
جهانیسازی و تربیت فرزندان00 نظر
.jpg)
یاسر حسینی راد
مولای متقیان حضرت علی(ع) در حدیثی بلندبالا که دربارهی فرزندان دارد میفرمایند«لاتقسراولادکم علی آدابکم فانهم مخلوقون لزمان غیر زمانکم؛ فرزندانتان را برآداب خود تربیت نکنید؛ چرا که آنها برای – آینده و – زمانی غیر از زمان شما آفریده شده اند. » این سخن مولا را میتوان به امور دیگر نیز بسط داد و از جوانب مختلف مورد بررسی قرار داد. چنانکه همانگونه که باید در تربیت فرزندان این مساله را باید لحاظ کرد که آنها متعلق به آینده هستند، و باید برای آن زمان تربیت شوند باید آینده را نیز پیش بینی کرد. مخاطرات پیش رو را دید و از ظرفیتهای امروز برای ساخت آیندهای بهتر برای نسل آتی استفاده کرد. پر واضح است که چنین نگرشی نه تنها باید از سوی خانوادهها به عنوان اصلیترین محور تربیت دنبال شود، بر دولتها نیز این امر مفروض است که در جهتگیریهای کلان سیاست و در همهی ابعاد آن به این مهم توجه داشته باشند. با این تفاسیر یک دولت دلسوز نمیتواند و نباید در هر تصمیمی که میگیرد آینده را در نظر نداشته باشد. اگر امروز برای زندگی ما مهم است، آینده متعلق به فرزندان ماست. اگر امروز باید در فکر احتیاجات روزمره بود، این مهم نباید هرگز فراموش شود که ما نیز به امید آیندهای که متعلق به فرزندان ماست زندگی میکنیم. پرسش اینجاست که جهان آینده چگونه جهانی است و ما به عنوان پدران و مادران نسل آینده باید چه چیزهایی را در امر آموزش و پرورش برای سربلندی نسل آینده مد نظر داشته باشیم. این پرسش وقتی هولناکتر میشود که به تحولات پیرامونی در عرصههای مختلف فناوری و کسب و کار نگاهی از سر تعمق بیاندازیم و رشد سرسام آور فناوریهای ارتباطات و اطلاعات را که عملا جهان را به یک دهکدهی کوچک تبدیل کرده است را دوباره از نو مرور کنیم. به پیشرفتهایی که در عرصههای مختلف از هوش مصنوعی گرفته تا فتح فضا نگاه کنیم. رشد حیرت انگیز فناوریهای نوین از زیست فناوری گرفته تا ایجاد فناوریهایی همانند نانو را با خود مرور کنیم، تغییراتی را که در عرصهی طراحی خودرو برای سازگاری بیشتربا محیط زیست است را ببینیم و نسل جدید خودرها را که با موتور الکتریکی کار میکنند را ببینیم تا شاید بتوانیم اندکی از واقعیتهای آینده اطلاع حاصل نماییم. به طریق اولی این نوع نگرش را که بر مبنای محتوا و اطلاع از آینده است؛ اگر تنها در تربیت فرزندان مد نظر قرارگیرد در ابتداییترین حالت باید منجر به تغییر اساسی مفاد آموزشی و محتوای کتابهای درسی در آموزش و پرورش منجر شود. از سوی دیگر کودکان امروز ما در مواجهه با آینده و تعریف اوقات فراغت با دنیایی کاملا متفاوت روبه رو هستند. اگر برای ما دیروزیها این امکان وجود داشت تا بسیاری از بازیهای مختص کودکی در کوچه و بازار و همراه با همگنان تعریف شود با گسترش شهر نشینی و فضاهای مدرن این مهم دیگر امکان انجام در مکانهای سنتی را ندارد. کودکان امروز محصور در دیوارهای آپارتمانها هستند و بازیهای دنیای مدرن در فضای مجازی انجام میشود. بنابراین تولید محصولات فرهنگی که هم بتواند اوقات فراغت آنها را به شکل کامل پوشش دهد و هم فرهنگ سنتی بازمانده از نیاکان را به آنها انتقال دهد باید در اولویت اول کارگزاران فرهنگی قرار گیرد. مسئلهی چگونگی مواجهه با فضای مجازی یکی دیگر از مخاطرات ما در تربیت آیندگان است.کسانی که با واقعیتهای دنیای مجازی سر و کار دارند میدانند که چه اتفاقاتی در این دنیا در حال رقم خوردن است. تنها یک نگاه اجمالی به محتواهایی که در این ساحت در حال رد و بدل شدن اس، کافی است تا دست اندرکاران را به یک تامل جدی وادارد و اگر دولتمردان ما بخواهد و همتشان بر این باشد تا نسلی سالم به لحاظ فرهنگی و اجتماعی و کنشگر و حساس نسبت به فرهنگ خودی پرورش دهند باید به این امر حساسیت کافی و وافی و اگاهانه داشته باشند. چه اگر دیر بجنبیم زود باشد تا این خانمان به دست طوفان بر آمده از الگوهای شیطانی به کلی نابود شود. به دیگر سو باز لازم است در اینجا به عنصر آگاهی در برخورد با فضای مجازی تاکید مجدد شود. چه پر واضح است با توجه به زمانهای که ما در ان زندگی میکنیم این امکان وجود ندارد تا همهی کانالهایی که محتوای ناهنجار و خطرناک تولید میکنند را مسدود ساخت و اساسا مقولهای به نام اینترنت و شبکهی جهانی به صورتی تعریف شده است که عملا به هیچ وجه نمیتوان آن را مسدود ساخت. بنابراین بر ماست که اگر میخواهیم تا فرزندانی شاد و موفق تربیت کنیم این محدودیت را به صورت هشدارهای تربیتی و تولید محتواهای درستدر اختیار عزیزانمان قرار دهیم. که البته کاری به شدت دشوار و دقیق خواهد بود. مسئله دیگر در تربیت فرزندان که میتواند به سربلندی جامعه انجامد تغییر نگرشهای فرزندانمان نسبت به مقولههایی همانند دانشگاه و شغل است. نگاهی که باید از مسئلهی آموزش مباحث تئوریک که بعضا به هیچ کاری جز کارمند پروری نمیآید به کار آفرینی تغییر پیدا کند. آموزش و پرورش باید از تجربههای جهانی دراینباره استفاده کند و سیاستگذاران باید برای جلوگیری از طوفان بیکاری که منجر به انواع مشکلات روحی و روانی برای نسل حال و آینده شده در اینباره استفاده کند. و آخرین مطلب که باز لازم است در مبحث تربیت نسل اینده بدان توجه گردد توجه به این واقعیت جهان آینده است که مرزهای مالوف جغرافیایی و فرهنگی در آن برداشته شده است. بنابراین نسل آینده باید از قابلیتهای جهانوطنی برخوردار باشد چه در تعلیم و چه در تربیت این نکته مد نظر قرار داده شود که در آینده دیگر نه بازارهای کار به یک جغرافیای خاص محدود میماند و نه فرهنگ. بنابراین اگر کودک امروز بخواهد در جهان آینده زندگی کند باید از این قابلیت برخوردار باشد که حداقل به چند زبان زندهی دنیا مسلط باشد. این قابلیت به خودی خود آن هنر را دارد که فرزندان آیندهی ما بدون آنکه شاید لازم باشد به نقطهای دیگر از جهان برود امکان همکاری و پیدا کردن شغل در اقصا نقاط جهان را داشته باشد. و بتواند به اصطلاح گلیم خود را از آب بیرون بکشد.
نظرات ( 0 )