دکترجوشقانی: ارتبـاط حکـمرانی خـوب با جذب طبقه جوان جامعه به دیــن
دکتر حسین جوشقانی، استاد دانشکدهی مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف، فارغ التحصیل دکترای اقتصاد از دانشگاه شیکاگو آمریکا، در طول برگزاری همایش به طرح موضوع ارتبـاط حکـمرانی خـوب با جذب طبقه جوان جامعه به دیــن پرداخت. آن چه در ادامه میآید، خلاصه ارائه ایشان است.
سوال اساسی این است که چرا در جوامع اسلامی، جوانها به سمت اسلام غیر سیاسی میروند؟
خب این خیلی مسئله مهمی است. ابتدا میخواهـم به ایـن روایـت حضرت علـی (ع)
اشاره کنم که فرمودند: «العِلمُ سُلطانٌ مَن وَجدَهُ صالَ بِهِ وَ مَن لَم يَجِدهُ صيلَ عَلَيه.»
دانش، سلطنت و قدرت است، هر كه آن را بيابد با آن يورش برد و پیروز شود، و هر كه آن را نیابد بر او يورش برند و مغلوب گردد.
اینکه جوامع غربی به این سطح از تکنولوژی رسیدند و به این سطح از زورگویی رسیدند به خاطر آن علمی است که به دست آوردهاند. باید به این نکته توجه داشت که حکمرانی هم یک علم است که ما متاسفانه در کشورهای اسلامی و در کشور خودمان به دنبال این علم نرفتهایم و مصادیق فراوانی هم دارد مثل کشور خودمان که الان دارای منابع طبیعی و انرژیهای زیادی است ولی همین حالا، ما کمبود برق داریم و بنگاههای صنعتی مان به خاطر کمبود برق کار نمیکنند و در زمستان هم قطعی گاز داریم.
محققان علوم اجتماعی مهمترین وظایف دولت در قبال جامعه را بر سه دسته تقسیم مینمایند:
الف) روابط توسعهای؛ به این معنی که دولتها با مدیریت اقتصاد به منظور نیل به حداکثر رشد اقتصادی، قادر به ایجاد تغییرات بنیادین در زمینههای مختلف هستند. ب) روابط دموکراتیک و حقوق شهروندی ج) حقوق اجتماعی و فراهم نمودن زمینه مشارکت در امور مربوط به اداره کشور.
این ضعف حکمرانی است و ما سراغ حکمرانی نرفتیم. این موضوع را میخواهم ارتباط بدهم به این نکته که چرا در این جوامع، جوانان به سمت اسلام غیر سیاسی میروند.
بزرگترین مُبَلّغ برای اسلام غیر سیاسی و برای لائیک شدن جوانان، آن حکمرانی به اسم دین است که بد انجام شود. ما الان جوانان ایرانی و دانشجویان خودمان را میبینیم که از دین، زده شدهاند یا اگر دین را میخواهند، میگویند یک قرائتی از دین باشد که کاملا غیر سیاسی باشد. خب چرا این اتفاق افتاده؟
این تلنگر به خودمان است که چرا ما نتوانستیم به درستی از علم حکمرانی استفاده کنیم و به اسم اسلامی بودن، یک سری برداشتهای خودمان را داخل در حکمرانی کردهایم. سوال بنده این است که نقش برداشتهای غلط ما و کم کاری ما (منظور از ما، کل نخبگان دینی، دانشگاهی و حوزوی هست) در اینکه بتوانیم یک حکمرانی خوب ارائه دهیم تا جه حد موثر است؟
یک حکمرانی که اولاً مبتنی بر دین باشد و دوما اینکه کارآمد باشد. نکته اساسی و مهم که باید به آن توجه ویژه شود این است که اگر حکمرانی مبتنی بر دین باشد ولی کارآمد نباشد، تبدیل به توجیهی برای فرار از دین میشود.