
نازنین دانشور؛ برترین جوان کارآفرین آسیا و اقیانوسیه؛ سرسختی به جای سازش11 نظر

لطفا خودتون رو معرفی کنید.
نازنین دانشور هستم. متولد ۱۶ آذر ۱۳۶۲ در تهران. لیسانس مهندسی نرمافزار و فوقلیسانس IT از دانشگاه امیرکبیر دارم. حدود ۱۰ سال است که در زمینه تجارت الکترونیک در داخل و خارج از کشور فعالیت میکنم. در سالهای اخیر بهعنوان مدیر فنی در آلمان و انگلستان فعالیت داشتم. از بدو ورود به بازار کار در حوزه Ecommerce فعالیت داشتم، همیشه بهدنبال راهاندازی کسبوکاری مستقل بودم. همیشه فکر میکردم که در ایران کاری انجام دهم. در آلمان در شرکت Groupon کار میکردم و در بخش فنی فعالیت داشتم. ایده راهاندازی سیستمی مشابه این شرک، در ایران ذهن مرا مشغول کرده بود. زمانی که کارمند بودم بر این پروژه هم کار میکردم که خودم بتوانم سایت مستقلی داشته باشم و هم اکنون مدیرعامل شرکت تخفیفان هستم
چی شد که تصمیم گرفتید به ایران برگردید؟
من در ایران تحصیل کردم و در مسیر زندگی دو بار مهاجرت کردم؛ اولین بار به لندن در انگلستان و دومین بار هم به مدت یکسال در آلمان.
من هر زمان که از ایران میرفتم همیشه با خودم فکر میکردم که من اون تاثیر گذاری که باید رو اونجا ندارم و همیشه احساس میکردم که باید مشکلی رو اینجا حل بکنم و درواقع خودم رو متعلق به اونجا نمیدونستم و همیشه در فکر این بودم که اومدم که دیدم بازتر بشه و تجربه کسب بکنم و یه چیزی رو به دست بیارم و برگردم. که بار اولی که از انگلستان به ایران بازگشتم استارتاپ کوچیکی راه اندازی کردم به اسم میدونک که اون شکست خورد و من دوباره در شرکت های مختلف شروع به کار کردم و به دنبال همین به المان رفتم و بعد از یکسال با ایده تخفیفان دوباره به ایران برگشتم.
آیا به نظر شما در ایران این امکان وجود داره که فردی تمام وجودی خودشو صرف کارش بکنه و همچنان پله های ترقی رو طی بکنه؟
به نظرم این موضوع به دو عامل بستگی داره؛ یکی پلتفرم و رویکرد شرکتی که در اون کار میکنید و دیگری خود فرد . به نظرم انتخاب محل کار یه عامل خیلی مهمه که ادم باید قبل از ورودش حتما دقت لازم رو به کار ببره و تحقیق کنه که ایا انعطاف پذیری در پذیرفتن نقش ها در اون سازمان اجرا میشه یا نه و ایا از ظرفیت های ارزشمندی که دارند خوب استفاده میکنند یا نه، بحث مهم دیگه به کارگیری تمام توانایی های آدمه که باید وقتی به استخدام شرکتی دراومد تمام ۱۰۰ درصد توانایی خودشو به کاربگیره تا بتونه کارامد واقع بشه و معامله ها و معادله ها رو بهم بریزه. به عنوان مثال مسئولیت پذیری افزاد تنها در کنار توسعه فردی، رشد، بزرگ شدن همگام با سازمان به چشم میخوده و ارزشمند واقع میشه.
آیا امکان تعامل و همکاری شتابدهنده های خارجی با استارتاپ های ایرانی وجود داره ؟ و در این صورت این معاملات قانونی شمرده میشوند؟
بله به خصوص اروپایی ها که خیلی مستقیم ترو مشخص ترعمل میکنند و حتی بعضی از شتابدهنده های امریکایی، که به طور غیر مستقیم این همکاری ها رو شکل دادند و از نظر قانونی هم هیچ مشکلی نداره.
دلیل موفقیت شما چی بوده ؟ شانس ؟ تلاش؟
اولا که من هنوز خودم رو آدم موفقی نمیدونم به این علت که هنوز فرسنگ ها با اون چیزی که در نظر دارم و واقعا میخوام، فاصله دارم. اما برای قرار گرفتن در مسیر موفقیت من برای خودم، تنها فرمول پشتکاری و سختکوشی رو انتخاب کردم و البته غیر از این هم چیزی ندیدم؛ و همیشه موفقیتم در ادامه و نتیجه ی تلاش خودم و کمک بعضی از اطرافیانم بوده و به نظرم باور ادم از چیزی که هست و میخواد باشه روی تلاشش بسیار تاثیر گذاره.
موفقیت از نگاه شما چیست؟
ترکیب موفقیت های کوچیک؛ من همیشه تلاش های کوچیکمو ارزیابی میکنم که چقدر تونسته من رو به اون چیزی که میخوام برسونه. لذت بردن از اتفاقات و موفقیت ها کوچیک به من انرژی سرشاری میده که باعث میشه من پرانرژی تر و با روحیه والاتری ادامه بدم و این منو به موفقیت میرسونه؛ و البته مطمئنا همه رو.
توصیه شما به فرد ۲۵ ساله ای که فارغ التحصیل شده و حالا میخواد کار کنه، دنبال کار بگرده، یا تصمیم بگیره مهاجرت کنه، تشکیل خانواده بده و ... چیه؟ شما در این سن چه میکردید؟
خوب راجع به مهاجرت کاملا مسئله شخصیه؛ چون یه سری عوامل مثبت میتونه داشته باشه یه سری منفی و نمیشه برای همه یه نسخه رو پیچید و گفت که همه بمونن یا همه برن؛ اما بحثی که وجود داره وقتی رفتی باید با علم به این بری که چه چیزهایی در انتظارته که متاسفانه خیلی ها در ایران، از خارج از کشور و بحث مهاجرت مدینه فاضله ای برای خودشون درست میکنند که بعدش متوجه میشن همچین داستانی وجود نداشته. من در سن ۲۵ سالگی همین کاری که میکردم رو میکردم یعنی بازم هم سعی میکردم که یه کارمند خوب باشم. من قبل از تخفیفان دو تا رییس بیشتر نداشتم و هر دوی اونها با رفتن من شدیدا متاثر میشدن که این برمیگرده به همون بحث ۱۰۰ درصد خودت بودن، تاثیرگذار بودن و ... که با این سخت کوشی من فرصتی ایجاد میشد که امکان رشد بیشتری داشته باشم. درست و خوب کار کردن برای شرکت ها؛ حداقل دیدن تاثیررشد بخشی که من مسئولش بودم.
آیا برای برپایی استارتاپ در ایران موانع خاصی وجود داره که فقط مخصوص ایران بوده باشه؟
قطعا وجود داره؛ اصلا یک دسته از مشکلات این حوزه در ایران، از بحث منابع انسانی گرفته تا مشکلات سازمان دهی ، قوانین ، مالیات و ... مربوط به عدم وجود قوانین ساختاریافته است زیرا این قوانین هنوز در حال تدوین اند و در حالت کلی چون هنوز قوانین مشخصی وجود ندارد آدم ها در موقعیت های مختلف سازهایی میزنند که گاها صداش خیلی خوش در نمیاد.و به علت اینکه کشورهای غربی در این حوزه از ما جلوتر اند، این مشکلات حل شده تر است و کمتر دیده میشه.
به عنوان مدیر خانم چه روش مدیریتی را برای اداره نیروهای انسانی خود پیش گرفتید؟
مدل سیستم مدیریتی من همواره براساس مشارکت بوده مدل کنار بچه ها، همراه بچه ها بودن و همیشه سعیم بر این بوده که خیلی شفاف و مشخص از چالش ها و موفقیت ها براشون بگم و سعی کنم اون ها رو همراه خودم کنم؛ چون احساس من اینطور بوده که وقتی فرد احساس کنه که من به عنوان انسان شمرده میشم و مدیرم میتونه مسائلش رو با من مطرح و طلب کمک کنه به من این فرصت رو میده که خودم رو همدل تر بدونم با سازمان . اما همونطور که میدونید با بزرگ شدن سایز یک سازمان، شما موظف میشید که تعریف چارچوب های رفتاری ارتباطی مستقیم با سایر لایه ها در جهت حفظ این همدلی و ارتباط، ساختاربندی بیشتری به کار بگیرید. به عنوان مثال من جلسات صبحانه برگزار میکنم با اعضای تیم های شرکت بدون سرپرست اونها، تا بتونم به صحبت ها اعضا گوش بدم و این احساس همراهی رو از هم بگیریم. و همینطور زمان هایی رو مشخص کردم تا افراد بتونند مستقیم با من صحبت کنند؛ حالا جنس صحبت میتونه همدلی ، شخصی، راهنمایی ، کاری و ... باشد وبر حسب تمایل افراد میتونه متفاوت باشه و برای من فرقی ایجاد نمیکنه. و من فکرمیکنم در کنار این که سازمانی بزرگ میشه و رشد میکنه، اگر مدیرعامل بتونه پروتوکل های ارتباطی خودش رو با پایین ترین لایه ها نقش ببنده، میتونه نبضشون رو بگیره و اصطلاحا بهتر عمل بکنه.
آیا در بحث مدیریت یک خانم هیچ وقت تبعیض علیه زنان رو احساس کردید، هیچ وقت برای رسیدن به جایگاه برابری با یک مرد دچار چالش تلاش بیشتر شدید؟
بله به دفعات؛ جدای از فضای داخلی شرکت که شما قدرت بیشتری دارید، در محیط های خارجی به کرات هنگام قرارداد بستن ها ،برخورد در شرکت های همکار و ... که شما مجبور میشی یه بار دیگه خودتواثبات کنی تا به جایگاهی برسونی که یک مرد با یک مرد بهتر و بیشتر میتونه تعامل داشته باشه و اطمینان کنه؛ اما جدای این مسائل چالشی همیشه براین باور بودم که زنان به واسطه زن بودنشان یک سری فرصت هم ایجاد میکنند چون توانایی کشف مسیرهای بیشتری دارند، خلاقیت بیشتری دارند و پرتلاش و صادق ترند در مسیر کار که همین موضوع باعث میشه این چالش بزرگی که گاها دچارش شدم مسما برای من فرصت آفرینی کنه.
به نظر شما یک مدیر خوب چه ویژگی هایی باید داشته باشه؟
مدیری که مهربون و در عین حال قاطعه؛ تلفیق این دو المان با هم بسیار مهمه چون نهایتا احساس حمایتی در پرسنل ایجاد میکنه وپاسخ نیازی هستش که اون داره تا از مدیرش به عنوان یه فرد موفق الگوبرداری بکنه، حداقل ازنکات مثبتش. اما به نظر من مهم ترین المان یک مدیر در کنار تمام توانمندی های مدیریتی چون برنامه ریزی، شفافیت، صداقت و ...، بحث مهربون بودن و در عین حال قاطع بودن با پرسنله.
چطوری در کار خلاق باشیم؟
خلاقیت یکی از موضوعات بسیار چالشیه به دلیل اینکه اولا توسعه و رشد خلاقیت مسیرهای مشخصی داره که در کتاب ها و مقالات مفصل راجع بهشون گفته شده . متاسفانه حفظ خلاقیت در سازمانی که داره بزرگ میشه یکی از بزرگترین چالش هاست به خاطر اینکه همزمان با رشد سازمان برای حفظ جایگاهت باید خلاقیت در کارت رو حفظ کنی تا برتر بمونی و به نظرم اموختن متدها و روشهای توسعه خلاقیت بسیار میتونه کارامد باشه در حل این مسئله. مثلا مدل من برای خلاقیت مدل بنچ مارکیه؛ یعنی این که میرم مقالات و کتاب های مختلف رو میبینم، میخونم، نمونه پیدا میکنم و بعد اینها رو جمع میکنم و چند وقتی روی این مسائل فکر میکنم و سعی میکنم به یه سری ایده برسم، و نهایتا اونها رو مطرح میکنم و بعد روی اونها در شرکت طوفان ذهنی به کار میبریم تا به راه حل مناسب برسیم.
تا به حال دچار افسردگی و خستگی شدید؟ چه چیزی باعث میشه دچار این حالات بشید؟
خیلییی ؛ بسیار پیش میاد که من هم دچار خستگی، ناراحتی، عصبانیت، خشم، بی حوصلگی و ... میشم به خاطر اینکه خیلی از مسائل از کنترل من خارجه، بار مسئولیتم زیاده و کارها به گونه ای پیش رفته که رضایت کافی رو نداشتم و ... . و به نظرم ادما راه حل هایی که برای مقابله با این مواقع برای خودشون پیدا میکنند میتونه بسیار متنوع، بلند مدت، کوتاه مدت و ... باشه؛ ولی من این تنوع رو نمیتونم داشته باشم به خاطر اینکه وقتی شما مثلا یه چند وقت به عنوان مثال ۱۰ روز رو دچار این حالات میشی خیلی خودتو اذیت نمیکنی که زودتر به راه حل برسی، چون میدونی اطرافیانت که حالا همون پدرومادر و ... هستند خیلی نگرانی خاصی براشون پیش نمیاد و درواقع به خودت میگی که برای خودم دارم زندگی میکنم و چیز خاصی نیست، اما متاسفانه در جایگاه من خیلی نمیتونی برای خودت زندگی کنی به دلیل اینکه اگه شما با حال و چهره به هم ریخته وارد شرکت شی افراد رو دچار نگرانی میکنی و حس منفی رو انتشار میدی. بنابراین من معمولا خودمو با راه حل هایی که زمان کوتاهی احتیاج دارند برمیگردونم به حالت خوبم. مثلا خوابیدن، راه رفتن، کتاب خوندن، کوتاه کردن زمان کاری و به یاد اوردن موفقیت های کوچیکی که تا به حال کسب کردم میتونه اون انرژی مثبت رو به من برگردونه.
آیا مدیر بداخلاقی هستید؟
معمولا نه ولی گاهی چرا؛ البته من جدیم و خیلی بداخلاق نیستم اما خوب ممکنه این جدیتم هم گاهی بداخلاقی به حساب بیاد.
آیا مطلبی هست که بخواید به کسانی که در سن سال کمتر درگیر دغدقه های شما هستند گوشزد کنید؟
ایران با همه شرایطش و سختیاش ماییم، تمام ترافیلکه ، بوقه، نارضایتیه، ... همش ماییم. به قول گاندی: چقدرخوبه که ما اون تغییری باشیم که دوست داریم تو کل دنیا ببینیم. من همیشه به بچه های شرکت میگم که ما حداقل تو محیط کاری که داریم میکنیم، اگر واقعا بر اساس اون وجدان و عقل و منطقمون سعی کنیم اون «بهترین»ه باشیم مطمئنا اتفاقات خیلی خوبی میفته و به نظرم ادم باید به گونه ای زندگی بکنه که نتونه لحظه ای رو به یاد بیاره که میتونسته عملکرد و راه حل بهتری داشته باشه و حسرت اون لحظات رو بخوره.
نظرات ( 1 )
محمد1398/04/17
سلام. خوب دقیقا با کدوم روش اندازه گیری متوجه شدید ایشون در کله اسیا و اقیانوسیه برترین جوان کارافرین هستند؟ دقیقا با کودوم خط کش میان تمام کشورهای اسیایی گشتیتد و متوجه شدید توانایی ها و کارا ایشون آن چنان محنر به فرده و خارق العاده است که برتین در آسیاست؟ هر وقت تواناییامون به این حد رسید که حداقل یک تیتر ساده رو منطقی انتخاب کنیم انووقت میشه امیدوار بود که همچین جوانانی هم در کشور هستند. اونم در زمینه تجارت الکرترونیک و سایتهای فروشگاهی که حدود 12 ساله در جهانه بابه. حالا ما ما چه جوری از سنگاژور و کره وچین و ژاپن جلو زدیم الله اعلم.
مدیر سایت1398/05/19
با سلام دوست عزیز، توجه داشته باشید که ما ایشون رو به عنوان برترین جوان کارآفرین آسیا و اقیانوسیه انتخاب نکردیم و طبیعتا معیار سنجش انتخاب رو هم ما تعیین نکردیم. حالا اگر شما علاقمندید میتوانید در این رابطه مطالعه بفرمایید. از توجه شما دوست عزیز سپاسگزارم