
ارئهی الگوی ایجاد موسساتی شبیه موسسه ماکس پلانک در ایران00 نظر
.jpg)
در گفتوگو با عبدالمعین اسقایی مطرح شد،
ارئهی الگوی ایجاد موسساتی شبیه موسسه ماکس پلانک در ایران
عبدالمعین اسقایی محقق پست داک رشتهی علوم اعصاب در دانشگاه «گوتینگن آلمان». او که لیسانس و فوق لیسانس خود را در دانشگاه پلی تکنیک تهران و در زمینه مهندسی کامپیوتر گذراند ه است؛ دکترای خود را از دانشگاه آی پی ام زمینه علوم شناختی دریافت کرده است و هماکنون در آلمان اقامت دارد. ضرورت ارتباط با نخبگان ایرانی خارج از کشور ما را بر آن داشت تا با این دانشجوی ایرانی به گفتوگو بنشینیم.
جناب اسقایی در مورد علوم اعصاب برای ما توضیح دهید. چرا در دنیای ما اینقدر دانشگاهها به سمت ایجاد رشتههای تحصیلی بینرشتهای اقدام میکنند؟
علوم اعصاب شناختی تمرکزش بر این مسئله معطوف است که بداند ما چگونه نسبت به محیط اطرافمان اشعار پیدا میکنیم. بهطور مثال وقتی به یک گل لاله نگاه میکنید این کیفیت گل چگونه در ما بهوجود میآید و چطور شکل میگیرد، کیفیتی که البته مخصوص شما است و تنها شما به ظور اختصاصی چنین درکی از این گل دارید و اصطلاحا سابجکتیو است. و ما در علوم اعصاب به صورت غایی به دنبال این هستیم که بدانیم ادراک این افراد از محیط بیرونی چگونه در مغز شکل میگیرد و این تجربهی ناب و خالص چگونه از یک سری سلول عصبی فیزیکی بهوجود میآید.
حالا در مورد اینکه چرا علوم اعصاب اینقدر بین رشتهای شده، اینطور میشود نگاه کرد که قبلتر در علوم اعصاب مثلا به یک موش شوک الکتریکی وارد میکنید و در همان حین یک قطره آب هم به آن میدهید، بعد از دهها بار تکرار این عمل؛ موش متوجه میشود که بعد از آنکه آن قطره آب را میخورد خشکش میزند، بعد از یک مدت یاد میگیرد که دیگر این قطره آب را نخورد، گرچه برای آن سودمند است. به این حرکت شرطی سازی میگویند. ولی خود یک شرطی سازی یک عمل رفتاری است. مثلا شما یک ورودی میدهید و یک خروجی میگیرید. تا شصت سال پیش مغز را اینگونه مطالعه میکردند.
بعد از یک مدت دانشمندان متوجه شدند که با این راهکار به پیچیدگیهای مغز دسترسی پیدا نمیکنند و به این نتیجه رسیدند که باید وارد مغز شد. بعد از ورود به مغز دانشمندان به این نکته پی بردند که تمامی کارهای مغز بوسیله سلولهای عصبی انجام میشود به همین دلیل با سیل عظیمی از انتقال سیگنالهای الکتریکی مغز مواجه شدند و با روشهای قدیمی قادر به مطالعه این پیچیدگی عظیم نیستند. اینجاست که علوم تئوری به کمک پزشکی و علوم اعصاب آمدند. در نتیجه علوم مختلفی مانند ریاضیات، مهندسی برق، کامپیوتر و ... به کمک هم آمدند تا علوم اعصاب حال حاضر بوجود بیاید.
بنظر میرسد که هوش مصنوعی در حال قبضه کردن کلیه امور انسانی است. مثلا در استرالیا این جریان شدیدا بارز گردیده، در آلمان چگونه است؟
-- خود هوش مصنوعی زیر مجموعه علوم کامپیوتر است و تلاشش این است که مسائل را بهصورت الگوریتمیک برای ما حل کند. خب خود علوم کامپیوتر خاستگاه آن در آمریکا بوده، در حال حاضر هم کشورهای توسعه یافته طوری نیستند که همه در یک رده پیشرفت کرده باشند. در این زمینه آلمان توسعه ضعیفتری نسبت به آمریکا و کانادا داشته است. به همین دلیل در سالهای اخیر بورسهای خیلی قوی در زمینه علوم کامپیوتر میدهد.
برگردیم به موضوع خودمان چرا اغلب دانشجویان نخبهی ما به کشور باز نمیگردند. دلیل این مسئله آیا به فقدان یک استراتژی مشخص از سوی کشور است یا نه عوامل دیگری دخیل هستند؟
-- سؤالی که فرمودید الان برای اغلب نخبههای ما مطرح است به خصوص کسانی که در رشتههای علوم پایه تحصیل میکنند. ولی دانشجویان علوم کاربردی بالاخره در ایران با هر زحمتی که هست میتوانند کاری را دست و پا کنند و میتوان گفت که در ایران در مورد علوم کاربردی جدید رقابت خیلی کم است و در کشورمان تقریبا علوم جدید زیاد ورود پیدا نکرده است به طوری که فقط ده درصد صنایع ایجاد شده در جهان در ایران موجود است.
ولی در مورد موضوع علوم پایه مشکلات زیادی وجود دارد. موضوع اول ما این است که سرمایهگذاری در این بخش به ندرت اتفاق میافتد و این مطلب هم به دلیل این است که بودجه پژوهشی ما اجازه این کار را نمیدهد.
از سویی دیگر، همانطور که همه میدانید پایه و اساس علوم کاربردی برای تولید، همان علوم پایه است. اصلاح این معضل احتیاج به یک دوره سی ساله دارد بهطوری که اگر بخواهیم واقعا تولید کننده باشیم باید از همین الان روی علوم پایه سرمایه گذاری کنیم.
حالا ما در انجمن اسلامی آلمان بهدنبال این هستیم که یک راه حل ارائه کنیم. راه حلی مانند «ماکس پلانک» آلمان، این ارگان تمام بودجه خود را در علوم پایه سرمایه گذاری میکند و اگر دقت کنید تمامی نوبلیستهای آلمان از این مؤسسه هستند.
جالب است بدانید که مؤسسه ماکس پلانک یک مؤسسه کاملا خصوصی است و ارتباط بسیار خوبی با موسسات تجاری و اقتصادی دارد به طوری که اشخاص سرمایهداری هستند که به صورت خیریه این مؤسسه را اداره میکنند که باعث حفظ این مؤسسه در دهها سال گردیده است.
این مدل، مدل بسیار خوبی میتواند برای ما باشد هرچند که ناگفته نماند که خیلی از هزینهها هم توسط دولت پرداخت میشود. اگر ما بتوانیم در ایران اینگونه مدلی همراه با صنعت داشته باشیم بنظر من میشود روی آینده آن حساب کرد و حتما راهگشا خواهد بود و امیدوار میشویم که دانشجوهای علوم پایه هم به ایران برگردند.
از ایرانیهایی که در آلمان زندگی میکنند برای ما بگویید. سطح علمی این عزیزان را چهطور ارزیابی میکنید؟
-- آنچه که من برداشت کردم، بچههای ایرانی وقتی وارد آزمایشگاههای آمریکایی و اروپایی میشوند، معمولا به دانشجوهای ممتاز و رده اول تبدیل میشوند. چون هم سخت کوش هستند و هم فوقالعاده با انگیزه هستند.
این جریان به مرحلهای رسیده که اساتید خارجی حاضر شدهاند که دانشجویان ایرانی را با هزینه خودشان شناسایی و از ایران به دانشگاههای خارج منتقل کنند. آنها به دانشجویان ایرانی ما شدیدا مطمئن هستند.
*سؤال اینجاست که چرا همین دانشجویان ممتاز وقتی به ایران میآیند تقریبا محو میشوند؟
-- در زمینه علوم پایه مهمترین و اساسیترین مبحث همان مبحث هزینه و بودجه است. علوم پایه بدلیل ماهیت خودش که دستاورد مشهود و علنی نزدیک ندارد باعث میشود که دولت مردان ما کمتر به آن توجه کنند و بودجه لازم را در اختیار این اشخاص برای پژوهش قرار ندهند. در صورتی که علوم پایه است که محرک تولید و فناوری میشود.
من فکر میکنم که دانشجوهای ما بعد از بازگشت به دلیل نبود این مسائل کم کم سرخورده میشوند. آنها به حمایت نیاز دارند، یک حمایت جدی و نه فقط کلامی و گفتاری.
دربارهی به انجمن اسلامی آلمان برای ما توضیح دهید. اسلام هراسی در آلمان چگونه است؟ آیا برای دانشجویان مسلمان مشکلی ایجاد نمیکند؟
-- خوشبختانه کشور آلمان از نظر اجتماعی یک کشور پایدار است. برای مثال در فرانسه مردم به خارجی و غیر خارجی بودن شخص اهمیت نمیدهند. بلکه مسلمان و غیر مسلمان بودن برای فرانسویها موضوعیت دارد. ولی در آلمان اینگونه نیست. ولی خب در آلمان مسئله خارجی یا بومی بودن مطرح است و اجتماع این کشور زیاد دین مدارانه نیست.
حالا راجع به فعالیتها بگویم که یکی از کارهای ما آشناسازی مردم با اسلام و عاشورای حسینی است که در مفاهیم شیعه این موضوع بیشتر بارز است را برای غیر مسلمانان تشریح و توضیح میدهیم. موضوع بعدی که چند سالی است که پیگیری میشود اهدای خون است که هر ساله در دهه محرم برنامه اهدای خون دارند. البته برنامههای زیادی است و بچهها در این زمینههای فرهنگی خوب کار میکنند.
در مورد مشکلات دانشجویان ایرانی در آلمان برای ما بگویید.
یک نکته جالب به شما بگویم که اکثر دانشجوهایی که برای تحصیل به آلمان میآیند هدف اول آنها حفظ ارتباط با ایران است. مشکل دانشجوهای اینجا این است که ارتباط آنها با مراکز صنعتی ایران هنوز خیلی خوب جا نیافتاده است. مثلا کاری که نهاد معظم رهبری میتواند انجام دهد ایجاد سهمیه برای این دانشجوها در هیئت علمی دانشگاهها است؛ و فعالیتهای بیشتری شبیه همین همایش که درحال برگزاری است، در قالب کارگاه علمی میتواند، برای ارتباط دادن محققها در ایران با دانشجویان خارج از کشور مفید باشد. در صنعت هم اگر همین منوال پیگیری شود بسیار عالی است.
نظرات ( 0 )