
بزم آسمان00 نظر
.jpg)
«شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُديً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدي وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْکُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ کانَ مَريضاً أَوْ عَلي سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُريدُ اللَّهُ بِکُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِکُمُ الْعُسْرَ وَ لِتُکْمِلُوا الْعِدَّةَ وَ لِتُکَبِّرُوا اللَّهَ عَلي ما هَداکُمْ وَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ»
ماه رمضان ماهی است که قرآن در آن فرو فرستاده شده که راهنمای مردم و دلایلی روشن از هدایت و جدایی ( بین حق و باطل ) است. پس کسی که در این ماه حاضر باشد ( در وطن باشد ) باید آن را روزه بدارد، و کسی که بیمار یا در سفر باشد تعدادی از روزهای دیگر ( را به مقدار آنچه فوت شده روزه بدارد ). خداوند برای شما آسانی می خواهد و برای شما دشواری نمی خواهد، و ( می خواهد ) تا شماره معین ( سی روز ) را تمام کنید و خدا را به پاس آنکه شما را هدایت نموده تکبیر گویید و بزرگ شمارید، و شاید سپاس گزارید.
ماه رمضان پیش از آنکه ماه روزه و صیام باشد ماه قران است. ماهی که شاید و باید بیش از هر ماه دیگری به قران تاسی نمود و سعی در دریافت مفاهیم این کتاب آسمانی داشت. اما قران چگونه کتابی است و چگونه ما را به تفکر وا میدارد و چگونه تفکری را میآموزد. و این نوع نگاه چه تفاوتی با نگاههای رایج در دنیای امروز دارد؟ تفاوتهای کجاست و ظرافت این تفکر قرانی چیست؟
2- در هواپیمایی نشستهایم و تمام پنجرههای آن بسته است و ما هیچ اطلاعی از بیرون نداریم و نمی دانیم به کدام سمت در حرکتیم و این هواپیما در چه موقعیتی قرار دارد. اگر از علمای علم فیزیک سوال شود که تنها راه اطلاع از بیرون چیست؟ بیشک جواب خواهد داد، باید از خلبان هواپیما پرسید. آیا این وضعیت درست شبیه وضعیت زندگی انسان در جهانی که در آن زندگی میکند، نیست. امروزه میدانیم کرهی زمینی که در آن زندگی میکنیم با میانگین سرعتی برابر ۸ر۲۹ کیلومتر در ثانیه به دور خوشید در چرخش است و این برابر است با ۱۰۷ هزار کیلومتر در ساعت که بیشتر از دو و نیم برابر سرعت یک فضاپیمای آپولو است. باز علمای فیزیک میگویند در طول سال سرعت زمین تغییر می کند، زیرا فاصله زمین تا خورشید نیز تغییر می کند. هر چه زمین به خورشید نزدیک تر شود، سریع تر می شود. وقتی زمین در حضیض است سرعت آن حدود ۳ر۳۰ کیلومتر در ثانیه و وقتی که در اوج است تندی آن به ۳ ر۲۹ کیلومتر در ثانیه کاهش می یابد. زمین به دور محورش هم می گردد و اگر ما روی استوا باشیم با سرعت ۱۷۰۰ کیلومتر در ساعت در حال چرخش خواهیم بود. اما این تنها بخشی از ماجرای گردش شگفت انگیز بشر در جهان امروز است، به طوری که دانشمندان میگویند خورشید و کل اجرام واقع در منظومه شمسی نیز به دور مرکز کهکشان راه شیری نیز در حال چرخش میباشند، متوسط سرعت منظومه ی شمسی ما ۸۲۸ هزار کیلومتر بر ساعت میباشد که حدود ۲۳۰ میلیون سال طول میکشد که یک دور کامل به دور کهکشان مارپیچی را تکمیل کند. کهکشانی که به نوبه خود حول مرکز عالم میچرخد و با وسعت شگفت انگیز خود البته از کوچکترین کهکشانهاست. این سرعت بالا در ابتدا غیر منتظره بود و بزرگی آن نیز هنوز غیر قابل توضیح است. پرسشی که باقی می ماند این است که چرا ما به این اندازه سریع در حرکت هستیم؟ چه چیزی در آن دور دست ما را بسوی خود می کشد؟
3- یکی از ادعاهایی که در میان این همه شگفتی البته شگفت از همه است این است که کسانی خود را سکاندار این هواپیمای بزرگ و وسیع که ما در آن در حال سفریم مینامند و کتابهایی اوردهاند که میگویند نقشهی راه این سفر پرماجراست با این همه شگفتی. یکی از این کتابها که آخرین انسان از این سلسلهی پیامبران آورده قران است. کتابی که بر اساس نص صریح آن در همین ماهی که ما در آن قرار داریم نازل شده است. کتابی که بیشترین حجم آنرا داستانهایی تشکیل میدهد که برای بنی آدم حیران در این مسافرت عظیم از همه شگفتانگیزتر است. در این کتاب از ابتدای پیدایش آدم؛ سخن به میان میآید و دشمنی به نام ابلیس که قصد نابودی فرزندان آدم را دارد. داستان نخستین انسان؛ آدم و همسرش هوا که به فتنهی ابلیس از بهشت رانده میشوند و خود داستان ابلیس که از فرشتگان بود و ازسجدهی آدم سر باز زد. در این کتاب داستانی از عیسی است که بیآنکه مردی مریم مادرش را لمس کرده باشد از مریم متولد شده است. در کودکی سخن میگوید و مردهها را زنده میکند. داستان یونس است، که چون بر قوم خود که مستوجب عذابشان میداند و مورد مغفرت حضرت رحمان قرار گرفتهاند خشم میگیرد به زندان در شکم ماهی فرستاده میشود و...، داستان موسی است که فرمان مییابد تا قوم بنی اسرائیل را از چنگال فرعون نجات دهد، عصایی دارد که در دستش اژدها میشود و چون بر رود نیل میزند از آن دوازده راه ایجاد میکند که دوازده سبط بنی اسرائیل درگذرند. داستان نوح و کشتی نوح است و سیلی خانمان برانداز که زمین را فرا میگیرد و مومنان را بر کشتی نجات راهی ساحل امن میکند. داستان صالح است و شتری که از دل کوه متولد میشود. به اندازه حجم یک رود آب مینوشد و به اندازهی مصرف یک شهر شیر میدهد و...، تمامی این داستانهای خارقالعاده که این سفر را مهیجتر میکند و به استنادات تاریخی به وقوع پیوستهاند. و پس از بیان تمامی این داستانهای شگفت که از خود سفینهای که در آن قرار داریم شگفتانگیزتر است ما را به بهشتی فرا میخواند که مقرر گشته است و رسیدن به این بهشت را تنها در پیروزی بر اهریمن و گوش فرا دادن و دقت در این نقشهی راه میسر میداند. در این کتاب از ما خواسته شده که با دقت در شگفتیهای عالم در سخنان شگفتانگیز این کتاب آسمانی بنگریم و سعادت را در آن بیابیم تا سفری بیخطر و ایمن داشته باشیم و ادعا شده است که در صورت عمل به دستورات آن چهرهای دیگر از جهان را ببینیم که بسیار شگفتانگیزتر و زیباتر از آنچه هست میباشد و گفته شده ماهی که در آن قرار داریم بزم بزرگ پروردگاری است که چنین صورتهای بدیعی را آورده و هر روز نو به نو میکند. پس آیا فارغ از تمامی مسایلی که بشر به صورت روزمره با آن مواجه است و بدون هیچ دلیل دیگری آیا روا نیست که یکبار و تنها یکبار در چنین بزم عظیمی وارد شویم و به این سخنان شگفتانگیز که گفته شده در صورت عمل به آنها بزمی باشکوهتر از این دنیا را خواهیم دید را مشاهد کنیم. آیا نگاه به زندگی براساس آنچه که این کتاب گفتهاست جذابتر نیست؟
نظرات ( 0 )