپایی این همایش فرهنگی و علمی و معنوی سهیم بودند به ویژه از برادر عزیزم جناب آقای مرتضوی که هر ساله پایه اصلی این همایش هستند و توانسته اند در این همایش، شخصت‌ها و اساتید برجسته را جمع کنند که من اینجا می‌بینم خودم واقعا تعجب می‌کنم که اگر کسی بخواهد آقای دکتر سهراب پور را مثلا در تهران ببیند به راحتی دسترسی پیدا نمی‌کند یا آقای باقری را می‌خواهند ببینند قائم مقام بنیاد نخبگان. و دوستان دیگر، دکتر مجیدی و… شخصیت‌های ارزشمندی را اینجا جمع کردند. من هم تشکر می‌کنم از حاج آقا مرتضوی و هم جناب آقای نظام زاده که وجودشان اینجا بر غنای بحث می‌افزایند. و امیدواریم که این مسیر و این همایش بتواند در راستای بیانیه‌ی گام دوم، مؤثر واقع بیفتد. این همایش در شرایطی برگزار می‌شود که در عرصه‌ی بین الملل اتفاقات مهمی رخ داده است. آمریکایی‌ها سیاست فشار حداکثری بر ایران را مطرح و اعمال کردند. آن اتاقی که مسئول اعمال تحریم ایران بود، قبلا
نه نفر کارمند داشت، زمان ترامپ به پانصد کارمند رسید. در همین مشهد، اگر یک تاجر افغانستانی می‌آمد مثلا چند تا کارتن پفک می‌خرید و می‌برد در افغانستان بفروشد به او هشدار می‌دادند که خلاف تحریم رفتار می‌کنی. آنچه که می‌توانستند فشار وارد کنند، فشار وارد کردند و با این هدف که ‌یا دولت جمهوری اسلامی اعلام کند تسلیم شده است یا مردم فشار بیاورند از پایین به بالا و دولت را مجبور به تسلیم در برابر آمریکا کنند ولی در آخر سخنگوی وزارت خارجه آمریکا رسما اعلام کرد، ما شکست خوردیم و شکست مفتضحانه هم خوردیم. و ایران در این شرایط توانست سربلند از این تحریم‌ها بیرون بیاید. گفتند اجازه نمی‌دهیم یک دلار به ایران وارد شود. اما همین سال گذشته سی و چند میلیار دلار وارد شد. گفتند اجازه نمی‌دهیم یک بشکه نفت از ایران صادر شود، ما الان نفتمان را صادر می‌کنیم و پول آن را هم وارد می‌کنیم.

گفتند هیچ ایرانی نباید هیچ کجای دنیا فعالیت اقتصادی داشته باشد، ما در همین ایام در ۲۵ کشور طرح‌های بزرگی مثل پتروشیمی، کارخانه سیمان، کارخانه خودروسازی، کارخانه برق و امثال اینها را یا اجرا کرده ایم و یا در حال اجرا کردن هستیم. سدسازی و سیمان سازی را اجرا می‌کنیم. شرایط اخیر را ببینید. شما نگاه کنید، در همین اجلاسی که در ریاض عربستان برگزار کردند، خودشان گفتند، روزنامه‌هایشان نوشتند: اجلاس شکست خورد و بایدن به هیچکدام از آن اهدافی که می‌خواست دست پیدا نکرد. حداقل عربستان قول نداد که مثلا من نفتم را افزایش بدهم. به تعبیر یک لطیفی گفت این گاو شیرده هرچی شیر داشت، ترامپ دوشیده بود و چیزی برای بایدن باقی نگذاشته بود. رسما گفتند در این مسئله شکست خوردند. نه ناتو عربی شکل گرفت و خودشان گفتند ما کی می‌خواهیم از این کارها بکنیم. فقط یک مقداری هیاهوی تبلیغاتی است. همزمان اجلاس سران آستانه در تهران رؤسای جمهور روسیه، ترکیه به ایران آمدند و یک اجلاس موفقی را در این قسمت اجرا کردند. البته هم ترکیه احتیاج داشت که آقای اردوغان ایران بیاید و حضور پیدا کند چون انتخابات شان نزدیک است و نظرسنجی‌ها هم نشان می‌دهد اردوغان در این نظرسنجی‌ها عقب است. ولی می‌دانست که با آمدن به ایران می‌تواند اعتبار کسب کند. آقای پوتین هم بخاطر مسائل اوکراین احتیاج داشت به ایران سفر کند. این جایگاهی ست که جمهوری اسلامی بحمدالله در این شرایط را به سر می‌برد. ما در همچین شرایط بین الملل این اجلاس دانشجویی را شکل می‌دهیم. برای این که چگونه علم و دانش و فناوری و تکنولوژی را داخل کشور انتقال بدهند. من برای این قسمت، سه – چهار مسئله را خیلی فشرده بیان می‌کنم. یک نگاه کلانی به وضعیت علم و فناوری در کشورمان در این چهل سال گذشته، چهلواره اول انقلاب داشته باشیم تا بعد ببینیم چلواره دومش را چکار باید بکنیم. چند تا گزاره دارم. یک گزاره این است که رشد کشور در آموزش عمومی و آموزش عالی و پژوهشی و فناوری‌های نوین در چهل سال گذشته، بسیار چشمگیر و قابل تقدیر بوده است. این گزاره ای است که همه در این قسمت قبول داریم.

 

شاخص‌های آماری در دوران قبل و بعد از انقلاب

به عنوان نمونه عرض کنم، ما قبل از انقلاب اسلامی آدم‌هایی که می‌توانستند وارد نظام تعلیم و تربیت کلاس اول شرکت کنند، زیر پنجاه درصد بود الان ۹۹ درصد افراد واجب التعلیم ما می‌توانند وارد کلاس اول شوند. متوسطه اول ۹۰ درصد، متوسطه دوم 4/71 درصد که رتبه سوم را در عرصه بین المللی دارد. جمعیت باسواد کشور بین 10 تا 49 سالگی قبل از انقلاب 48 درصد بودند و الان به 7/94 درصد رسیده است. عدالت جنسیتی در قبل از انقلاب تفاوت دختران با پسران در مسائل آموزش عمومی ۲۳ درصد بود. الان تفاوت دختران و پسران به ۷ درصد رسیده است. تفاوت شهر و روستا، یعنی بچه‌های روستایی چقدر کمتر از بچه‌های شهری می‌توانستند درس بخوانند، ۲۳ درصد بود که الان کاهش پیدا کرده و ۱۲ درصد شده است. عدالت جنسیتی و عدالت جغرافیایی در اینجا رشد پیدا کرده است. مؤسسات آموزش عالی و دانشگاهی ما از ۲۲۳ واحد به ۲۷۰۰ واحد با یک تعبیری رشد پیدا کرده است. هیأت  علمی ما از ۱۸۰۰ نفر به بالای ۱۱۰۰۰۰ نفر رشد پیدا کرده است. یعنی افزایش ۲۰ درصدی در اعضای هیأت علمی کشورمان داریم. اعضای بانوان در هیأت‌های علمی به ۳۳ درصد بالغ شده است و پژوهشگران واحدهای فناوری کشور ما ۳۰ درصد را بانوان تشکیل می‌دهند. و ده درصد مدیریت مؤسسات فناوری‌های نوین و پیشرفت کشور با بانوان است. در یک کلام ضریب حضور بانوان در آموزش عالی کشور ما نسبت به گذشته ۲۰ برابر شده است. همچنین دانشجویان ما ۱۳۷ هزار دانشجو به بالغ بر چهار میلیون دانشجو در سال‌های گذشته (البته در سال‌های اخیر کمتر شده) افزایش پیدا کرده است، ۲۲ برابر افزایش داشته است. حال ببینیم دانشجویان در چه رشته‌هایی درس می‌خوانند. یک میلیون و نهصد هزار نفر از چهار میلیون در رشته‌های علوم انسانی تحصیل می‌کنند. ۲۴۱ هزار نفر علوم تجربی، ۲۵۹ هزار نفر علوم پزشکی، یک میلیون و هفتصد و شصت هزار نفر فنی و ۱۶۰ هزار نفر هم در رشته‌ی کشاورزی تحصیل می‌کنند. در حالی که ۱۳ درصد درآمد خالص کشور ما را کشاورزی تشکیل می‌دهد. ۲۰ درصد اشتغال کشور هم در دست کشاورزی است اما متاسفانه تعداد فارغ التحصیلان کشاورزی ما بسیار اندک است. ۳۳۱ هزار نفر هم در رشته هنر درس می‌خوانند. از میان فارغ التحصیلان دانشگاهی ما در سال‌های گذشته، ما نزدیک به ۱۳ میلیون و ۱۵۱ هزار فارغ التحصیل دانشگاهی داریم. که از این تعداد ۲۸ درصد کاردانی هستند ۵۳ درصد کارشناسی و زیر یک درصد دکتری هستند. از این تعداد ۶ میلیون نفر شاغل هستند. و یک میلیون و چهارصد هزار نفر علی رغم این که تمایل به کار دارند ولی کار پیدا نمی‌شود. ۵ میلیون نفر هم غیرفعال هستند یعنی خودشان تمایل به کار ندارند. تعداد دانشجویان ما در رشته‌های کارشناسی ارشد، در گذشته، شش هزاروسیصدوچهل نفر در اوایل انقلاب درس می‌خواندند. الان به ششصد و پنجاه و شش هزار نفر ارتقا پیدا کرده است. رشته‌ها و گرایش‌ها هم از صدوهشتادودو رشته و گرایش به ده هزار رشته و گرایش افزایش پیدا کرده است. در دکتری هم از ۲۸ رشته به چهار هزار رشته، و دانشجویان هم از هزارودویست و پنجاه و پنج نفر به ۱۴۱ هزار و خورده ای افزایش پیدا کرده است. عرض آخرم در این بخش، پارک‌های علم و فناوری است که آقای دکتر باقری در این فن متخصص هستند و حضور دارند که این آمار برای سال ۹۹ می‌باشد.

۵۷۴۳ شرکت دانش بنیان در کشور ما مشغول فعالیت هستند، که ۳۰۰ هزار نفر شاغل به کار علمی هستند. یک فضایی یک جهش و جنبشی درست شده است در مسئله علمی کشور که این مسیر را طی می‌کند. این گزاره اول بود.

نقش رهبری جمهوری اسلامی در رشد علمی و فناوری کشور

گزاره دوم که من  در این خصوص می‌خواهم عرض کنم این است که نقش رهبری جمهوری اسلامی در این رشد علمی و فناوری کشور، نقش بسیار برجسته و بی بدیلی است. یعنی عمده‌ی این پیشرفت‌ها با حمایت ایشان و دخالت‌های مستقیم ایشان در برخی موارد پیش رفته است که من به چند نمونه اشاره می‌کنم. ایشان یک اَبَر استراژی انتخاب کردند به عنوان مسئله رشد علم و فناوری کشور، که نتیجه ش امروز علم و فناوری بخشی از هویت  ما ایرانیان شده است. هر کجا می‌خواهیم ایران را معرفی کنیم با این رشد علم و فناوری معرفی می‌کنیم. خانواده‌های ما وقتی می‌خواهند خودشان را توصیف کنند، میزان تحصیلات فرزندانشان را به رخ می‌کشند. و همچنین دانشگاه‌ها و امثال اینها. امروزه بخشی از هویت ملی ما ایرانیان بخش علم و فناوری شده است. اولین پارک علم و فناوری و اولین شهرک صنعتی که در کشور ما افتتاح شد در سال ۱۳۷۰، به دستور مستقیم شخص مقام معظم رهبری بود که در اصفهان شکل گرفت. بنیاد نخبگان، جناب آقای دکتر سهراب پور که در خدمتشان هستیم، با پیگیری‌های مستمر مقام معظم رهبری شکل گرفت. مسئله جنبش نرم افزاری یک ادبیاتی بود که رهبری آن را مطرح کرد و تبدیل به گفتمان عمومی شد که در سال ۱۳۸۳ در دانشگاه امیرکبیر، برای اولین بار بیان کردند جنبش نرم افزاری ماحصل آن این بود که ما عقب ماندگی‌هایی که در علم و فناوری داریم، نمی‌توانیم به صورت عادی پیگیری کنیم، باید سرعت پیدا کنیم و راه‌های میانبر پیدا کنیم تا بتوانیم خودمان را به کاروان علم جهانی برسانیم. اسمش را جنبش نرم افزاری گذاشتند. مسئله رشد موشکی کشور با نظارت مستقیم رهبری این کار شکل گرفته است. رشد هوا و فضا، سلول‌های بنیادی با حمایت گام به گام و به تعبیر خود ایشان، مینیاتوری رهبری شکل گرفت و امروز تبدیل به یک برندی در عرصه‌ی بین المللی شده است. جزء چهار – پنج کشور مهم دنیا در عرصه بین‌المللی هستیم که با حمایت‌های ایشان شکل گرفته است. ادغام بحث آموزش پزشکی با درمان پزشکی, زمانی بود که ایشان رئیس جمهور بودند و کمبود پزشک داشتیم به خاطر رفع کمبود پزشک ایشان مسئله را پیگیری کردند. در مسئله‌ی دفاعی و دستیابی به نیازهای دفاعی کشور که امروز ما قدرتمندیم و این تزی که ایشان اعلام کردند، ایران قدرتمند. ما ایران قوی می‌خواهیم. اگر ایران قوی نباشد نمی‌تواند مذاکره کند. اگر  ایران قوی نباشد آرمان‌هایش را نمی‌تواند پیگیری کند. یک قدرت منطقه ای و بین المللی امروز ما هم در عرصه هوا، دریا و هم در زمین هستیم که امریکایی‌ها هم اخیرا گفتند که ما سالیان سال برتری هوایی داشتیم، پهبادهای ایرانی که آمدند، این برتری هوایی ما را به چالش می‌کشند. مسئله‌ی حضور علمی در عرصه‌های بین الملل، المپیادهای علمی، مشارکت‌های علمی، نقشه جامع علمی کشور، فناوری‌های پیشرفته و صنعت‌های مربوط به صنعت نانو و بایو و هوا و فضا و…مسئله ماهواره و یکی دیگر از نقش‌های رهبری در این قسمت، روشنگری درباره توطئه دشمنان بوده است. دشمنان ما گفتند جمهوری اسلامی ایران سه تا امتیاز دارد که باید بگیریم، یکی علم و فناوری است، یکی مسئله سلامت و دیگری مسئله امنیت است. تلاش کردند تا مثلا در مسئله سلامت مارا با مشکل مواجه کنند که بحمدالله دولت  با مسئله واکسیناسیون کنترل کرد. ما امروز جزء معدود کشورهایی هستیم که یک تجربه موفقی در مبارزه با کرونا داریم. در مسئله امنیت، اسرائیلی‌ها  و آمریکایی‌ها خیلی تلاش کردند که امنیت مارا لکه دار کنند ولی موفق نشدند. در مسئله علم و فناوری تلاش کردند جلوی این رشد را بگیرند، یا تبلیغات سوء بکنند و بگویند  که اینها دروغ می‌گویند، یا بدیل درست کنند مثل استمفورد که ایران 2040 را راه انداخت، یا ایجاد موسسه ققنوس که مثلا می‌خواستند این رشد علم و فناوری را از جمهوری اسلامی منتقل کنند جای دیگر به دست غیر انقلابیون و کسانی که به انقلاب اعتماد و اعتقادی داشته باشند برسانند که رهبری در این جاها مثل یک رصدبانی، رصد کردند و جاهایی که لازم بود فرمودند سند دیپلماسی علم و فناوری را شورای انقلاب فرهنگی تنظیم کند. و توجه دادند که دشمن در صدد این است که فخری زاده‌ها را ترور کنند، همان‌هایی که می‌گفتند انقلاب اسلامی ایران، چون اسلامی ست مخالف علم است و اگر انقلاب اسلامی پیروز شود به جای هواپیما باید سوار شتر شوند. چهل سال قبل اینطوری می‌گفتند حالا می‌گویند چرا ایران دنبال فناوری‌های پیشرفته است. دشمنان دانشمندان مارا ترور می‌کنند. این هم از گزاره دوم که نقش رهبری را در این قسمت توجه کنیم و ما اگر می‌خواهیم امتداد رهبری باشیم هر کجا که هستیم باید تلاش کنیم این مسیر راه خودش را ادامه دهد.

حفظ مسیر فعلی و استحکام سنگرهای علمی

گزاره سوم که در این قسمت می‌خواهم خدمتتان عرض کنم، ما باید این مسیر را حفظ کنیم و آن چیزهایی که به دست آوردیم سنگرهای علمی که به دست آوردیم محکم کنیم، سنگرهای جدید را هم فتح کنیم متأسفانه مسائل مختلفی از جمله کرونا و امثال اینها در یکی دو سال اخیر باعث شده است که این شتاب علمی کشور، آن شتاب لازم را نداشته باشد. و ما باید در این مسئله یک فکر و اندیشه ای کنیم و تدبیری بیاندیشیم که از رشد علمی کم نشود. تبلیغات سوء یی میکنند برای مسئله خروج متفکرین  از داخل کشور و یا تبلیغات سوء میکنند برای این که علم و فناوری که گفته می‌شود فقط تبلیغات است و واقعیت ندارد، اگر واقعیت نداشت پس پهپاد و موشک و سلول‌های بنیادی چی هستند؟ این طرح‌هایی که آقای سهراب پور فرصت کنند می‌توانند توضیح بدهند. چه طرح‌های بزرگی را دانشجویان در کشور ما برای حل مشکلات انجام دادند.ولی ما باید تلاشمان این باشد که کمک کنیم و دست به دست هم بدهیم به خصوص شما دانشجویان خارج از کشور، که این مسیر رشدش را از دست ندهد. گزاره چهارمی که می‌خواهم عرض کنم این است که ما بایستی که در یک جاهایی مرزهای دانش را پشت سر بگذاریم حرف کاملا درستی ست. در مرز دانش حرکت کنیم و پشت سر بگذاریم اما از ایران اسلامی و دانشمندان ایران اسلامی صرفا این انتظار نیست که مرزهای دانش را پشت سر بگذارند بلکه انتظار می‌رود که افق گشایی در مسائل علمی داشته باشند. افق گشایی یعنی چه؟ یعنی یک مسیر و افق‌ها جدیدی را تعریف کنند که امروز در علم مدرن آن افق‌ها تعریف شدنی نیستند. مثل مباحثی که در تراز تمدن اسلامی معنا پیدا می‌کند. فلسفه‌های علوم پایه، فلسفه‌های اجتماعی و آن علمی که بتواند شعارهای انقلاب اسلامی را خوب ترجمه بکند و الا علم جدید و علم مدرن یک پایه‌ها و مبانی دارند یک باید‌ها و نبایدهایی پشتش خوابیده که در همان راستا حرکت می‌کند. به عنوان مثال عرض بکنم، جریان مدرنیته در همه ابعاد در ابعاد علمی هم به همین شکل،  یک جریان محافظه کار است. یعنی اجازه نمی‌دهد کسی خلاف مدرنیته فکر کند. خلاف مدرنیته عمل کند هر چه هست در همان است. لذا آینده‌ی بشریت را هم هر وقت یک طرحی بیاید یک صحبتی شود یک نظریه ای داده شود که پایه‌های مدرنیته را بخواهد متزلزل کند، نوید یک جریان غیر مدرنیته را بدهد به شدت برخورد می‌شود تکفیرش می‌کنند بدتر از تکفیر سلمان رشدی. از جمله در مورد همین مسئله آخرالزمان. ما نسبت به آخرالزمان می‌گوییم آینده روشنی داریم علم بشر، عقل بشر، امنیت بشر، رفاه بشر، در آخرالزمان طبق مبنای دینی ما خیلی بهتر از جریان کنونی ست. ولی سینمای‌هالیوودی می‌گوید: نه بهتر ازین چیزی پیدا نمی‌شود. آخرالزمان را هم می‌خواهید پیدا کنید به این فیلم‌های‌هالیوودی نگاه کنید، آخرالزمانی که می‌خواهد بیاید، یا از کرات آسمانی دیگر می‌آید، بشر را نابود کند یا همین ربات‌هایی که انسان ساخته علیه انسان به کارگیری می‌شوند. یا این که طوفان و زلزله و… زمین  را نابود می‌کند و یا  بمب‌های هیدروژنی اتمی و… آینده را کلا تاریک نشان می‌دهد. برای این که ما آینده را روشن نشان می‌دهیم این افق گشایی یعنی این که ما مبانی نانوشته علم مدرن را خوب توجه کنیم و علوم جدید خودمان را مطابق آن بازنویسی جدیدی بکنیم که وظیفه ش به عهده‌ی دانشمندان ایران عزیزمان است و در همین خصوص و آخر عرضم، شما دانشجویان و اساتید محترم که در خارج هستید، طبق آماری که امروز به من دادند. ما شش هزار استاد پژوهشگر ایرانی داریم که در خارج از کشور مشغول کار هستند، یا تحقیق و پژوهش می‌کنند یا مدیریت‌های پژوهشی را برعهده دارند تعداد قابل توجهی دانشجو داریم که در دانشگاه‌های درجه یک دنیا مشغول تحصیل و تدریس هستند. در رشته‌های مختلف داریم، کاری که هندی‌ها و چینی‌ها کردند در انتقال تکنولوژی به کشور خودشان، انتظار می‌رود که انجمن‌های اسلامی ما و دانشجویان و اساتید عزیز ما در اینجا، برای خودشان یک هجرت فرض کنند برای انجام یک مأموریت و آن ماموریت این است که بهترین تکنولوژی‌ها و به روز ترین تکنولوژی‌ها و فناوری‌ها را شناسایی کنند و به داخل کشور منتقل کنند و خودشان را سرباز علمی و فناوری این مردم بزرگ بدانند. با همچین نگاهی مجموعه کشور می‌تواند آینده ای را داشته باشد که آن آینده بسیار روشن تر باشد و خورشیدی که بر ما در فردا خواهد تابید ما را ملتی سربلندتر و سرافرازتر و مرفه تر ببیند و به تعبیر آن شاعر گفت که به هر حال این کاری که شما می‌خواهید کار سخت و مشکلی است.

نه در مسجد گذارندم که رندی                                                                      نه در میخانه کین خمار خام است

میان مسجد و میکده راهی است                                                                      غریبم عاشقم آن ره کدام است

و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا