همایش سالانه اساتید و دانشجویان ایرانی خارج از کشور

کارکرد دبیرخانه جذب نخبگان و وظیفه مسئولین در حفظ نخبه‌ها

مشروح صحبت‌های دکتر سعید سهراب‌پور؛ مشاور بنیاد ملی نخبگان، در شانزدهمین همایش سالانه اساتید و دانشجویان ایرانی خارج از کشور

بسم الله الرحمن الرحیم

در ابتدای بحث یادی کنیم از دو عزیزی که در جمع ما نیستند. عزیزان در اینجا ذکر خیر یکی از آنها را کردند
هر دوی آنها در میان ما نیستند. یکی مرحوم آقای دکتر اژه‌ای که خیلی زحمت کشیدند، سازمان استعداد درخشان وزارت آموزش و پرورش و همچنین در همین تشکیلات مسئول دانشجویان آمریکا و کانادا بودند، خدا رحمتشان کند خیلی زحمت کشیدند. دیگری آقای دکتر طالب‌زاده خدا رحمتشان کند، ایشان با خانم لبنانی خود در اینجا حضور داشتند. خانمشان فارسی بلد نبودند و انگلیسی صحبت می‌کردیم، وقتی هم فهمیدند که من و خانمم در زمان تحصیل در آمریکا جزء شاگردان چمران بودیم، خیلی با ما گرم گرفت. خدا رحمتشان کند.

 

معرفی نهادهای جذب نخبگان

این روزها همه جا صحبت از مهاجرت نخبگان است ولی کاری که ما می‌کنیم، برعکس است، ما نخبه جذب می‌کنیم. اشاره‌ای می‌کنم به کارها و نتایجی که تا به حال انجام داده‌ایم. البته این حقیر، عزیزانی را که برای ادامه تحصیل به خارج می‌روند را مهاجر به حساب نمی‌آورم. مگر خود ما برای ادامه تحصیل خارج نرفتیم؟ بعد از این که رفتند و تحصیلات‌شان تمام شد آن وقت باید تصمیم بگیرند و البته ما هم باید تمام تلاش خودمان را بکار ببریم برای فراهم آوردن امکانات و برای جذب این نخبگان. وظیفه‌ی ما این است. در معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری یک مرکز تعاملات بین‌المللی وجود دارد که نمایندگان‌شان قرار بود ‌اینجا حضور داشته باشند گویا فردا سخنرانی دارند. اینها رابطه‌شان، ارتباط با
نخبگان خارج و دعوت‌شان به کشور است. بنیاد ملی نخبگان هم به طور کلی برای جذب این عزیزان در نقاط مختلف کشور، وظیفه دارد. عزیز نازنین من آقای دکتر باقری مقدم که اینجا تشریف دارند هم فردا اتفاقا صحبت می‌کنند.

ایشان کارهایی که بنیاد در مجموع انجام می‌دهد برای جذب این عزیزان در کشور را انشالله توضیح خواهند داد. این حقیر در دبیرخانه جذب نخبگان در دانشگاه‌ها هستم. یعنی نخبگانی که با داشتن شرایط لازم علاقمند هستند که به کار تدریس, تحقیق و فعالیت در دانشگاه بپردازند، مسئولیت ما جذب اینها است البته بنده در ابتدا فرآیند جذب را برای عزیزان توضیح می‌دهم. بعد نتایج حاصل شده را هم نشان می‌دهم.

فرآیند جذب  نخبگان تحصیلکرده در خارج از کشور

اولین کاری که باید انجام دهند، در سامانه بنیاد اطلاعات خود را بارگزاری کنند. کلیه اطلاعات شامل: ریز نمرات
سه مقطع، پسا دکتری اگر دارند، مقالات در مجلات و کنفرانس‌ها، کتاب‌ها، اختراعات، پتنت‌ها, تجربیات فناوری، جوایز و امتیازات، همه‌ی موارد را در سایت بارگزاری می‌کنند. ما شیوه نامه جذب داریم که در سایت بنیاد قرار دارد در پایان این شیوه نامه، جدولی قرار دارد که امتیازات را حساب کرده است. چنانچه جمع امتیازات این‌ها به ۲۵۰ برسد، تازه این پرونده قابل بررسی تشخیص داده می‌شود. بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر ۲۵۰ امتیاز کسب کردند، انتخاب شده‌اند. خیر، پرونده تازه وارد مرحله بررسی می‌شود. ۲۵۰ کسب نکند دیگر وارد مرحله بررسی نمی‌شود. برای بررسی، کارگروه‌های تخصصی داریم. این کارگروه‌های تخصصی شامل اساتید مبرز و معتبر دانشگاه‌های بزرگ کشور هستند در رشته‌های مختلف، گروه پزشکی، کشاورزی، دامپزشکی، علوم پایه، مهندسی، علوم انسانی و هنر. این اساتید پرونده‌ها را بررسی می‌کنند و تعدادی از این متقاضیان را نخبه تشخیص می‌دهند. اینها باید نخبه انتخاب کنند بنابراین خیلی سختگیر هستند و هرکسی را انتخاب نمی‌کنند. بسته به پرونده سه نوع تشخیص می‌دهند. یا رد می‌کنند، یا قبول می‌کنند و یا قبول مشروط می‌کنند.

قبولین مشروط کسانی هستند که خیلی خوب هستند ولی آنقدر عالی نیستند و در صورتی که یک دانشگاهی به اینها احتیاج داشته باشد و بگوید که من به این احتیاج دارم، آنوقت این دانشجو به آن دانشگاه معرفی می‌شود. البته بنیاد اینها را به دانشگاهی که می‌خواهند، معرفی می‌کند. حتی اینها که قبول شده‌اند را به دانشگاهی که خودشان انتخاب می‌کنند، معرفی می‌کند ولی هنوز کار تمام نشده است و باید برود شورای جذب دانشگاه تایید شود، به عبارت دیگر تصمیم نهایی را دانشگاه می‌گیرد. ما می‌گوییم اینها خوبند و نخبه هستند ولی تصمیم نهایی را دانشگاه بستگی به احتیاجاتش می‌گیرد. البته دانشگاه‌های خوب معمولا استقبال می‌کنند چون ما نیروهای قوی معرفی می‌کنیم. در ادامه آمار را نشان خواهم داد.

 

تفاوت استخدام از طریق بنیاد ملی نخبگان با استخدام عادی

ممکن است شما بگویید چه کاری‌ست؟ چرا مستقیما خودش به دانشگاه دلخواهش نرود و استخدام نشود ؟ و بیاید این مسیر را طی کند؟ فرقش در این است اگر از طریق بنیاد معرفی شود، مجوز استخدام هم ما می‌دهیم. بعضی دانشگاه‌ها هستند یا مجوز استخدام در بعضی رشته‌ها را ندارند یا کم دارند، خیلی‌ها هستند. ولی اگر کسی از طریق بنیاد معرفی شود مجوز استخدام را هم می‌گیرد. برای این که آقای دکتر ستاری از دولت یک مقداری مجوز اضافی گرفته مخصوص نخبگان، بنابراین دانشگاه‌ها استقبال می‌کنند. و آنها می‌توانند از این مجوز اضافی هم استفاده کنند. من آمار را خدمتتان عرض می‌کنم. از سال ۹۵ این فرایند شروع شده است.

نخستین بار با نخبگان خارج از کشور شروع شد. بعد از چند سال گفتیم نخبگان داخل را هم جزء کارمان بیاوریم. بنابراین قدیمی‌ها از نخبگان خارج از کشور هستند. از سال ۹۵ شش هزار و دوازده مورد بودند. هفتصد و پنج نفر برگزیده شده‌اند. که به موجب سال، از سال ۹۵ تا به الان اینها هستند. تعداد متقاضیان و تعداد برگزیدگان. تعدادی هم که جذب شدند بیشتر وزارت علوم است، رتبه بعدی وزارت بهداشت است، کمی هم دانشگاه آزاد است. دانشگاه آزاد اوایل راحت‌تر می‌پذیرفت ولی الان می‌گویند شما باید بهترین‌ها را به ما بدهید. قوی ترها اول می‌خواهند به دو وزارتخانه علوم و بهداشت بیایند. البته آنهایی دانشگاه آزاد رفتند که نمی‌خواستند شهرستان بروند و بیشتر قصدشان رفتن به علوم و تحقیقات بود. این ۲۱ نفر بیشتر علوم تحقیقات رفتند. از لحاظ غیرمقیم آنها که از خارج آمدند، مقیم آنهایی که برای ایران هستند. اینها افرادی هستند که از مجوزهای ویژه بنیاد استفاده شده است. بنابراین کمی فرق دارد. تعداد کل افراد که خانمها کمتر هستند. همانطور که می‌بینید، البته هر چه جلوتر آمدیم تعداد خانم‌ها هم بیشتر شد. اوایل تعدادشان کمتر بود. از لحاظ رشته‌ها، بیشترین رشته، مهندسی، علوم پایه، پزشکی، علوم انسانی و هنر و بالاخره کشاورزی و دامپزشکی. اینها هم به تفکیک سال است، رشته‌های مختلف در سال‌های مختلف. در منحنی دیگر هم رشته و هم سال نمایش داده شد. مقیم و غیر مقیم هم در سال‌های مختلف به نمایش گذاشته شده است که به چه شکل بوده است.

ارائه آمار در خصوص دانشجویان وضعیت تحصیلی دانشجویان ایرانی خارج از کشور

همانطور که می‌بینید الان تعداد پذیرفته شدگان مقیم زیاد شده است. از یک زمانی شروع کردیم و جذبشان کردیم یعنی آنهایی که از داخل کشور آمده‌اند. نام کشور درج شده است. به تفکیک سال و کشور. و دانشگاه‌هایی که جذب کردند. افرادی که به ما متلک گفتند دقت فرمائید، دانشگاه را خود نخبه انتخاب می‌کند و ما تصمیم نمی‌گیریم. نخبه می‌گوید پرونده‌ی من را به این دانشگاه بفرستید. بنابراین اگر در دانشگاه صنعتی شریف زیادتر است چون خودشان خواستند آنجا بروند. چون بعضی دانشگاه‌های دیگر یک مقداری به ما ایراد گرفتند، ولی خودشان اول خواستند بروند آنجا.

این قسمت مقیم و غیرمقیم را نشان می‌دهد که آبی‌ها غیرمقیم هستند یعنی از خارج آمدند، قرمزها مقیم هستند یعنی از داخل کشور آمده اند. نام دانشگاه‌ها به تفکیک مقیم و غیر مقیم نمایش داده شده است. منتهی اینها خیلی زیاد هستند و تعدادی را اینجا داریم. اول دانشگاه‌های بزرگ تهران را ترجیح می‌دهند و بعد به تدریج به سمت دانشگاه‌های شهرستان‌ها می‌روند. پزشکی هم هستند. البته به دانشگاه شهرستان‌های کوچک که می‌رسد تعداد خیلی کم می‌شود. مثلا یکی از دانشگاه‌ها یک نفر جذب کردند ولی به هرحال جذب کردند. دانشگاه حکیم سبزواری یک غیرمقیم یعنی از خارج جذب کرده است. دانش آموخته‌های غیرمقیم که از کدام قاره آمده‌اند را نشان می‌دهد که به ترتیب از امریکا، اروپا، آسیا، استرالیا و اقیانوسیه. این تصویر بر اساس کشور محل اقامتشان نمایش می‌دهد که به ترتیب امریکا، کانادا، آلمان، انگلیس، سوئیس، هلند، ایتالیا، ژاپن، سوئد، مالزی، بلژیک و سنگاپور. البته آنهایی هستند که تعداد جذب زیاد بوده است. تعداد دانشگاه‌هایی است که از آن دانشگاه جذب شده‌اند، دانشگاه‌های معروف دنیا هستند. ام آی تی هست استمفورد، ‌هاروارد و… دانشگاه‌هایی که شما می‌شناسید. دانشگاه‌های معروف دنیا هستند. از اکول پلی تکنیک لوزان، بچه‌ها آنجا زیاد رفتند. هم تعداد را نوشته و هم کشور و نام دانشگاه را نوشته است. رد می‌شویم خیلی معطل نمی‌شویم. از کره‌ی جنوبی و نیوزلند و ژاپن (از ژاپن فقط یک نفر جذب شده و از روسیه هم فقط یک نفر از سن پترزبورگ جذب شده است. البته این نام دانشگاه‌هاست و تعداد و کشور را هم نام برده است. این در حقیقت دانشگاه‌ها را می‌گوید. ممکن است از آن کشور باز هم دانشگاه باشد. نام دانشگاه‌های مختلف شناخته شده را نمایش داده است. نام دانشگاه‌هایی که رتبه جهانی زیر صد است و از هرکدام چند تا نام برده، تعداد از استمفورد و تورنتو زیاد است. دانشگاه‌هایی که بیش از دو نفر از آنها جذب شده‌اند. تعداد زیادی از دانشگاه‌ها یک نفر بودند. یک چیزی هم در آخر به شما نشان می‌دهم، که ما به آن افتخار می‌کنیم. شما قضاوت کنید ببینید حق داریم افتخار کنیم یا نه؟ اینجا را نگاه کنید، این یک جوان ۳۶ ساله ست. شما فقط فلش‌هایی که من گذاشتم را نگاه کنید ببینید که در چه مجلاتی چاپ کرده است. شما مجلات معروف دنیا را می‌شناسید. الان خیلی از رنکینگ‌ها یکی از ضابطه شان این است که اساتید آن دانشگاه, چند مقاله‌ی نیچر و ساینس چاپ کرده‌اند. شما الان نگاه کنید، ایشان سه تا مقاله‌ی ساینس و دو تا مقاله‌ی نیچر دارد. یکی از این مقاله‌ی ساینس، نویسنده‌ی اول است. یعنی خودش این را کار کرده است. یک مقاله‌ی نیچرش، نویسنده‌ی دوم است. ایشان در حال حاضر در دانشکده فیزیک دانشگاه صنعتی شریف است. اتفاقا کارش هم اکسپرمنتال است. و کار می‌کند و فکر کنم الان دانشیار شده چون سه چهار سال گذشته از آن زمان و دانشیار شده است و مطمئنا در مینیمُم زمان، استاد می‌شود.

 

بررسی مشکلات اقتصادی فارغ‌التحصیلان

ببینید این عزیزانی که آمده‌اند، البته اینجا, جای بحث اقتصادی و این چیزها نیست. ولی آیا شما می‌دانید که استادیار پایه‌یک تهران حقوقش ۱۳ میلیون تومان است؟ ولی این افراد آمدند و مانده‌اند و برای کشورشان زحمت می‌کشند و باعث افتخار هستند. این نخبه‌ها هر جا بروند آن‌ها را روی سرشان می‌گذارند ولی نمی‌روند. تعداد کمی هم رفتند و من نمی‌گویم که هیچکس نرفته است، تعداد کمی رفته‌اند ولی نسبت به اینها(۶۰۰-۷۰۰) نفر، تعدادشان خیلی زیاد نیست البته ما هم وظیفه داریم، ما یعنی در حقیقت بنیاد، کشور، مجلس یا هرجا، این نیروها را به هر ترتیب شده باید حفظ کنیم. همه جای دنیا این نخبگان را می‌خواهند. ولی مانده و به کشور خودش خدمت می‌کند. بنابراین، این وظیفه‌ی مسئولین و ما و همه کسانی که به آنها مربوط می‌شود، است که نخبه‌های درجه یک را حفظ کنیم. دولت از قدیم یک فرمولی دارد که در شهرستان‌ها حقوق بیشتر از تهران است. البته دلیل آن این است که همه بروند در شهرستان‌ها پخش شوند و در تهران تجمع نکنند. مثلا شیراز تقریبا ۵۰درصد از تهران بیشتر است، چابهار دوبرابر حقوق تهران است. در صورتی که مخارج زندگی آنها کم است. و در حالی که در تهران حقوق استادیار پایه یک، ۱۳ میلیون تومان است که خیلی کم است. بزرگترین مشکل، مسکن است که باید حل شود. بنابراین مسئولین هم دنبال این هستند که برای مسکن همه کار کنند، باید برای نخبگان هم توجه ویژه کنند. حیف است واقعا این نخبگان هرجای دنیا بروند اینها را روی سرشان می‌گذارند. ولی اینها آمدند برای کشورشان زحمت می‌کشند و واقعا باید دست اینهارا ببوسیم.

 

پرسش و پاسخ

عرض سلام و احترام دارم خدمت جناب آقای پروفسور سهراب پور و خوشحالیم که موضوع نخبگان در کشور ما، به دست یک نفر از همین قاطبه سپرده شده است جنابعالی جزء نخبگان هستید و سابقه‌ی اداره‌ی دانشگاه شریف در سنوات قبل در کارنامه حضرت عالی می‌درخشد.

آقای دکتر، مستحضر هستید در باب تعریف نخبگی، میان اندیشمندان این حوزه، اختلاف نظرهایی است حداقل با معیارها و سنجه‌هایی که امروز در دستور کار بنیاد است گونه‌ای از تعارضات تعریف و ترمینولوژی در نخبگی به چشم می‌خورد تا مرحله‌ای که در نخبه پروری هم این سنجه‌ها، در واقع خیلی محرز می‌شود. ما در واقع گاهی مواجه هستیم با تناقضاتی در تعاریف به نحوی که برخی از منتقدین جدی عملکرد بنیاد، که من نمی‌دانم در واقع اینها درست می‌گویند یا نه، بنیاد و موضوع نخبه پروری را در کشور ما، با نخاله پروری حتی مقایسه می‌کنند. استنادشان به این است که ما نخبگی را معادل گرفتیم با مسائل کمی مثل تعداد مقالات یا امتیازات ۲۵۰ که شما از آن توصیف کردید. در حالی که در تعریف اخیری که این منتقدان به آن قائل هستند، نخبگی را به حل مساله و حل مشکل ترجمه می‌کنند و اگر جوانی نیروی نازنین و متدینی که شما اینجا تعریف کردید، نتواند به رغم داشتن تعداد زیاد مقالات به رغم دانش آموختگی از دانشگاه مطرح دنیا، گره‌ای از مشکلات کشور حل بکند، اطلاق موضوع نخبگی به آن ولو این که امتیازات بالا ۲۵۰ کسب کند از نظر منتقدان محل شائبه و زیر سؤال است. می‌خواهم بدانم بنیاد نخبگان التفاطی به منتقدین در این حوزه و تعریف نخبگی دارد و یا کار خودش را انجام می‌دهد.؟

اولا ما هم خودمان با لغت نخبه مخالف هستیم. از اول گذاشتند بنیاد نخبگان ولی کسانی که به عنوان نفرات اول کنکور، المپیاد، شاگرد اول و…اینها در حقیقت استعدادهای برتر هستند. بهتر است ما لغت استعدادهای برتر را به کار ببریم. نخبه کسی است که سال‌ها زحمت کشیده و به اصطلاح کارهایش در جامعه به اثرگذاری رسیده است.

ما یک جایزه‌ای داریم حتما شنیدید، بنیاد نخبگان جایزه‌ای می‌دهد به اسم علامه طباطبایی. این به بزرگترین نخبگان واقعی کشور، که تا الان به حدود صد و سی – چهل نفر، داده شده است. و آدم‌های بسیار برجسته که همه می‌شناسند. اینها واقعا نخبه هستند. وگرنه آن چیزی که ما الان می‌گوییم نخبه، واقعا باید استعدادهای برتر بگوییم.

کسی که وارد دانشگاه می‌شود، سال اول به مرتبه کنکور و المپیادش نگاه می‌کنند، معیار دیگری ندارند چون از دبیرستان آمده ولی به محض این که رفت سال دوم، به معدل دانشگاهش نگاه می‌کنند. می‌خواهند ببینند در دانشگاه چگونه توانسته خودش را نشان بدهد. به هر حال قسمت اول جوان‌ها هستند، به تدریج می‌آید دوران تحصیل را طی می‌کند تا دکترا بگیرد. البته از نظر بنده، که سیزده سال رئیس دانشگاه صنعتی شریف بودم، و پنج تا وزیر علوم در این سیزده سال عوض کردم، یک دانشگاه خوب و درجه یک نباید از علم روز دنیا عقب بیفتد. بنابراین این که همه بروند کارهای عملی و تکنسین به شدت ما مخالف هستیم. یک دانشگاه درجه یک ( حداقل یک گروهی, نه همه) حتما باید در علم روز دنیا باشد. وگرنه عقب میفتد و فسیل می‌شود. بگوییم اصلا آن کارها را کنار بگذاریم، و مسائل داخلی را حل کنید خب این کار را یک دانشگاه معمولی تر هم می‌تواند انجام دهد. بنابراین آن در سر جای خودش باید باشد، یک دانشگاه خوب به نظر من هم باید در مرزهای دانش حرکت کند و هم مسائل کشور را حل کند و هم نیروهای درجه یک تربیت کند. این سه کار را باید انجام دهد. اتفاقا دانشگاه صنعتی شریف خیلی از مسائل مهم کشور را حل کرده است که متاسفانه نمی‌شود بیان کرد. نه فقط دانشگاه شریف بلکه تمام دانشگاه‌های خوب ایران مانند امیرکبیر و دانشگاه تهران مسائل مملکت را حل می‌کنند. وظیفه‌ی دانشگاه است که در مرزهای دانش حرکت کند. در غیر این صورت، بعد از چند سال همه فسیل می‌شوند. چون نمی‌دانند در دنیا چه خبر است و این خیلی بد است. هم باید مسائل مهم کشور را حل کنند و هم نیروهای درجه یک تربیت کنند. رئیس دانشگاه شریف چند روز پیش آماری را داد و گفت دو هزار و خورده‌ای از اعضای هیأت علمی دانشگاه، فارغ التحصیلان شریف هستند. این اتفاق خوبی ست. آدمهای تاپ تربیت کرده‌اند برای دانشگاه‌های کشور یا مثلا افرادی که دکترا گرفتند، اغلب اساتید دانشگاه‌های کشور هستند، آنهایی که دکترا گرفته‌اند کمتر خارج رفتند و بیشتر کسانی که ادامه تحصیل می‌دهند به خارج می‌روند بعضی‌ها آنجا می‌مانند و رئیس دانشگاه هم شدند. من با دانشجویانم که می‌خواهند خارج بروند صحبت می‌کنم و می‌گویم  رفتید آنجا تحصیل می‌کنید و دکترا هم می‌گیرید بعد استاد دانشگاه هم می‌شوید. اصلا رئیس دانشگاه می‌شوید. یا مهندس درجه یک ناسا می‌شوید. در محل کار به شما احترام می‌گذارند و تعظیم هم می‌کنند. ولی عزیز من، شما در کف خیابان بین مردم معمولی، خارجی هستید. من خودم این را با گوشت و پوست لمس کرده‌ام. البته عزیزانی که رفتند و آنجا ماندند ما به آنها هم احترام می‌گذاریم، بعضی‌ها رفیق‌های خودمان هستند. بالاخره به علم دنیا کمک می‌کنند. البته ما آنهایی را بیشتر دوست داریم که به کشور خودشان هم کمک کنند و بعضی‌ها واقعا کمک می‌کنند البته اگر شرایط اجازه بدهد بیشتر کمک می‌کنند. همانطور که اشاره کردم افرادی که معاونت علمی هستند و نمایندگان آنها فردا قرار است بیایند، تعدادی از ایرانیانی که در خارج هستند و استاد دانشگاه هستند دعوت می‌کنند و دو هفته به ایران می‌آیند. برنامه‌های کوتاه مدت می‌گذارند در بعضی تزهای ارشد و دکترا شرکت می‌کنند، در ضمن خانواده شان را هم می‌بینند و آنها هم خوششان می‌آید.

به هر حال همین هم یک کمک است. البته ما دوست داریم کلا به ایران بیایند ولی به هر حال به خاطر شرایط زندگی نمی‌توانند بیایند، همین کمک‌ها خیلی قیمت دارد. بالاخره کشور خودشان است و مردم مال خودشان هستند. آدم آنجا بشیند و بروید ایران و کوروش و سهراب و… فایده ندارد, در عمل هم کمی نشان دهند و کمک کنند. بچه مسلمان‌ها که وظیفه شان است و خیلیای دیگر دم از ایران و ایرانی بودن می‌زنند ولی متاسفانه خیلی هم خبری نیست و فقط شعار و فضای مجازی امروز هم که خودتان بهتر می‌دانید چه خبر است. بالاخره این مملکت مال ماست. تجربه نشان داده رفقایی که رفتند خارج و ماندند و فرزندانشان آنجا بزرگ شدند و بعضی‌ها فارسی هم بلد نیستند، اینها پیر که می‌شوند، یاد ایران می‌افتند. سن که بالا می‌رود، آنجا خیلی تحویل نمی‌گیرند و باید برود کنج خانه بنشیند. این افراد, در سن پیری یاد ایران میافتند بعضی‌ها می‌آیند و بعضی‌ها اظهار علاقه می‌کنند . ولی دیگر فایده ندارد و خیلی دیر است. به هر حال ما یک عمر وظیفه مان بوده که به مملکت عزیزمان خدمت کردیم. انشالله همه‌ی شما هم این کار را می‌کنید. دوستانم که در خارج هستند می‌گفتند تصمیم گرفتیم برای فرزندانمان معلم فارسی بگیریم که فارسی یادشان نرود به هر حال طبیعی است که فراموش کنند. ولی اینها می‌خواهند فرهنگ مادری را حفظ کنند. بعضی عزیزانی داریم در امریکا گروهی هستند که ماه رمضان و دعای کمیل را فراموش نمی‌کنند اما نمی‌توانند فرزندشان را مثل خودشان تربیت کنند چون محیط اجازه نمی‌دهد. و محیط در تربیت فرزندان تاثیر دارد و این یکی از اشکالاتی است که متاسفانه وجود دارد.

خیلی متشکرم

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا