
پدیده مهاجرت تحصیلی؛ انکارها، واقعیتها و مغالطهها00 نظر

پدیده مهاجرت (بخصوص جوانان و تحصیلکردگان) در ایران در طول دهه های گذشته یکی از موضوعات جدی و همواره داغ و پرطرفدار در جامعه ایران بوده است. زیرا با در نظر داشتن ساختار هرم جمعیتی جامعه ایران که بخش مهمی از آن را جوانان تشکیل میدهند، این موضوع همواره کانون توجهات اساسی بوده است.
از متن تا حاشیه
با این حال به نظر میرسد مسائل و مباحث حاشیهای، اظهارنظرهای مغرضانه و جهتدار پیرامون پدیده مهاجرت در کشور، آن را به یک بحران چالش برانگیز در سپهر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران تبدیل کرده است. در واقع، این منازعات حاشیهای در بیشتر اوقات چنان سایهای سنگین بر موضوع مهاجرت در ایران انداخته است که حواشی مهاجرتی خود تبدیل به چالشی بزرگتر نسبت به اصل پدیده مهاجرت و پیامدهای گوناگون آن شده است.
نتیجه به حاشیه رفتن متن و تمرکز بیهوده بر مسائل حاشیهای در عرصه مهاجرتهای بینالمللی در ایران این شده است که در حال حاضر با یک وضعیت آشفته و نابسامانی روبرو هستیم که نه تنها کمکی به حل معضلات این حوزه نمیکند بلکه باعث عمیقتر شدن مشکلات این حوزه و همچنین از دست رفتن اندک فرصتهای موجود در این حوزه نیز گردیده است. در همین راستا کافی است تا یک نگاه اجمالی بر مطالب نشر یافته در این حوزه بیاندازیم تا دریابیم حجم و تنوع مطالب و اظهارنظرهای غیرعلمی و غیرسازنده در این حوزه هزاران برابر محتویات علمی، پژوهشهای آماری کمی و کیفی، مستندات و گزاراشاتی است که میبایست در این حوزه پیرامون زمینهها و انگیزههای انواع مهاجرت، اثرات و تبعات، فرصتها و تهدیدات مهاجرت برای جامعه ایرانی تولید و نشر میگردید و برای حل مسائل مرتبط با این پدیده به کار گرفته میشد.
هیاهوی بسیار برای هیچ!
در واقع مهمترین دستاورد تأسفبار غلبه حاشیه بر متن پیرامون موضوع مهاجرت در کشور ایران این است که ما اکنون با دستان نسبتاً خالی در برابر یکی از مهمترین چالشهای اجتماعی چند دهه اخیر جامعه ایران ایستادهایم. با در نظر گرفتن شیوع روزافزون و گسترش جهانی مهاجرت و جابجایی انسانها، میتوان حدس زد که چنانچه به زودی چارهای برای از سایه درآمدن اصل موضوع مهاجرت از حاشیه در ایران نشود، همانند برخی دیگر از معضلات اجتماعی، جامعه ایران بهای گزافی را در این راه خواهد پرداخت!
بررسی یک نمونه
یکی از اظهار نظرها و یا به بیان دقیقتر نوشتاری در زمینه مهاجرت ایرانیان به خارج از کشور، متنی با عنوان “وضعیت قرمزی که هیچ گاه اعلام نمیشود!” است که علی رغم آنکه نویسنده این متن مجهولالهویه بوده و منابع آماری و اطلاعاتی آن بطور دقیق مشخص نشده است، این متن در طول چند سال گذشته در رسانهها و فضای مجازی به شکل بسیار گستردهای منتشر شده است هزاران بار بازنشر گردیده و همچنان در حال بازنشر است.
توجه به دو نکته کلیدی حائز اهمیت است. اول آنکه متن یاد شده از حیث در کنار هم قرار دادن مجموعه آمار و اطلاعات مشکوک، غیر دقیق و دور از واقعیت در حوزه مهاجرتهای بین المللی در ایران در نوع خود بی سابقه و استثنائی است! دوم آنکه بشکل گسترده و کم نظیری در طول چند سال گذشته توسط گروههای مختلف اجتماعی اهم از دانشگاهیان، سیاسیون، فعالان فرهنگی و اجتماعی و عامه مردم خوانده و با فرض درستی در فضای جامعه بازنشر شده است. با توجه به نکات فوق و از آنجایی که ادعاهای مطروحه در این متن تا کنون توسط هیچ فرد و یا نهادی (حتی توسط گروه های مرجع و خود نخبگان) نه تنها مورد راستی آزمایی قرار نگرفته است، آن را میتوان به عنوان سند و نشانی از یکی از بزرگترین رسواییهای آماری و مغالطههای تاریخی در حوزه مهاجرت بینالمللی در ایران در نظر گرفت! بر همین اساس، در این متن تحت به توضیح برخی اطلاعات و تصورات غلط ارائه شده در این مقاله و موجود در اذهان عمومی میپردازیم:
• در متن مذکور، در بند اول ادعا شده است که: "در مرداد سال ۱۳۴۴، نتایج بررسی مهاجرت که توسط سازمان ملل انجام شده بود، ایران را از لحاظ مهاجرت اتباع به کشورهای دیگر در ردیف پنج کشور پایین جدول نشان میداد (نزدیک به صفر)."
واقعیت امر: با مراجعه به دادههای بانک جهانی در حوزه مهاجران خارج از کشور در دهه ۱۹۶۰ میلادی (دهه ۴۰شمسی) ایران رتبه ۷۶ام در بین ۲۳۲ کشور از نظر تعداد مهاجران در خارج از کشور را داراست، به عبارت دیگر به ازای هر هزار نفر جمعیت کشور، ۷.۸ نفر در خارج از کشور به سر میبردهاند. شایان ذکر است دادههای مربوط به مهاجران کشورها، از سال ۱۹۹۰ در وبگاه سازمان ملل موجود است. دادههای مربوط به دهه های قبل توسط بانک جهانی استخراج شده و دردسترس قرار گرفته است.
• در بند چهارم متن ادعا شده است که: " از سال ۱۳۵۷ به بعد ارقام مهاجرت ایران به شکل ناباورانهای تغییر کرده است. ایران دیگر در رتبه انتهای جدول نیست و برعکس به صدر جدول رسیده است."
بر اساس دادههای بانک جهانی در سال ۲۰۱۷، تعداد مهاجران ایرانی در جهان ۱,۲۳۷,۳۴۴ نفر بوده است. رتبه ایران در بین ۲۳۲کشور بر اساس این دادهها ۵۴ ام است، که نسبت به دهه ۷۰ میلادی، ۲۲ پله افزایش یافته است ولی هنوز تا صدر جدول فاصله زیادی دارد. همچنین بر اساس پیمایش گالوپ در سال ۲۰۱۷ از نظر تعداد افراد متمایل به مهاجرت نسبت به جمعیت ایران جزو ۲۰ کشور اول قرار ندارد. درحالی که ادعا شده است “ایرانیان سومین مردمان در جهان هستند که به دنبال مهاجرت هستند”.
• در بند هفتم متن ادعا شده است که "طبق آمار صندوق بینالمللی پول، ایران ازنظر فرار مغزها در بین ۹۱ کشور جهان مقام اول را از آن خود کرده است. طبق این آمار سالانه بین ۱۵۰ تا ۱۸۰ هزار ایرانی تحصیلکرده براي خروج از کشور اقدام میکنند."
در گزارش سال ۱۹۹۸ صندوق بینالمللی پول ایران، از نظر نرخ خروج تحصیلکردگان به مقصد کشورهای OECD با نرخ ۲۵.۶ درصد در مقام یازدهم از ۶۱ کشور مهاجر فرست به این حوزه قرار دارد. در همین گزارش اشاره شده است که در سال ۱۹۹۰ تعداد کل مهاجران تحصیلکرده ایرانی در آمریکا حدود ۱۰۵ هزار نفر بوده است.
• در بند هشتم ادعا شده است که: "سالانه تا ۱۸۰ هزار نفر با تحصیلات عالیه از ایران مهاجرت میکنند"
طبق آخرین آمار تعداد کل مهاجران ایرانی با تحصیلات دانشگاهی در کشورهای OECD ،۴۷۱ هزار نفر بوده است. و حداکثر تعداد دانشجویان بینالمللی ایرانی در خارج ازکشور در سالهای اخیر ۵۲ هزار نفر بوده است.
• در بند نهم متن ادعا شده است که: "۳۰۸ نفر از دارندگان مدال المپیاد و ۳۵۰ نفر از برترینهای آزمون سراسری از سال ۸۲ تا ۸۶ به خارج مهاجرت کردهاند"
آمار رسمی در این زمینه معمولاً از سوی بنیاد ملی نخبگان منتشر نمیشود و فقط درمصاحبه یکی از مسئولین سابق بنیاد اشاره شده است که از تعداد ۱۰۲۰ نفر از دارندگان مدالهای المپیادهای علمی از سال ۸۲ تا ۸۶ تعداد ۷۱۲ نفر (۷۰ درصد) در داخل کشور و ۳۰۸ نفر (۳۰ درصد) از کشور خارج شدند. به گفته وی در طی سالهای ۸۲ تا ۸۶ تعداد ۱۴۰۳ نفر از برترینهای آزمون سراسری(۲۰ درصد) در داخل کشور هستند و ۳۵۰ نفر از کشور خارج شدند. مسئله شایان توجه اینکه پژوهشهای اخیر بنیاد ملی نخبگان حاکی از آن است که بهطور متوسط فقط ۱۵ درصد از رتبههای برتر آزمونهای سراسری بین سالهای ۸۵ تا ۹۴ مهاجرت کردهاند.
• در بند یازدهم متن ادعا شده است که: "طبق آمار صندوق بینالمللی پول هماکنون بیش از ۲۵۰ هزار مهندس و پزشک ایرانی در آمریکا هستند. طبق آمار رسمی اداره گذرنامه، در سال ۸۷ روزانه ۱۵ کارشناس ارشد، ۴ دکترا و سالانه ۵،۴۷۵ نفر لیسانس از کشور مهاجرت کردند."
در حالی که صندوق بینالمللی پول در هیچ گزارشی به این دادهها در خصوص ایران اشاره نکرده است. تنها در گزارشی که در سال ۱۹۹۸ توسط این صندوق منتشر شده است، تعداد ایرانیان با تحصیلات دانشگاهی در آمریکا ۱۰۵ هزار نفر ذکر شده است، که از عدد ادعا شده برای پزشکان و مهندسان در این کشور کمتر است!
• در بند دوازدهم متن ادعا شده است که: "تنها در یک سال (سال ۹۱) حدود ۱۵۰ هزار دانشجو! تقاضای خروج از کشور را کردهاند که بیشترشان دانشجوی دوره دکترا بودند. همچنین ۶۴ درصد دانشآموزان ایرانی مدالآور المپیاد طی ۱۴ سال گذشته از ایران مهاجرت کردهاند."
در حالی که تعداد دانشجویان بین المللی ایرانی در سال های اخیر (۲۰۱۷-۲۰۱۲) بین ۴۹ تا ۵۲ هزار نفر بوده است و در هیچ یک از این سال ها ازانظر تعداد افزایش چشمگیری نداشته (حتی در سالهای اخیر روند کمی روبه کاهش داشته است). ادعای تقاضای خروج رقمی معادل 3 برابر تعداد کل دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در خارج از کشور در عرض یک سال به هیچ وجه با واقعیت های آماری موجود همخوانی ندارد.
• در بند سیزدهم متن به نقل از حمید گورابی ادعا شده است که: "حمید گورابی رئیس پژوهشکده رویان جهاد دانشگاهی نیز هشدار داد که دانشمندان رشته سلولهای بنیادین ایران هرروز بیشتر از گذشته جذب دیگر نقاط جهان میشوند."
چنین اظهار نظری به نقل از حمید گورابی به طور مشخص در جستجوها یافت نشد. لیکن در جستجوهای صورت گرفته مشخص گردید که دکتر حمید گورابی رئیس پیشین پژوهشکده / پژوهشگاه رویان با توجه به پیشرفتهای صورت گرفته در این حوزه در کشور و عدم تأمین منابع کافی برای گسترش فعالیت پژوهشگران حوزه سلولهای بنیادین، اعلام کردند که همزمان با گسترش سرمایهگذاریهای صورت گرفته در کشورهای دیگر ازجمله کشورهای حوزه خلیجفارس، دانشجویان تحصیلات تکمیلی برای تکمیل تحقیقات و پژوهشهای خود به کشورهای دیگر مهاجرت میکنند.
• در بند چهاردهم متن ادعا شده است که: "پروفسور عباس میلانی مشاور اقتصادی اتحادیه اروپا میگوید، فرار مغزها در چند سال اخیر ۳۰۰ برابر جنگ ایران و عراق به اقتصاد ایران صدمه زده است"
منبع این اظهار نظر و همچنین محاسبات صورت گرفته از پایه اشتباه است ولی با پیش فرض غلط اگر مهاجرت را به طور کامل خسارت محسوب کنیم، خسارت ناشی از خروج نخبگان با فرض همه دادههای نادرست متن اعم از داده غلط خروج سالانه مهاجران نخبه (۱۸۰ هزار در هر سال!)، و تخمین غلط هزینه کرد دولت برای هر کدام از نخبگان خارج شده (یک میلیون دلار برای هر نفر!) و محاسبه آن طی ۴۰ سال، بازهم عدد محاسبه شده، حتی ۱۰ برابر خسارت ناشی از جنگ ایران و عراق نخواهد شد.
نظرات ( 0 )