دختر مکه – قسمت اول
شناخت همه جانبه شخصیتهای تاثیرگذار و تاریخ ساز، و دستیابی به جزئیات مواضع آنها، یا ممکن نیست و یا دشوار است، چون شناخت شخصیت هر کس، از علائم، آثار و نشانهها نشأت میگیرد. بدیهی است دستیابی به همه آنها، امکانپذیر نیست، به ویژه اگر آن شخصیت معاصر نباشد و نشانهها مشمول مرور زمان شده باشند.
این موضوع درباره انسانهایی که هم شخصیت قدسی و هم زمینی دارند، به مراتب دشوارتر است.زیرا دست انسانهای زمینی نسبت به جنبههای قدسی افراد، کوتاه است. در این موارد باید به روایتهای موجود اعتماد و اکتفا کرد و فراتر از آن را به کسانی که این عرصه را میشناسند واگذار نمود.
شخصیت فاطمه زهرا (س) از همین قاعده تبعیت میکند، به همین خاطر وقتی اندیشمندان بزرگ درباره ایشان اظهار نظر میکنند، در معرفی شخصیت فرا زمینی او به ناتوانی خویش اعتراف مینمایند و آن را به خدا و رسول خدا و همینطور به امامان معصوم محوّل میکنند. این از یک سو. و از سوی دیگر، در بیان متفاوتی اعلام میدارند فاطمه(س) الگوی تمام عیار برای بشریت به شمار میرود که به ظاهر تناقض آلود مینماید اما حقیقت این است که شخصیت فاطمه(س) دو رویه دارد زمینی و آسمانی. جنبه قدسی و آسمانی را بشر باید در منابع روایی جستجو کند و به مفاد آنها اکتفا نماید، مانند: معجزات، کرامات و جایگاهی که ایشان در آستان ربوبی دارد و از افق دید انسانهای عادی بیرون است. البته بعضی از آنها از زبان پیامبر و امامان معصوم بیان شده و در اغلب کتابهای مرتبط درج گردیده است.
جنبه دیگر زندگی فاطمه(س) زیست عادی و زمینی است که در منابع تاریخی و روایی درج شده و فهم آن برای مردم، مقدور بوده و کاملاً الگو پذیر و قابل تحلیل است. از این نظر فاطمه(س) شخصیت منحصر به فردی است که نقش آفرینی ایشان چنان موثر و تعیین کننده واقع شد که نه تنها جامعه زیسته خود را تحت تاثیر قرار داد بلکه در فرهنگ بشری تاثیری جاودانه گذاشت و نور خود را تا کرانههای جهان گسترش داد و مخالفان روشنی و روشنگری را ناکام کرد و تاب مقاومت را با همه سرسختیشان در دراز مدت از آنان گرفت. چرا که او در یک خانواده اصیل، فرهیخته و فرهنگی چشم به جهان گشود و زیر نظر پدری چون محمد(ص) آخرین پیامآور الهی و مادری چون خدیجه(س) بانویی که در عصر خودش سرآمد، فرزانه، کاردان و در منطقه، زبانزد و نام آشنا بود پرورش یافت و از کودکی با فراز و فرود دنیا آشنا شد و سرد و گرم روزگار را تجربه کرد و در پیشبرد اهداف اسلام با پدر و مادرش همراه گشت و در همه عرصهها وظایف خود را فراتر از انتظار به انجام رساند و به نیکی درخشید به ویژه آنگاه که رسول خدا چشم از جهان فرو بست و شرایط ویژهای بر جامعه نوپای اسلام حاکم شد. این شرایط، روش و سنت نبوی را در چالش قرار داد و برخلاف جلوه ظاهری جامعه، درون را دگرگون ساخت، عدهای را فریفت و با خود همراه کرد و بسیاری را سردرگم و خاکستری نمود.
در این میان، تنها شماری از یاران ویژه رسول خدا واقعیت را احساس کردند، اما فضای حاکم، آنها را در حاشیه قرار داد و یارای مقاومتشان را سلب کرد. در چنین شرایطی، چشم امید به شخصیتهای منحصر به فرد دوخته میشود که شاید با حرکتهای حساب شده خود موج را بشکنند و راه اصلی را نشان دهند. چنین فردی در جامعه آن روز، کسی جز دختر رسول خدا نبود که بیش از همه، پیشآمدها را درک و خطر را احساس میکرد.
مجموعه پیش رو، ضمن اشاره به جایگاه قدسی حضرت فاطمه(س)، بیشترین تمرکز خود را به زندگی شخصی و عادی ایشان معطوف نموده و در حد مقدور، بخشهایی از زوایای زندگی فردی و اجتماعی آن حضرت را مورد بررسی و تحلیل قرار داده و سعی کرده آن را به هدف این نوشتار که همانا الگوپذیری شخصیت آن حضرت در دوران معاصر بوده، نزدیکتر سازد.
انگیزههایی که زمینه تالیف این نوشته را فراهم آورد عبارتند از:
1- بی تردید، فاطمه(س) یکی از پدیدههای بزرگ هستی به شمار میرود که خداوند متعال، ایشان را به جامعه بشری هدیه کرد و الگوی تمام عیار برای انسانها قرار داد. بانویی که از بالاترین امتیازات انسانی برخوردار است که در وجود هیچ کدام از زنان عالم یافت نمیشود. قدردانی از این موهبت، وظیفه هر انسانی است که در حد مقدور باید انجام گیرد. به همین سبب، نعمت وجود فاطمه(س)، خود، بالاترین انگیزه است.
2- نام فاطمه(س) با فرهنگ مردم ایران عجین شده است. به طوری که زادروز آن حضرت به عنوان روز مادر و روز زن نامگذاری شده. مردم، آن روز را گرامی میدارند و با اشتیاق تمام، جشن میگیرند و از مادران و زنان تکریم و تجلیل میکنند. و روز فقدانش را در دو مرحله به نام ایام فاطمیه اول و فاطمیه دوم در مراکز دینی و مذهبی با برگزاری مجالس و محافل به سوگواری میپردازند. در این ایام، ارادتمندان اهل بیت (ع) در مساجد، حسینیهها، تکایا ومنازل، عزاداری میکنند و در مؤسسات فرهنگی با ایراد سخنرانی، ارائه مقاله و شعر، فضیلتهای ایشان را بیان میکنند و از فاطمه(س) به عنوان الگوی کامل برای انسانها یاد میکنند.
3- در اغلب تالیفات، بیشترین توجه به جنبههای قدسی و ماورایی شخصیت فاطمه(س) معطوف گردیده و متون آنها آمیخته به زبان فارسی و عربی است و بعضا نویسندگان محترم از اصطلاحات و واژههای نامأنوس و فنی استفاده کردهاند. این تالیفات با وجود مطالب مستند و استدلال علمی، برای عموم مخاطبان به خصوص قشر جوان، سنگین مینماید. بر همین اساس در این مجموعه، آیات، روایات و سایر عبارتهای عربی مورد استناد، به فارسی ترجمه شده و از به کار بردن واژههای پیچیده و فنی پرهیز به عمل آمده و به زعم نویسنده، متن پیش رو تا حدودی یکدست و روان، تدوین و تنظیم گردیده، البته امید است در نظر خوانندگان عزیز نیز چنین باشد. بنابراین واضح است که مخاطب این نوشتار، عامه مردم به ویژه قشر جوان با هر انگیزه و گرایش در نظر گرفته شده است.
با توجه به نکات یاد شده، این متن با مرور بر جایگاه زن در جوامع پیش از اسلام و عربستان عصر جاهلیت و نگاهی به خدمات اسلام نسبت به جامعه زنان، مطالب خود را با این پرسش که «جهان را چگونه میشناسید؟» دنبال کرده و چگونه زندگی کردن هر انسان را که در واقع انعکاسی از جهانبینی اوست به عنوان پاسخ تلقی کرده و بررسی زندگی فردی و اجتماعی و مواضع فرهنگی و سیاسی حضرت فاطمه(س) نیز که طبعأ جهانشناسی این بانوی بزرگ را به نمایش میگذارد بعنوان پاسخ این پرسش قلمداد کرده است.