
دانشجویان ایرانی و تحصیل در آمریکا00 نظر

شاید در نگاه برخی از افراد، اعمال محدودیت ورود به خاک آمریکا را باید در چارچوب سیاست کلی «ضد مهاجرتی» دولت ترامپ تحلیل کرد. زیرا اعمال این محدودیتها درست بعد از روی کار آمدن دولت ترامپ که محدود کردن مهاجرت ورودی به خاک آمریکا و بخصوص ایجاد دیوار حائل در مرز این کشور و مکزیک یکی از شعارهای اصلی کارزار انتخاباتی وی بود، تغییراتی مهم در وضعیت مهاجران مستقر در خاک آمریکا و بخصوص مهاجران ورودی به این کشور اتفاق افتاد. در همین راستا مهمترین رویداد پس از روی کارآمدن دولت ترامپ، صدور فرمان اجرایی مبنی برای محدودیت مسافرت (Travel Ban) برای اتباع ۷ کشور عموماً مسلمان از جمله ایران به خاک این کشور بود. هر چند که طبق ادعای دولت آمریکا قرار نبود این فرمان اجرایی تاثیری بر روی روادید دانشجویان و محققان داشته باشد اما عملاً مهمترین اثر این فرمان اجرائی، کاهش قابل توجه ویزاهای دانشجویی از نوع F1 و ویزاهای J1 مخصوص اساتید، محققان و متخصصان ایرانی بود که بطرز محسوسی در طول سه سال گذشته کاهش یافته است.
نمودار 1- تعداد ویزاهای f1 و j1 صادر شده برای ایرانیان در آمریکا، (State Department,2019).
بر همین اساس یک سوال کلیدی این است که چه عواملی میتوانند در کاهش صدور روادید برای دانشجویان و متخصصان ایرانی اثرگذار باشند؟ دلایل سختگیری و یا ممانعت از ورود دانشجویان و محققان دارای روادید معتبر به خاک آمریکا چیست؟ آیا این محدودیت مختص ایرانیها است و یا آنکه دیگر کشورها نیز در معرض چنین محدودیتی قرار گرفتهاند؟
پاسخ به این سوالات، ابعاد پنهان و کمتر مورد توجه قرارگرفته این موضوع را تا حدی نمایان میکند. هر چند وضعیت سیاسی و اجتماعی آمریکا در دوران ترامپ بویژه نا امنیهای حاصل از وقوع چند فقره تیراندازی در فضاهای دانشگاهی باعث کاهش میل دانشجویان بین المللی برای ورود و ادامه تحصیل در خاک آمریکا را نشان میدهد ولی با این حال نتایج بررسیهای دقیقتر حاکی از آن است که محدودیتهای ویزایی اعمال شده برای کشورهای چین و ایران بیشتر از دیگرکشورها است. برای مثال، نشریه فایننشال تایمز در گزارشی از محدودیتهای خاص اعمال شده برای صدور روادید و ورود دانشجویان چینی به خاک آمریکا از سال ۲۰۱۷ همزمان با آغاز دوره ریاست جمهوری ترامپ اشاره مینماید. بهطوری که دولت چین مکرراً به دانشجویان خود جهت ورود به خاک امریکا و بروز غیر معمول هشدار داده است. جالب اینجاست که با شدت یافتن تنشهای میان آمریکا و چین بخصوص در زمینه اقتصادی که از آن تحت عنوان «جنگ تجاری» یاد میشود، این مشکلات برای دانشجویان چینی تشدید شده است.
اما نکته حائز توجه این است چرا آمریکا باید نگران ورود دانشجویان چینی به عنوان بزرگترین منبع اصلی تامین دانشجویان خارجی برای دانشگاههای این کشور باشد که منبع درآمد واشتغال زایی قابل توجهی برای بخش آموزش عالی آمریکا است؟
بخشی از جواب این سوال را میتوان در اثر بازگشت دانشجویان چینی پس از فارغ التحصیلی به کشور موطن خود یافت. در واقع فارغ التحصیلان چینی بعنوان منابع اصلی انتقال دانش و فناوری از دانشگاهها، مراکز تحقیقاتی پیشرفته و حتی شرکتهای High-Tech آمریکائی به داخل این کشور در طول دو دهه گذشته بودهاند. اثرات این انتقال دانش و فناوری و سرریز اقتصادی و اجتماعی آن را در جهش چشمگیر مراکز دانشگاهی، شکل گیری قطبهای علمی و فناوری، شتابگیری و پیشتازی فناورانه برخی از شرکتهای چینی بخصوص موسسات نوآوری است که توسط فارغ التحصیلان و متخصصان بازگشتی چین شکل گرفته و یا توسعه یافتهاند و باعث تولید ثروت و محور رشد و توسعه اقتصادی این کشور شدهاند. این اثر آنقدر شگرف و اثربخش بوده است که مقامات چینی را حتی به فکر جذب دانشمندان و متخصصان دیگر کشورها نیز انداخته است.
با توجه به توضیحات فوق الذکر، شاید بتوان پاسخ سوال کاهش صدور روادید و تشدید محدودیت ورود دانشجویان و متخصصان ایرانی به خاک آمریکا را تا حدی گمانه زنی کرد. در واقع علاوه بر آنکه دولت ایالات متحده با کشورهایی همچون چین (در مقیاس جهانی) و ایران (در مقیاس منطقه ای) دارای تنش سیاسی است و آنها را بهعنوان رقبای تجاری و سیاسی خود میداند، به نوعی از انتقال دانش و فناوری از مراکز علمی و نوآوری خود (بخصوص در رشتهها و صنایع حساس) به واسطهی دانشجویان و فارغ التحصیلان آنها نگران است. با درنظر گرفتن اثرات مدل بازگشت فارغ التحصیلان چینی، در کشور ایران نیز (البته در مقیاس بسیار کوچکتر) فارغ التحصیلان و متخصصان بازگشتی بستر بسیار مناسب و پایداری برای انتقال دانش و فناوری نوین بخصوص از دانشگاه ها و مراکز پیشرو فناوری دنیا هستند. طبق آمار معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، در طول ۴ سال گذشته بیش از ۱۴۰۰ نفر از متخصصان و فارغ التحصیلان ایرانی خارج از کشور از دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی بخصوص دانشگاه های برتر جهان و آمریکا به داخل کشور بازگشتهاند. بیشتر این افراد بازگشته یا در دانشگاهها مشغول به آموزش و پژوهش هستند و یا اینکه کسب و کارهای نوپا و دانش بنیان را شکل دادهاند و برخی از آنها نمونههای موفق فناوری و کسب وکارهای جهانی را در ایران شبیه سازی و در مقیاس کلان صنعتی و اقتصادی توسعه دادهاند. در واقع با توجه به شرایط تحت تحریم صنعت و اقتصاد ایران و همچنین وجود سرمایههای سرشار انسانی در داخل کشور، پتانسیل بهره برداری اقتصادی بر اساس انتقال دانش و فناوری روز دنیا به داخل کشور بسیار بالاست.
در واقع آمریکا از دسترسی دانشجویان کشورهایی رقیب همچون چین و ایران که در جنبههای مختلف (سیاسی و اقتصادی) دارای تضاد منافع اساسی است به مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی خود و همچنین امکان انتقال دانش و فناوری روز دنیا از متخصصان و فارغ التحصیلان بازگشتی تا حد زیادی بیمناک است. لذا آمریکا رویکرد “تقابل ویزایی” جهت مقابله با ورود برخی از دانشجویان و متخصصان کشورهایی که امکان و احتمال بازگشت آنها به کشور موطن خود زیاد است در پیش گرفته است که از آن می توان تحت عنوان “جنگ مغزها” یاد کرد. بر همین اساس، میتوان گفت که دغدغه آمریکا برای ”جنگ مغزها” از طریق تحدید ورود دانشجویان و تحریم امکان رشد اقتصادی و توسعه فناوری ایران از طریق بازگشت فارغ التحصیلان و متخصصان ایرانی کاملاً قابل پیش بینی است.
نظرات ( 0 )