.jpg)
مسئله جنسیت در مهاجرت00 نظر

بررسی تاریخی مهاجرت در کشور ما ایران نشان میدهد در گذشته به دلیل ساختار مرد سالارانه و انزواي زنان و غیبت آنها در تصمیمگیريهاي مهم خانواده، امر مهاجرت با میل و نیاز مردان صورت میگرفت، اما امروزه با بالا رفتن سطح تحصیلات و به تبع آن تغییرات اساسی در عقاید و نگرش زنان، میل به تحرك اجتماعی و تحرك اقتصادي در آنان افزایش یافته است.
امروزه زنان فرزندآوري را به تأخیر میاندازند، تعداد فرزندان کمتري به دنیا میآورند و به دنبال فرصتهاي شغلی هستند. از این رو، آنها به عنوان نیروي کار جدید در بازارهاي اشتغال، دیگر تنها افراد منفعل و تابع همسران خود در فرآیندهاي مهاجرتی نیستند، بلکه به طور فعال در تصمیمگیريهاي مهاجرتی نقش دارند و براي نیل به هدف خود که همان تحرك اجتماعی است، دست به مهاجرت میزنند.
همان طور که بررسی علل مهاجرت کلیه زنان مهاجر طی دوره ۹۰-۱۳۸۵ نشان میدهد، در حدود ۶۸.۵ درصد زنان به دلایل تبعی مهاجرت کردهاند (آمار سرشماری سال ۹۰)، ۱۴ درصد به دلایل تحصیلی مهاجرت داشتهاند و در مجموع حدود ۲۴ درصد به دلایل تحصیلی و اقتصادی مهاجرت کردهاند.
ادبيات موجود درباره مهاجرت حاكي از آن است كه در مطالعات و تحقيقاتي كه درباره اين پديده صورت گرفته اغلب به مهاجرت مردان پرداخته شده و مهاجرت زنان توجه بسيار كمي را به خود معطوف داشتهاست. در واقع اولين مطالعاتي كه بطور خاص به اين موضوع پرداختند به اوايل دهه ۱۹۷۰مربوط میشود. از آن پس مهاجرت زنان مورد توجه بسياري از صاحبنظران قرار گرفت، به طوري كه در دهه ۱۹۸۰ ديدگاههاي نظري متعددي در اين مورد مطرح شد. هر چند كه در اين زمان نيز برخي از مطالعات مهاجرت زنان را در ارتباط با خانواده و نقشهاي خانوادگي درنظر ميگرفتند.
مثلا از آن جايي كه زنان در خانوادهها به عنوان عاملان اصلي جامعهپذيري فرزندان محسوب ميشوند، مطالعات نشان میدادند كه ميتوانند نقش مؤثري در مهاجرت خود و ديگر اعضاي خانواده داشته باشند. بنابراين نحوه نگرش زنان نسبت به موضوع مهاجرت و ترك وطن ميتواند بر نگرشها و به دنبال آن گرايشهاي فرزندان بسيار مؤثر باشد.
به طور مثال زماني كه يك زن به عنوان مادر خانواده بسيار راغب به ترك وطن و سكني گزيدن در كشوري ديگر باشد، اين موضوع از يك سو بر تصميم و گرايش پدر خانواده تأثيرگذار است و اين تمايل را در وي ايجاد ميكند و از سوي ديگر موجب شكلگيري نحوه نگرش و گرايش خاصي در رابطه با اين موضوع در فرزندان خانواده ميشود به طوري كه فرزندان نيز گرايش زيادي به مهاجرت پيدا میکنند.
اما با گذر زمان، تحقيقات جديد اين پديده را به گونهاي گستردهتر نگريسته و به آن تنها در محدوده خانواده نميپردازد (کوران و همکاران؛ ۲۰۰۶).
انقلاب اسلامی و مهاجرت بانوان
پس از ظهور انقلاب اسلامي و به دنبال تغييرات اجتماعی - فرهنگي ايجاد شده در کشور، جايگاه و موقعيت زنان تا حدود زیادی ارتقاء یافت. مشاركت گستردهی زنان در سطح اجتماع و به ويژه حضور آنها در عرصههاي آموزشي پديدهی بسيار بارزي است که همگی به آن اذعان دارند. بهبود شرایط اجتماعی - اقتصادی زنان میل به تحرک اجتماعی و مکانی را در آنها افزایش داده است.
همچنان كه آمارها نشان ميدهند هر ساله بيش از پنجاه درصد از وروديهاي دانشگاهها را دختران تشكيل ميدهند. بديهي است كه اين امر پيامدهايي مثبت و منفي به همراه دارد. يكي از مهمترين پيامدهاي آن به وجود آمدن تمايل براي مهاجرت به خارج از كشور در ميان تحصيلكردههاي اين قشر است. چرا كه آنان نيز داعيه برابري و تساوي حقوق با مردان را در سر ميپرورانند و خواهان بهبود و پيشرفت زندگي خود هستند.
مطالب ذكر شده در خصوص اهميت نيروي انساني و جايگاه آن در روند رشد و توسعه و تغيير و تحولات جامعه از يك سو و از سوي ديگر مشاهده جريان نگرانكننده مهاجرت نيروي انساني كارآمد و متخصص ما را بر آن داشت كه كنكاشي در اين مسئله داشته باشيم.
در جامعه ما نيز كه زنان همواره تحت نظام مردسالاري از بسياري از حقوق و شئونات اجتماعي خود محروم بودهاند، به دنبال تغييرات فرهنگي ايجاد شده در اثر ورود عنصر مدرن و سپس ظهور انقلاب اسلامي در سال ۱۳۵۷ و تضعيف فرهنگ مردسالاري، جايگاه و موقعيت اين قشر از جامعه دچار تحولات بزرگي شده است. مشاركت گسترده زنان در اجتماع و به ويژه حضور آنان در عرصههاي آموزشي پديده بسيار بارزي است.
نظرات ( 0 )