راهی در بیراهه/قسمت 15 – حاکمیت علی (ع) – جنگ صفین؛ قصه حق ستیزان
قصه حق ستیزان در جنگ صفین
در قسمت قبلی به ماجرای عهدشکنی طلحه و زبیر و وقایع جنگ جمل پرداختیم و نحوه مواجهه حضرت علی (ع) با طلحه و زبیر و عایشه را مورد بررسی قرار دادیم. بلافاصله پس از جنگ جمل، قائله صفین به راه افتاد. در این قسمت به ماجرای صفین خواهیم پرداخت.
بر اساس گزارش مسعودی، معاویه از بیعت و تبعیت با علی(ع) ـحاکم قانونی و شرعیـ، سر برتافت و با مشورت و اشارۀ عمروعاص به بهانۀ مطالبۀ خون عثمان، آمادۀ جنگ شد و با گردآوری هشتاد و پنج هزار سپاه بهسوی عراق حرکت کرد و در سرزمین «صفین» اردو زد. معاویه که زودتر از علی(ع) به این نقطه رسیده بود، راه ورودی فرات را بهدست گرفت و چهلهزار نفر از لشکریان خود را در اطراف آن مستقر ساخت تا از دسترسی لشکر علی(ع) به آب جلوگیری کند.
علی(ع) نیز که با نودهزار نیرو از کوفه بهسوی شام حرکت کرده بود، بعد از معاویه به «صفین» رسید. سپاه علی(ع) که خسته و تشنه شده بودند، با راه بسته بهسوی آب مواجه شدند و معاویه، بهرغم توصیۀ برخی مشاوران خود نیز حاضر نشد راه آب را به روی لشکر علی(ع) باز کند و با این منطق سخن گفت: «علی و سپاهش باید از تشنگی هلاک شوند؛ همانگونه که عثمان از تشنگی هلاک شد».
ناگزیر علی(ع) به مالک اشتر فرمان داد با سپاه کافی وارد عمل شده و راه ورودی فرات را باز کند. مالک نیز در اطاعت از دستور علی(ع) با حمله سخت و برقآسا، بر سپاه معاویه چیره شد و آب و راه ورودی را در اختیار گرفت و در جای مأموران معاویه مستقر شد.
بهدنبال این رویداد، معاویه در نگرانی عمیقی فرو رفت و از عمروعاص پرسید آیا او نیز مقابله به مثل خواهد کرد؟
عمروعاص گفت: ایشان به چنین اقدامی دست نمیزند. او را هدف دیگری است. لذا علی(ع) راه آب را برای همه باز گذاشت و اعلام کرد آب برای همه مجاز است و میتوانند برای خود و چهارپایانشان استفاده کنند.
با جابهجایی و صفآرایی هر دو سپاه در مقابل یکدیگر، علی(ع) با گسیلداشتن پیک نزد معاویه، او را به اطاعت از حکومت شرعی و قانونی فراخواند تا بدین وسیله، وحدت جامعۀ مسلمانان حفظ شود. در این خصوص، نامههای مکرر مبادله گردید، اما معاویه متقاعد نشد و سرانجام جنگ آغاز گشت و طولانیترین نبرد علی(ع) را در تاریخ رقم زد. در این جنگ، عدۀ زیادی از طرفین کشته شدند، تا آنگاه که سپاه علی(ع) در چند قدمی پیروزی قرار گرفت، اما نیرنگ تمسک به قرآن و بالا بردن آن بر فراز نیزه، ماجرای حکمیت را پدید آورد و موجب اتفاقات و خسارات جبرانناپذیر شد.[1]
در قسمت بعدی به ماجرای جنگ نهروان خواهیم پرداخت.
جهت مطالعه قسمت های قبلی، با استفاده از لینک زیر به صفحه ویژه «راهی در بیراهه» مراجعه فرمایید.
صفحه ویژه راهی در بیراهه؛ گزارش و توضیح پیرامون عاشورا
منابع:
[1] مروج الذهب، ج 2، ص 377.