.jpg)
دکتر نائبی(استاد دانشگاه صنعتی شریف)00 نظر
دکتر محمد مهدی نائبی
عضو هیات علمی دانشگاه صنعتی شریف
موضوع سخنرانی: جایگاه تنوع صادرات در توسعه و پیشرفت اقتصاد دانش بنیان
ميزگرد، اقتصادي است و يكي از مهمترين فاكتورهاي بحث اقتصاد، مبحث «صادرات» است. عنوان ارائه بنده عبارت است از: «وضعيت صادرات ايران و لزوم تنوعبخشي به محصولات و مقاصد صادراتي».
مقايسه ايران با كشوري مانند چين از خيلي جهات، قياس مع الفارق است و این مقایسه به دلیل تفاوت فاحش پهنای جغرافیایی و جمعیت، صحیح نیست. دو سه كشوري انتخاب شدند كه از نظر مقياس، خيلي شبيه ايران هستند. آلمان: جمعيت ۸۳ ميليون نفر، مانند جمعيت ما؛ GDP آن حدود ۴۰۰۰ ميليارد دلار و صادرت آن ۱۵۶۰ ميليارد دلار میباشد. كره جنوبي: از نظر وسعت، خيلي كوچكتر از ايران و جمعيت آن ۵۲ ميليون نفر كه باز هم جمعیت آن از ایران كمتر ميباشد؛ GDP آن ۱۶۰۰ ميليارد دلار و صادرات آن ۶۰۰ ميليارد دلار.
تركيه: نيز ۸۳ ميليون جمعيت دارد. پس ايران را با يك كشور يك ميليارد نفری و يك و نيم ميليارد نفری مقايسه نميكنيم، بلکه با تركيهاي مقایسه میکنیم كه ۸۳ ميليون نفر جمعيت دارد. GDP ترکیه ۷۷۰ ميليارد دلار و صادرات آن، ۱۶۸ ميليارد دلار است. اما وسعت جمهوري اسلامي ايران از نظر مساحت، از همه اينها بيشتر است و از لحاظ جمعيت مانند تركيه و آلمان و بيش از كره جنوبي است؛ GDP ايران ۴۵۰ ميليارد دلار است با نفت که البته طبق آمار دو سال پیش که فروش نفت ما، با محدودیت فعلی مواجه نبوده است و صادرات ما، ۱۰۵ ميليارد دلار بوده است.
تركيب اقلام صادراتي ما چه ميباشد؟ بنابر گزارشي كه وجود دارد، ۶۵ درصد از اين عدد، نفت است. ۶/۱۱ درصد پتروشيمي، ۸/۴ درصد مشتقات نفت است؛ يعني باز هم نفت است و حدود ۱۸ درصد مابقي اقلام است. يعني از اين ۱۰۵ ميليارد دلار، حدود ۲۰ ميليارد دلار آن، اقلام غيرنفتي است.
تركيب اقلام صادراتي تركيه: منسوجات و مبلمان ۲۰ درصد، صنعت و حمل و نقل ۱۵ درصد، صنايع غذايي ۱۴ درصد، صنايع شيشه و سنگ ۱۲ درصد، فلزات و صنايع فلزي ۱۰ درصد، ماشين آلات ۱۰ درصد، محصولات پلاستيكي ۸/۸ درصد، وسايل الكترونيكي ۵/۵ درصد و اقلام معدني ۶/۴ درصد. پس نوعی تنوع محصولات وجود دارد كه هر يك دارای وزن خوبي در صادرات است. اينكه ۸۰ درصد صادرات اين كشور فقط يك محصول و مشتقات آن، يعني نفت باشد، اين، نوعی مخاطره براي آن كشور است.
يك آمار ديگر در سايت سازمان توسعه و تجارت است که البته گزارش سال ۹۷ ميباشد و نشان میدهد که متوسط ارزش واحد كالاي صادراتي ايران در سال ۹۷ هر تن، ۳۷۸ دلار است؛ در حالي كه متوسط ارزش واحد كالاهاي وارداتي ايران در همان سال، هر تن، ۱۳۳۰ دلار است. يعني چه؟ يعني مواد خام صادر ميكنيم. اين گزارش سازمان توسعه و تجارت از وزن صادرات كشور در سال ۹۷ است كه آخرين گزارشي میباشد كه در سايت سازمان توسعه تجارت موجود است. این گزارش از ابعاد گوناگونی سعي كرده است بگويد که صادرات غيرنفتي ما چه چيزهايي است. ستون سال ۹۷ با ستون قسمت ارزش؛ ميعانات گازي ۹/۴ ميليارد دلار، پتروشيمي ۱۴ ميليارد دلار، صنعت (كه البته در آن مشتقات نفت هم وجود دارد) ۱۹ ميليارد دلار، فرش (تقريبا نابود) ۳۰۰ ميليون دلار، كشاورزي ۷/۳ ميليارد دلار، معدن ۵/۱ ميليارد دلار که جمع اينها ۴۴ ميليارد دلار میشود و ۹/۴ آن ميعانات گازي و ۱۴ ميليارد دلار آن پتروشيمي است و داخل آن صنعت ۱۹ تايي نیز مشتقات نفت بسيار است.
از ديدگاهی ديگر، كدهاي ۸ رقمي برای صادرات وجود دارد. از ديد آن كدها، ۱۰ قلم برتر صادرات غيرنفتي ايران چه چيزهايي بوده است؟ ميعانات گازي ۹/۴ ميليارد دلار است، گاز طبيعي مايع شده، پروپان مايع شده روغنهاي سبك و فراوردهها به جز بنزين، متانول، همه نفت است. محصولات غيرنفتي، همان محصولات نيمه تمام، از آهن يا فولاد غيرممزوج است. این را با المانی مقایسه کنید که ۱۶۰۰ ميليارد دلار صادرات دارد.
از نظر مقاصد صادراتي، در سال ۸۰، هشت كشور، نيمي از صادرات ما را تشكيل ميدادند؛ اما آنقدر فضا تنگتر شده كه در سال ۹۷ نيمي از صادرات ما فقط به ۴ كشور ميباشد. مقاصد صادراتي در گزارش سازمان توسعه تجارت اين موارد هستند: رتبه اول، چين با ارزش ۹ ميليارد دلار؛ بعد عراق با ۹ ميليارد دلار؛ امارات است كه سرپلي براي فرستادن به جاهاي ديگر میباشد، ۶ ميليارد دلار؛ افغانستان ۳ ميليارد دلار؛ كرة جنوبي ۵/۲ ميليارد دلار؛ تركيه ۴/۲ ميليارد دلار؛ هند ۲ ميليارد دلار، بقيه هم عدد زيادي نيست. اولين كشور در اروپا، ايتاليا و آلمان است كه عدد آنها نزديك صفر است (۲۷۶ ميليون دلار و ۲۵۴ ميليون دلار).
چند سال پيش در گرجستان كه كشوري نسبتاً فقير است، چيزي كه جلب توجه میكرد، حضور شديد تركها در آنجا بود. سيفيجات از تركيه، سبزيجات از تركيه، رستورانها ترك، منسوجات از تركيه. ايرانيها كجا ميباشند و چه كار ميكنند! صادرات تركيه به گرجستان ۶/۱ میلیارد دلار در ۲۰۱۹ بوده است. ايران چه اندازه؟ ۱۸۷ ميليون دلار. صادرات تركيه به روسيه ۴/۳ ميليارد دلار و ايران ۲۸۶ ميليون دلار. صادرات تركيه به قطر ۲/۱ ميليارد دلار. همان موقعی که بر اثر سرنگون كردن هواپيماي روس، رابطه تركيه و روسيه به هم ريخته شد. روسيه به ما اعلام كرد که مِنبعد نمیخواهم از ترکیه جنس بگیرم؛ بلکه مایلم از شما بگيرم. ايران چگونه عمل كرد؟ آیا همه چيز تقصير دولت است يا ما مردم هم بايد تكان بخوريم و ما نيز بايد كاري انجام دهيم؟ صادرات تركيه به آذربايجان ۶/۱ ميليارد دلار است و صادرات ايران به آذربايجان ۴۵۰ ميليون دلار. (یک چهارم آن رقم)
نرخ ارز چگونه تعيين ميشود؟ بر چه مبنایی قيمت دلار در سال ۹۷ يكدفعه از ۴-۳ هزار تومان به ۱۲-۱۳هزار تومان ميرسد؟ براي اينكه ناگهان خبری ميآيد که مثلاً قرار است فروش نفت ايران را صفر كنند؛ يعني اينكه ۸۰ درصد صادرات ایران از بين ميرود. تعيين كننده نرخ ارز، تعادل بين درآمد صادراتي و واردات است و به طور طبيعي و اتوماتيك اين خبر، نرخ ارز را سه چهار برابر ميكند. كشوري كه ۸۰ درصد صادراتاش نفت باشد؛ كشوري كه فقط به يك محصول براي صادرات وابسته است و يا به يك مقصد صادراتي براي صادرات وابسته باشد؛ بسيار آسيب پذير است.
اقتصاد مقاومتي چيزي نيست كه مقام معظم رهبري ابداع كرده باشند و در جهان چنين چيزي وجود نداشته باشد، بلکه economic resilience مفهومي است بسيار ريشهدار در اقتصاد. اگر كل اقتصاد كشور به صادرات يك محصول وابسته باشد يا مقصد صادراتي کشور، فقط يك جا باشد (كه اگر او ناز كند فرو ريزد قالبها) شما اقتصاد مقاومتی نداريد .
سيستمي به نام پشتوانه طلا براي چاپ كردن پول كشورها وجود ندارد. در همين چند ماه اخير، آمريكا به اندازه دهها سال گذشتهاش به خاطر خروج از بحران كرونا، اسكناس چاپ كرده است. آنچه باعث تعادل نرخ ارزها با يكديگر است، بحث توازن بين صادرات و واردات آنها است. نزديك به صفر شدن درآمد نفتي، باعث شده كه نرخ ارز جهش پيدا كند. افزايش شديد نرخ ارز، يعني خرد شدن استخوانهاي مردم. در گذشته، درآمد سرشار نفتي در اختيار دولتها بوده است که با اين اهرم، نرخ ارز را ثابت نگه ميداشتند؛ ولو اين كه تورم ۲۵-۲۰ درصدي در سال را داشتيم. در زمان دكتر احمدي نژاد، دلار روي ۱۰۰۰ تومان ثابت بود كه اواخر، فنر آن در رفت و به چهار هزار تومان رسيد و سپس به سه هزار تومان برگشت، چرا؟ این اشتباهي بود كه ايشان مرتكب شد. اين اشتباه در تمام دولتهاي ما تكرار شده است و حتي در اوايل دولت آقاي روحاني نیز، هرچه مشاور اقتصادي خود ايشان ميگفتند که براساس میزان تورم، بايد نرخ دلار را بالا ببريم؛ قبول نميكردند و از آثار تورمزاي آن ميترسيدند كه وقتي نرخ ارز را بالا ميبريم، مبادا باعث تشديد تورم شويم. ثابت نگه داشتن نرخ ارز، باعث چه چيزي ميشود؟ اواخر زمان دكتر احمدي نژاد، واردات خيلي به صرفه بود؛ چرا اين اتفاق ميافتد؟ چرا صادر کردن هيچ محصولي صرف نميكند؛ اما وارد کردن هر چیز صرف ميكند؟ چون با وجود تورم، شما دلار را ثابت نگه داشتهايد و اين بيماري هلندي است؛ يعني آوردن درآمد نفت در داخل اقتصاد، جاهاي ديگر اقتصاد را نابود ميكند و رقابت پذيري آنها را از بين ميبرد و در دراز مدت، هيچ چيز نداريد غير از نفت كه بتوانيد صادر كنيد. حالا كه درآمد نفتي صفر شده است، سالها طول ميكشد كه اين پتانسيلها ايجاد شود؛ يك شبه این کار ممکن نميباشد. به علاوه لازم است که فعال اقتصادی دور نماي ثباتي ببيند كه اگر وارد توليد فلان محصول ميشود، فردا با اهرم نفت بيچاره نشود که البته به لطف دشمن، اين اهرم از دست دولت درآمده است. درست است كه مردم فشار ميبينند؛ اما اين، فرصت بسيار خوبی در اختيار كشور قرار داده است كه همه چيز، براي صادر كردن صرف ميكند. حتی صادر کردن سنگريزه اين كشور. سيب ۲۰-۳۰ سِنتي و هويج ۲۰-۳۰ سِنتي و خشكبار زير يك دلار كجاي دنيا وجود دارد؟ هرچيزي را كه دست ميگذاريد ملاحظه میکنید که قابل صادر كردن است و اگر در دراز مدت با تعادل نرخ ارز، اين فشار از مردم برداشته بشود؛ شرایط به گونهای خواهد بود كه آحاد مردم دنبال اين میروند كه درآمد صادراتي براي كشور ايجاد كنند.
صادر كنندگان سربازان جبهه مبارزه اقتصادي يك كشور هستند. كساني هستند كه بايد ملت، دستشان را ببوسد و همه كشور، نظام و دولت در خدمت آنها باشند. چون صادرکنندگان هستند كه جايگزين نفت براي ما ايجاد ميكنند و كمك ميكنند كه رونق اقتصادي پايدار داشته باشيم. اين، فرصتي را در اختيار قرار ميدهد كه محصولات كشور را بتوانيم در همه جاي دنيا بفروشيم. توليد كننده در اين كشور زياد داريم؛ نخود كرمانشاه توليد ميشود؛ ولي كرمانشاه، جزو بيكارترين استانهاي اين كشور است. آنچه مردم این استان را از بيكاري درميآورد، فروش است. هراندازه فروش آنها را با صادرات بالا ببريد، يعني اين مردم را از بيكاري نجات دادهايد. شما براي اينكه كارآفريني كنيد، لازم نيست كسي را استخدام كنيد؛ میتوانید محصول او را خارج از كشور بفروشید و به این طریق، اشتغال و رونق اقتصادي ايجاد ميكنيد. حلقه فروش مهمترین رکن است، نه توليد محصول و اين چيزي است كه در اختيار شما است.
شما كه خارج از كشور هستيد، ميتوانيد در فروش محصولات ايراني نقشی داشته باشید. شما دسترسی به ماركت ميتوانيد داشته باشيد و در حد خودتان بازار فروشي براي محصولات ايراني به وجود بياوريد. مهمترين خدمت به كشور، توسعه صادرات است. بالا رفتن نرخ ارز، به رغم فشارهايي كه ايجاد كرده است، به شما و به همه مردم، فرصت خوبي براي صادرات میدهد.
نظرات ( 0 )