اسلایدردین و اخلاق

چاپ صحیفه سجادیه با ترجمه و توضیح سید محمد مرتضوی

ترجمه‌های مختلفی از کتاب شریف صحیفه سجادیه وجود دارد اما آنچه ترجمه کتاب فوق را متمایز میسازد قلم روان و معاصر نویسنده است. در واقع آنچه حجت الاسلام مرتضوی به آن توجه ویژه داشته،شکل جدیدی از ترجمه است که برای مخاطب عام امروزی قابل فهم باشد.

درمقدمه و پیش درآمد کتاب اینگونه می‌خوانیم:

نیایش یکی از گنجینه‌های غنی فرهنگی، معرفتی و معنوی در اسلام به‌ویژه شیعه است. ما این گنجینۀ عظیم را از قرآن، تعالیم پیامبران الهی، خصوصاً حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت آن حضرت، امامان معصوم (علیهم السلام) به ارث برده‌ایم.

در حقیقت دعا اظهارِ فقر و تهیدستی در پیشگاه آفریدگار توانا و غنی است. دعا ابرازِ ضعف و ناتوانی و اظهار فروتنی و افتادگی در برابر پروردگار عالمیان است. دعا محبوبِ خداوند کریم و فروغ دیدۀ عارفان و رنج‌دیدگان است. از همین رو قاطبۀ پیامبران در محضر پروردگار خود نیایش‌های ویژه‌ای داشته‌اند. قرآن کریم، آخرین کتاب آسمانی فرازهایی از نیایش آن بزرگواران را در اختیار انسان‌ها قرار داده تا الگو و سرمشقی برای بشریت قرار گیرد:

حضرت ابراهیم(ع) در مقام مناجات و نیایش به درگاه خداوند عرضه می‏دارد: «سپاس خدایی را که با وجود سالخوردگی اسماعیل و اسحاق را به من عطا کرد، به راستی پروردگار من اجابت‌کنندۀ دعاست.» (ابراهیم: 39)؛ و حضرت یونس در شکم ماهی در اعماق دریا از خداوند یاری می‏طلبد و اظهار می‏دارد: «خدایی جز تو نیست، تو منزهی، به راستی، من از ستمکاران بودم.» (انبیاء: 67) و خدای سبحان او را از گرفتاری نجات می‏بخشد. جناب زکریا در سنین سالخوردگی خویش از خدای مهربان تمنای فرزند دارد؛ این دعا از ناحیۀ حضرت حق به اجابت می‏رسد و حضرت یحیی(ع) را به او و همسرش که در دوران یائسگی به سر می‏بُرد، عطا می‏کند (مریم: 5-9)؛ حضرت مسیح(ع) پس از تقاضای یارانش، از حضرت حق نزول مائده‏ای آسمانی را درخواست می‏کند، خداوند کریم این دعا را اجابت کرد و سفره‏ای از غذاهای دلپذیر و مطبوع آسمانی به سوی آنان ‏فرستاد (مائده: 112-115).

خداوند در قرآن کریم خطاب به پیامبر اسلام می‏فرماید: «قُلْ مَا يَعْبَؤُاْ بِكمُ ْرَبىّ ِلَوْ لَا دُعَاؤُكُمْ… »؛ [ای پیامبر] بگو: اگر دعای شما نباشد، پروردگارم هیچگونه ارجی به شما نمی‌نهد (فرقان: 77)؛ پیامبر اسلام نیز درباره دعا می‏گوید: «الدُّعاءُ مُخُّ العبادة»؛ دعا مغز عبادت است (محجه‌البیضاء، ج22، ص28)؛ و حضرت علی(ع) می‏فرماید: «أحَبّ الْأعْمالِ إلىَ اللّهِ تعالی فى الْأرْضِ ألدُّعاءُ»؛ دوست‌داشتنی‏ترین کارها در پیشگاه خداوند در روی زمین دعاست (کافی، ج2، ص467، حدیث 8).

آثار دعا

نخستین اثر دعا پی‏بردن به جایگاه خویش و خداست. انسان تهیدستی و فقر را در افق نیایش و دعا می‏یابد و در همین ساحت وابستگی کامل خود را از ژرفای درون احساس می‏کند؛ از این رو همۀ عالم و عالمیان را ابزاری تلقی می‏کند که به فرمان خدا عمل می‌کنند.

وصول به سکون و آرامش از دیگر آثار دعا است. همان چیزی که در روزگار ما به اکسیری کمیاب می‏ماند. دعا اضطراب‌ها و نگرانی‏ها را فرو می‏نشاند و تکیه‌گاهی استوار و پا بر جا از اطمینان و آرامش ایجاد می‏کند: «أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ»؛ آگاه باش که با یاد خدا دل‏ها آرامش می‏یابد (رعد: 28). نیایش انسان را به خودسازی می‏رساند و از زشتی و پلشتی پاک می‏کند. دعا خودخواهی و خودمحوری را نابود می‏کند و نیایشگر را به مرحلۀ ایثارگری می‏رساند تا مطالبات دیگران را بر مطالبات خویش مقدم ‏شمارد و همه عالم و عالمیان را تکریم ‏کند؛ از این رو انسان، طبیعت و هر موجود دیگر در نظر نیایشگر منزلت و جایگاه ویژه‌ای دارد.

ترغیب و تشویق به حرکت و تلاش در دل دعا نهفته است. زیرا دعا آن گاه اثر دارد که انسان تلاش و سعی لازم خود را انجام داده باشد. دعای بدون حرکت به پرتاب تیر بدون کمان تشبیه شده است. یکایک نکاتی که ذکر شد، علاوه بر آثار دعا، خود از شرایط و مقدمات اجابت دعا نیز به شمار می‏روند.

فرهنگ نیایش

نیایش مانند هر مقولۀ دیگر ادب و فرهنگی خاصّ خود دارد. یکی از این آداب زمان نیایش است؛ زمان دعا از دیدگاه اسلام اهمیت ویژه‌ای دارد. به عنوان مثال روز عرفه، ماه رمضان، روز جمعه و هنگام سحر زمان مناسبی برای نیایش است. برخی حالات در اثرگذاری دعا تأثیری جدی دارد. نیایش هنگام سجود یا میان اذان و اقامه، نیایش هنگام روی به قبله داشتن، حالت نجوا و آرام دعا کردن، ستایش خداوند را پیش از طرح خواسته‏ها بر زبان آوردن، همچنین رعایت نظافت و پاکیزگی ظاهر و باطن در زمرۀ آداب و فرهنگ نیایش قرار دارند.

فراگرفتن فرهنگ نیایش به منظور ورود به این فضای نورانی امری است ضروری؛ لذا جریان دعا در زبان اهل بیت (علیهم السلام) الگوی مناسبی در سبک و روش نیایش محسوب می‏شود.

کتاب شریف صحیفه سجادیه بر فراز این فرهنگ قرار گرفته است؛ تا آن‏جا که نیایشگر را با عالی‏ترین مضامین به معراج می‏برد. به همین خاطر خود معیار سنجش سایر نیایش‏های بشری است. این کتاب یکی از پربارترین مجموعه‏ها نزد شیعه و میراث یکی از اهل بیت نبوت، حضرت علی ‏بن حسین، امام چهارم شیعیان است. صحیفه سجادیه آمال و خواسته‌های بشری را به وسیله دعا و نیایش در پیشگاه حضرت احدیت مطرح می‌کند. پیش از معرفی این اثر ارجمند نیم‌نگاهی به زندگی امام چهارم ضروری است:

مشهورترین نقل در تاریخ ولادت حضرت زین‌العابدین، امام سجاد(ع) این است که آن حضرت در روز پنجشنبه پنجم شعبان‌المعظم سال 38 هجری قمری (4 ژانویه 659 میلادی) در شهر مدینه چشم به جهان گشود و در 12 محرم 95 هجری قمری (20 اکتبر 713 میلادی) در همان شهر به شهادت رسید و در قبرستان معروف بقیع به خاک سپرده شد. پدر ارجمند ایشان امام حسین بن علی (علیه السلام)، نوۀ دختری پیامبر اسلام حضرت محمد(ص) است. برخی زین‌العابدین را بزرگترین فرزند امام حسین دانسته‌اند ولی از بیشترین منابع تاریخی چنین استفاده می‏شود که جناب «علی اکبر» – شهید کربلا- بزرگترین پسر خانواده بوده است و امام سجاد از وی سن کمتری داشته است. بر این اساس زین‌العابدین را «علی اوسط» نامیده‏اند.

بنا به نقل مشهور، جناب «شهربانو»، مادر بزرگوار آن حضرت، دختر یزدگرد سوم – آخرین پادشاه ساسانی- بوده است. وی طی فتوحات شهرهای ایران به دست مسلمانان اسیر و از ایران به شهر مدینه برده شد. پس از آن در پرتو حمایت علی(ع) آزاد شد، سپس به همسری حسین بن علی در آمد و افتخار یافت تا مادر امام زین‌العابدین علیه‌السلام باشد و نُه امام معصوم از نسل او پدید آید.

لذا تولد، تربیت و رشد امام سجاد(ع) در خاندان آخرین پیام‌آور الهی حضرت محمد(ص) رخ داده است، خانواده‌ای که اصیل‏ترین و فرهنگی‌ترین خانواده بشری به شمار می‏رود. امام سجاد(ع) در پهنه زندگی خویش فراز و نشیب‌های بسیار دید و شیرینی‌ها و تلخی‏های بسیاری را تجربه کرد. قد کشیدن و بزرگ شدن در خاندان نبوت و مواجه شدن با چهره‌های سترگ، بی‌نظیر و معصوم مانند امام علی(ع)، امام حسن مجتبی(ع)، امام حسین(ع) و سایر تربیت‌یافتگان دامن اسلام، جذاب‏ترین و شیرین‌ترین آمال هر انسان است؛ اینها همگی توفیقاتی است که برای امام سجاد(ع) پیش آمد. طبعاً دستیابی به این توفیقِ بزرگ روح‌افزا و دل‌انگیز است و جان را حیات و طراوت می‌بخشد. حوادث تلخی نیز بود که امام سجاد(ع) با آنها مواجه شد؛ حوادثی آن میزان بزرگ و شکننده که مواجهه با یکی از آنها برای درهم شکستن تواناترین و نیرومندترین فرد بشری کافی است. امام شاهد صحنه‌های وحشت‌انگیز و غمبار فراوانی بوده است: صحنه‌هایی مانند شهادت امام علی(ع) در سه سالگی و شهادت امام حسن مجتبی در سیزده سالگی. دلخراش‏ترین آن صحنه‌ها در صحرای کربلا رخ داد؛ حادثه روز «عاشورا» (دهم محرم سال 61 هجری قمری) فاجعه‌بار‌ترین حادثۀ تاریخ اسلام و شاید تاریخ بشریت محسوب می‌شود. حادثه‌ای که در آن پدر بزرگوارش، امام حسین(ع) همراه با 72 تن از یاران خود به دستور حاکم مستبد و طاغی وقت، یزید بن معاویه با فجیع‌ترین وضعیت به شهادت رسید. این حادثه تلخ و اندوهبار هرگز از خاطر امام سجاد فراموش نشد و بر زندگی 57 سالۀ امام سایه افکند.

امام سجاد حائز کامل‌ترین و عالی‌ترین فضائل و خصائل انسانی بود. او دارای ایمانی استوار، صبری بی‌بدیل، و جوانمردی و شجاعتی بی‌مثال بود. عاطفه، عفو و بخشندگی او در تاریخ نمونه و مثال‌زدنی است. فضیلت و دانش امام سجاد بر هیچ کس قابل انکار نیست. امام سجاد چهارمین امام معصوم نزد شیعه است. در ادبیات شیعه امام به کسی اطلاق می‌شود که همه سجایای انسانی را در حد اعلی داشته باشد. و از کلیه آلودگی‌ها و گناهان منزه و مبرا باشد.

امام سجاد در دوران بیدادگری و خفقان بی‌نظیر یا کم‌نظیر حاکمان بنی‌امیه به سر می‌برد؛ دورانی که توان اظهار نظر و آزادی بیان برای هیچ کس میسّر نبود. از همین رو امام آموزه‌های الهی-انسانی اسلام را در قالب نیایش عرضه کرد. این نیایش‌ها در مجموعه‌ای گردآوری و تدوین شد، صحیفه سجادیه نام گرفت و به عنوان امانتی منحصر به فرد و گران‌سنگ نزد شخصیت‌های مورد وثوق قرار داده شد تا در زمان مناسب در اختیار علاقمندان فرهیخته و فرزانه قرار گیرد. صحیفه سجادیه از نظر سند اعتباری تامّ و تمام دارد. برخی از حدیث‌شناسان مدعی شده‌اند که اسناد فراوان خدشه‌ناپذیر برای آن وجود دارد؛ در هر صورت صحیفه سجادیه از دیدگاه عالمان و محدثان شیعی ضعف و نقصی به لحاظ متن و سند ندارند.

جایگاه صحیفه سجادیه

در منزلت و جایگاه بلند و والای صحیفه سجادیه همین بس که از امامی معصوم چون امام سجاد(ع) صادر شده است. صحیفه سجادیه تنها شامل راز و نیاز و بیان حاجت در پیشگاه خداوند متعال نیست بلکه دریای بیکرانی از علوم و معارف اسلامی است که طی آن مسائل عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، و پاره‏ای از قوانین طبیعی و احکام شرعی در قالب دعا مطرح شده است.

این کتاب ارزشمند ویژگی‏های خاص بی‌شماری دارد؛ در اینجا خلاصه‌وار به چند ویژگی آن اشاره می‏شود:

  • صحیفه سجادیه آموزگار روی نهادن به آستان حضرت حق، تجرد کامل از عالم ماده، انقطاع از خلق، ارتباط با خداوند باری تعالی و تکیه به اوست. در قسمتی از دعای بیست و هفتم چنین آمده است: «خداوندا من به خاطر اخلاص خود، از همه کس بریده و رو به سوی تو آورده‏ام، اینک تمام وجودم متوجه به لطف و کرم توست و من از کسانی که خود دست نیاز به سوی تو دارند، رو بر گردانیدم و چون دریافتم که اظهار حاجت به کسانی که خود نیازمندند، دلیل بر بی‌خردی و کج‌اندیشی است… »
  • صحیفه سجادیه بیانگر کمال معرفت و ایمان عمیق امام سجاد نسبت به خدای متعال است. امام علیه‌السلام در این صحیفه بسیاری از مباحث کلامی را مطرح کرده است؛ برای مثال دانشمندان علم کلام و فلسفه اسلامی آنچه راجع به واجب‌الوجود در کتاب‌های خود نوشته‏اند، از آن حضرت استفاده کرده‏اند. در بخشی از دعای اول چنین آمده است: «همه سپاس‌ها ویژۀ خداوندی است که او مبدأ و سرآغاز جهان هستی است. و برای ذات مقدس او آغازی نیست. خداوندی که چشمان بندگان از دیدن او قاصر و اندیشه و اوهام وصف‌کنندگان از بیان صفاتش ناتوانند…»
  • صحیفه سجادیه بیانگر کمال خضوع و تذلل در پیشگاه خدای تعالی است. در قسمتی از دعای پنجاه و سوم آمده است: «پروردگارا! گناهان خاموشم کرده‌اند و رشتۀ گفتارم را بریده‌اند؛ از همین رو، اسیرِ بلا، گروگانِ کردار، متحیّرِ لغزش و سرگردانِ مقصدِ خویشم و وامانده‏ام و برهانی برایم باقی نمانده است؛ پس خود را در جایگاه خوارشدگان گناهکار نهاده‌ام که در پیشگاه تو گستاخی کرده و وعدۀ تو را سبک انگاشته‌اند.»
  • صحیفه سجادیه درهای آرزو و امید به رحمت پروردگار را می‌گشاید، زیرا که انسان به هر میزان هم که گناهکار باشد، نباید امید به بازگشت از گناه و رجعت به سوی پروردگار را از دست بدهد. در دعای سی و دوم، بندهای هجدهم و نوزدهم چنین آمده است: «بارالها! با دریدن پردۀ حرمت‌ها از حریمت عبور کردم و گناهان بزرگی مرتکب شدم که تنها گذشت تو رسوایی‌های آن‌ها را پوشاند. و این جایگاه کسی است که از تو شرمسار و بر خود خشمگین است و میان امید به رحمت و ترس از خشمت ایستاده … پس آنچه را که امید دارم، عطایم کن.»
  • صحیفه سجادیه باب مناجات‏های تازه‏ای را با پروردگار به روی انسان می‏گشاید. همانگونه که در پایان دعای پنجاهم آمده است: «بارالها! من فردی حقیرم و ارزشم اندک است و عذاب من ذره‏ای بر فرمانروایی تو نمی‌افزاید که اگر می‌افزود، از تو می‌خواستم که بر آن شکیبایم سازی و دوست ‌می‌داشتم که آن فزونی از آنِ تو باشد، لیکن بارالها! پادشاهی تو بزرگتر و فرمانروایی‌ات پایدارتر از ‏آن است که فرمانبرداریِ فرمانبرداران بر آن بیفزاید یا سرکشی گنهکاران از آن بکاهد».
  • بیشتر دعاهای صحیفه سجادیه، برنامه‏هایی برای اخلاق و کمالات روحی وضع کرده است تا بدان وسیله مقام انسانی بالاتر ‌رود و آدمی ارتقاء یابد. در آغاز دعای بیستم چنین آمده است: «بارالها! بر محمد و خاندانش درود فرست، و ایمانم را به کامل‌ترین درجۀ ایمان برسان، و یقینم را برترین یقین قرار ده، و نیتم را والاترین و رفتارم را بهترین کن. بارالها! به لطف خویش نیتم را کامل، و یقینم را استوار کن، و آنچه از من تباه شده با توانایی‌ات اصلاح فرما.»
  • امام سجاد در صحیفه سجادیه کاری کرد که نهادهای فرهنگی، اخلاقی و حقوقی هر چند پرتجربه و کارکشته، توان این گونه نازک‌بینی و دقت در نگاه به اخلاق فردی و اجتماعی و حقوقی را ندارند. به طوری که امام در دعای بیستم (دعایی معروف به «مکارم الاخلاق») با دقیق‏ترین و لطیف‌ترین جملات آن‌ها را بیان کرده و تنها ضامن اجرا و پشتوانه آنها را ایمان و تقوا قرار داده است؛ البته در ایجاد آن پشتوانه، سعی و کوشش فراوان داشته‌اند.
  • صحیفه سجادیه بهترین راهنمای شناخت ویژگی‏های روحی و اخلاقی انسان است. دارویی است شفابخش برای نفوس سرگردان و سرچشمه‏ای است گوارا برای تشنگان زهد و اخلاص، و وسیله‌ای است برای تقرب به درگاه الهی و معراج مؤمن.
  • صحیفه سجادیه در حقیقت نهضت و مقابله‏ای در برابر فساد و بی‌بندوباری و افسارگسیختگی آن عصر بود که حاکمان و عاملان اموی در ترویج و اشاعه آن می‌کوشیدند؛ امروزه نیز بهترین راه و برترین ابزار مبارزه علیه فساد و بی‌بندوباری است.
  • صحیفه سجادیه در بالاترین سطح بلاغت و فصاحت قرار گرفته است و پس از قرآن مجید و نهج‌البلاغه در جهان عرب سخنی بلیغ‏تر و فصیح‌تر از دعاهای امام زین‌العابدین (علیه السلام) وجود ندارد.

ذکر چند فراز از نیایش‏های امام به عنوان نمونه، ما را با این میراث گرانبها بیشتر آشنا می‏کند:

امام (علیه السلام) هنگام مواجهه با اندوه، محرومیت و سختی‏ها این گونه نیایش می‏کند: «اللَّهُمَّ أَنْتَ عُدَّتِی إِنْ حَزِنْتُ، وَ أَنْتَ مُنْتَجَعِی إِنْ حُرِمْتُ، وَ بِک اسْتِغَاثَتِی إِنْ کرِثْتُ»؛ خدایا به هنگام غم‏ها تو پناه منی و هنگام محرومیت تو امید منی و هنگام سختی‌ها تو فریادرس منی (دعای بیستم).

نیز به موقع درخواست پیوند تامّ و کامل به حضرت حق او را چنین می‏خواند: «اللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِینَ بِهِبَتِک»؛ بارالها! ما را با بخشش خود از بخشندگی دیگران بی‏نیاز گردان (دعای پنجم).

گاه برای تعیین مواضع خود در قبال جریان‏های اجتماعی می‌فرماید: « وَ نَعُوذُ بِک … … … أَنْ نَعْضُدَ ظَالِماً، أَوْ نَخْذُلَ مَلْهُوفاً»؛ خداوندا! به تو پناه می‏بریم از آنکه به ستمگری مدد رسانیم و ستمدیده‌ای را رها سازیم (دعای هشتم).

برای انسانی که در برابر موهبت‌های الهی کم‌ظرفیت است و نمی‌تواند شکر آن را به جا آورد، چنین نیایش می‏کند: «وَ لَا تَمْنَحْنِی بِمَا لَا طَاقَةَ لِی بِهِ فَتَبْهَظَنِی مِمَّا تُحَمِّلُنِیهِ مِنْ فَضْلِ مَحَبَّتِكَ»؛ خدایا! بیش از توانم چیزی بر من مبخش تا از بار محبتت گرانبارم سازی و از پای در‏آیم (دعای چهل و هفتم).

همچنین به گاه نفوذ و راه یافتن شکی بر دل از خدا چنین می‌خواهد: «وَ أَزِلْ عَنِّی كُلَّ شَكٍّ وَ شُبْهَةٍ، وَ اجْعَلْ لِی فِی الْحَقِّ طَرِیقاً مِنْ كُلِّ رَحْمَةٍ»؛ خدایا از قلبم زنگار تشکیک و تردید را بزدای و از روی محبت و رحمت راهی به سوی حق برایم بگشای (دعای چهل و هفتم).

امام در این کتاب نحوۀ سخن گفتن و راز دل گشودن با خدا را به ما می‏آموزد. همچنین می‌آموزد خواستنی‌های مهم کدامین هستند و چگونه باید آنها را از خداوند مهربان طلبید. طریقه شناخت دقیق آفریدگار هستی و پی بردن به عوامل مؤثر در جهان، رابطه انسان با خدا و انسان با انسان، همه و همه در صحیفه سجادیه با بلیغ‌ترین گزاره‌ها به انسانها آموخته می‌شود.

صحیفه سجادیه پس از قرآن و نهج‌البلاغه بزرگترین گنجینه گرانبهای حقایق و معارف الهی به شمار می‌رود و از این رو آن را «اُختُ القرآن»، «انجیل اهل بیت»، «زبور آل محمد(ص)» و «صحیفه کامله» نامیده‌اند. صحیفه سجادیه مشتمل بر 54 دعاست که به معارف دقیق و ظریف پرداخته است؛ از جمله: خداشناسی، هستی‌شناسی، شناخت جهان ماوراءطبیعت، زندگی فرشتگان، رسالت انبیاء، جایگاه پیامبر اسلام و اهل بیت آن حضرت، فضائل و رذایل اخلاقی، شیطان و شیوه‌های او در فریب انسان، گرامی‌داشت روزهای ویژه چون عید فطر، عید قربان و روز عرفه، یادآوری نعمت‏های مختلف خداوند، وظیفه سپاسگزاری، نشانه‌ها و آیات خداوند، آداب دعا، اهمیت نماز، ذکر و تلاوت قرآن و موضوعات فراوانی از این دست که سیزده قرن مورد استفاده و عنایت ویژۀ عالمان، عارفان و نیایشگران قرار داشته و مانند قرآن کریم مرهم و شفابخش دل‌های بیمار و زدایندۀ غم‌ها و آرامش‌بخش دل‌ها بوده است. امروزه نیز که زندگی‌ها پیچیده شده و راه‏های بدعت‌آمیز و تزئین‌شده بسان پاره‌های ابر بر چهرۀ خورشید حقیقت سایه افکنده و راه درست و استوار را برای سالکان و جویندگان حقیقت مشتبه ساخته، امید است با عنایت حضرت حق در بهره‏گیری از آن برای درمان مشکلات و مصائبمان و یافتن راه استوار و مطمئن‌ موفق باشیم و آن را فروغ راهمان قرار دهیم.

***

صحیفه‌ای که هم‏اینک پیش روی شماست، ویژگی‌هایی دارد که تلاش شده تا زمینۀ شناخت و آشنایی بیشتر با نیایش‏ها را فراهم آورد؛ این ویژگی‌ها عبارت اند از:

  • در مقدمه هر «نیایش» توضیح مختصری با عنوان «اشاره» نوشته شده است تا خواننده را تا حدودی با اهداف و کلیت آن آشنا ‌کند؛ این «اشاره»ها در حقیقت نوعی آمادگی پیشین برای اذهان ایجاد می‌کنند تا خواننده در آستانۀ ورود به فضای دعا با تحیر و سرگردانی مواجه نشود.
  • برخی نیایش‏ها بعضاً دارای نکاتی هستند که ممکن است ذهن نیایشگر را با پرسش‌هایی روبه‌رو کند؛ پرسش‌هایی که احیاناً با روند امور جاری اجتماعی، فرهنگی، طبیعی و امثال آن در تعارض قرار دهد؛ به عنوان مثال در نیایش اول در فراز پنجم می‌خوانیم: «وَ جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ، لاَ يَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ، وَ لاَ يَزِيدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ.»؛ خداوند برای هر موجود رزقی معین کرد، کسی نمی‌تواند بر آن بیفزاید یا از آن بکاهد. در نگاه اول مضمون این دعا تداعی‌گر نوعی زندگی جبری است و نشان‌دهندۀ این است که همۀ امور از پیش و در جای دیگر طراحی و منظور شده است؛ یا اینکه تلاش انسان بیهوده است و چیزی را تغییر نمی‌دهد و این یعنی همان جبراندیش و جبرگرایی. لذا لازم است در این زمینه توضیحی ارائه شود.

همچنین در فراز ششم از دعای بیست و هفتم با عنوان «در نیایش برای مرزداران» در نفرین به دشمنان آنها می‌خوانیم که: «اللَّهُمَّ! … … لَا تَأْذَنْ لِسَمَائِهِمْ فِی قَطْرٍ، وَ لَا لِأَرْضِهِمْ فِی نَبَاتٍ»؛ بارالها! نسل حیوانات و چارپایان آنها را قطع کن، آسمانشان را بی‌باران و زمینشان را بی‌گیاه کن»؛ چنین مضمونی خواننده را با امر امروزی حفاظت از محیط زیست با چالش روبه‌رو می‌کند. با این بیان که حفظ محیط زیست و اهمیت آن برای انسان مسئله‌ای بدیهی است و ضرورت سلامت آن برای زندگی موجودات روشن‌تر از آن است که نیاز به استدال و برهان باشد. به همین رو این سؤال مطرح می‌شود که چرا امام در نیایش خود به خواسته‌ای توسل جسته که با سلامت و اهمیت محیط زیست در تعارض است؛ لذا تبیین این سنخ از مسائل و پاسخ به آنها لازم به نظر می‌رسید. پس در این بخش از صحیفه پیش رو تلاش شد تا توضیح مناسب عرضه گردد.

  • ترجمه یا برگردان این کتاب شریف با استفاده شرح معروف و گرانسنگ ریاض‌السالکین، تألیف دانشمند برجسته، ادیب، مفسر، عارف، اندیشمند و حدیث‌شناس مرحوم سیدعلی‌خان حسینی حسنی مدنی شیرازی صورت گرفته و تلاش شده مفاهیم واژه‌ها و جمله‌ها با دقت بررسی شوند، و رایج‌ترین معادل فارسی آن‌ها انتخاب شود تا جمله‌ای سلیس و روان تقدیم گردد. بدان امید که خوانندۀ محترم به آسانی با نیایش ارتباط بر قرار کند و در عین حال وفاداری به متن نیایش نیز کاملاً مدّ نظر باشد و مفاهیمی خارج از متن به ترجمه تحمیل نشود؛ گرچه به‌ناگزیر در برخی موارد بسیار اندک چنین اتفاقی رخ داده است. البته در برخی موارد از دیگر ترجمه‌های صحیفه سجادیه نیز بهره‌برداری شده است که از آن جمله‌اند ترجمه‏های ادیب توانا استاد سیدعلی موسوی گرمارودی و دانشمند گرانقدر حضرت حجۀ‌الاسلام و المسلمین ثقفی تهرانی. این ترجمه‌ها در برخی موارد راهگشاترین بودند؛ بعضاً به رغم تعمق در واژه‏ها و جمله‌ها دریافت می‏شد که معادل‌سازی این دو بزرگوار بهترین است و لذا همان معادل‌ها درج می‌شد. به هر تقدیر تحفه درویش همین است که ملاحظه می‏فرمایید. قطعاً راهنمایی و پیشنهاد عزیزان خواننده با کمال میل مورد استقبال قرار خواهد گرفت تا در چاپ‏های آتی ان‌شاءالله مد نظر قرار گیرد.
مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا