
بازی با دلار، آغاز افول امپراتوری غرب00 نظر

محمد حسینی
سال 2018 در حالی به پایان رسید که جهان از جهات مختلفی شاهد یک پوست اندازی بزرگ بود. عمدهی این تغییرات بزرگ ماحصل سیاستهای غوغاسالارانهی رئیس جمهور آمریکا برای تسلط نظام تکقطبی مدنظر آمریکا بود که تغییرات وسیعی را در جهتگیریهای بلند مدت سیاست جهانی ایجاد کرد. متحدان سنتی ایالات متحده که از زمان جنگ جهانی دوم تحت سیطرهی تمام عیار این کشور قرار داشتند، اتخاذ سیاستهای جدید ایلات متحده را تاب نیاوردند و در یک تغییر آرایش محسوس عملا آرایش جدیدی را برای آیندهای شاید نزدیک در جهان بدون آمریکا اتخاذ کردند. ژاپن رسما به سمت تجهیز ارتش خود به سمت سلاحهای مدرن پیش رفت و به دیگر سو اتحادیه اروپایی که با تشکیلش عملا به عنوان یکی از قطبهای قدرت در جهان آینده خود را معرفی کرده با اتخاذ سیاستهای مستقلتر سعی در تثبیت موقیعت خود در جهان نمود. چین رقیب دیگر آمریکا که هماکنون به عنوان دومین قدرت اقتصادی دنیا مطرح است سیاستهای تهاجمیتری اتخا ذ کرد و.... عمده سیاستهایی که سبب شکلگیری چنین تغییرات عظیمی در ژئوپلتیک جهان شدبه تغییر نگرش ایالات متحده در نتیجهی اعلام و اجرای سیاستهای ترامپ بازگشت پیدا میکند که از آن جمله میتوان به خروج آمریکا از بسیاری از پیمانهای بینالمللی و منطقهای همچون توافق پاریس، پیمان نفتا، پیمان تجاری اقیانوس آرام، پیمان نیویورک، برجام و اخیرا خروج از سازمان یونسکو و شروع یک جنگ تمام عیار تجاری با چین و نیز تحریم همهجانبهی روسیه، ایران و حتی متحد منطقهای خود ترکیه اشاره کرد. این سیاست هجومی به همهی دنیاعملا ایالات متحده را وارد چالشهایی کرد که بسیاری از تحلیلگران اقتصادی و سیاسی معتقدند که اگرچه ممکن است در کوتاه مدت به نفع این ابرقدرت بوده باشد، اما در بلند مدت چه بسا این ابرقدرت را از تخت عاجی که مدت نزدیک به یک قرن بر آن تکیه داده است به زیر بکشد. عمده دلایل چنین اظهاراتی از سوی تحلیلگران به استفاده از حربهی دلار در این جنگهای اقتصادی و کشمکشهای سیاسی و منطقهای است. پولی که هماکنون بهواسطهی قدرت سیاسی و اقتصادی ایالات متحده به عنوان قدرتمندترین پول برای داد و ستدهای تجاری خصوص تجارت نفت از ان استفاده میشود و 61 درصد تجارت جهانی بر مبنای آن شکل گرفته است.
تحلیلگرانی که به این بخش از سیاستهای ترامپ پرداختهاند، به جد معتقدند که رئیس جمهور ایالات متحده با اینکار عملا راز پاشنهی اشیل ابرقدرت غرب را به دیگر رقبا و حتی متحدان نشان داده است.چنانکه این مدعا را وندی شرمن از مسئولان ارشد مذاکره کننده هستهای آمریکا در مذاکرات برجام، با حضور در جلسه شورای روابط خارجی آمريکا با عنوان «برداشت پل وارنکی از امنیت بینالمللی» در پاسخ به پرسش های مجری این اندیشکده آمریکایی درباره موضوع هسته ای ایران و برجام به وضوح گوشزد میکند:« وقتی که جک لو وزیر خزانه داری آمریکا بود در اتاق جلسات اضطراری کاخ سفید حضور می یافت و واقعا درباره چگونگی بکارگیری تحریمها دقت به خرج می داد چون اگر از تحریمها بیش از حد استفاده شود در این صورت دنیا خواهد گفت که ما نمی خواهیم دلار ارز ذخیره جهانی باشد چون آنها(آمریکایی ها) از این ابزار برای باجگیری از کل جهان استفاده می کنند. بنابر این کشورها به دنبال ایجاد سبدی از ارزها خواهند رفت.»
مجری این نشست گفت: «پس شما معتقدید که با استفاده بیش از حد از قدرتمند ترین برگه ای که در اختیار دارید(تحریم ها)، ممکن است که افراد به فکر متنوع کردن سبد ارزی خود بیفتند و دیگر دلار را به ذخیره ارزی خود تبدیل نکنند در حالی که بخش زیادی از قدرت ما (آمریکا) همین دلار است که کشورها از آن به عنوان ذخیره ارزی استفاده می کنند. آیا چنین اتفاقی اکنون دارد رخ می دهد؟ آیا بحث هایی وجود دارد که آمریکا - در زمان دولت کنونی - قابل اتکا و اعتماد نیست چون آنها(آمریکاییها) بسیار تهاجمی عمل می کنند و از این رو ما باید به دنبال مجموعه ای از ارزها باشیم ؟»
به دیگر سو هرچند به نظر میرسد که بسیاری از شرکتهای چند ملیتی و کشورهای متحد آمریکایی و دیگر رقبای بینالمللی، به سرعت نتوانند از چنین رویکردی- حذف دلار- برای در امان ماندن از تنبیهات درنظر گرفته شده، شانه خالی کنند، اما سوگیری این کشورها نشان میدهد که آنها نیز از برخوردهای خارج از قاعده و منطق ایالات متحده به ستوه آمدهاند. در آخرین اقدامات از این دست که خیلی زود میتواند به شکل یک طوفان سهمگین منجر به یک فاجعه برای بزرگترین اقتصاد دنیا تبدیل شود، قراردادهایی است که حتی اتحادیهی اروپا برای حفظ برجام سعی در تدارک آن دارد. به دیگر سو چانه زنی دیگر متحدان منطقهای و بینالمللی ایالات متحده برای گرفتن معافیتهای که خرید نفت از ایران را تضمین میکند یکی دیگر از این عکسالعملهاست. همچنان که کشورهایی نظیر ترکیه، چین، روسیه، عراق و هند و بسیاری دیگر از کشورها برای تطبیق شرایط جدید، و پرهیز از مشکلات معامله با دلار تلاش دارند تا تجارت خود را بر مبنای پولهای رایج کشور متبوع خود انجام دهند. گسترش چنین رویکردی همچنان که به تضعیف دلار منجر خواهد شد یک هشدار جدی را از سوی بسیاری از تحلیلگران سیاسی به دنبال دارد.چه ایالات متحده بارها نشان داده است، که به خاطر برتری نظامی و تکنولوژیکی که دارد، هیچگاه از قواعد بازیهای سیاسی و اقتصادی پیروی نکرده است و هرجا که در این میدان کم میآورد به راحتی از زور استفاده میکند و از ایجاد یک جنگ جدید منطقهای برای پیشبرد اهداف خود واهمهای ندارد. جنگ در عراق، افغانستان، یمن و بسیاری از جنگهایی که به صورت مستقیم و غیر مستقیم خاصه در منطقهی خلیج فارس به راه افتاد، تنها نمونههای کوچکی از این نوع اقدامات ایالات متحده است که به تمامی جنبههای اقتصادی سیاست خارجی ابرقدرت غرب را تامین میکند و برای حفظ نفوذ منطقهای ایالات متحده طراحی شده است. اما همین تغییرات در نگرشهای رقبای دیگر ایالات متحده برای تعریف جهان چند قطبی شاید سببساز مسائلی باشد که در آیندهای نزدیک ترکتازیهای ایلات متحده بسیار محدود شود. ماجرای جنگ سوریه تنها یک نمونهی عینی از این دست است که با دخالت مستقیم سوریه و حمایت ایران و بعدها با پیوستن ترکیه به عنوان ضلع دیگر این مثلث، شاهد عقبنشینی آمریکا از مواضعش هستیم. عقب نشینی که همین چند وقت پیش با اعلام خروج نیروهای ایالات متحده از سوی ترامپ رقم خورد. کوتاه سخن آنکه هرچند سیاستهای تاجرمآبانهی ترامپ ممکن است به عقبنشینیهایی از سوی متحدانش و دیگر کشورها منجر شود و به گرفتن امتیازات بیشتر برای ایالات متحده بیانجامد، اما کشورها خیلی زود در سیاستهای بلند مدت خود در مواجهه با ایالات متحده تجدید نظر خواهند کرد و در برنامهریزیهای خود، ریسک چنین مسائلی را خواهند گنجاند. همین نکته است که فریاد بسیاری از سیاستمدارن ایالات متحده را بلند کرده است. چه آنها معتقدند اعمال چنین سیاستهایی میتواند خیلی زود حتی یک ابرقدرت همانند آمریکا را از تخت عاج فرمانروایی به زیر کشد.
پیام بگذارید