همایش سالانه اساتید و دانشجویان ایرانی خارج از کشور

امکان سنجی تعامل و فعالیت‌های مشترک بین دانشجویان ایرانی خارج از کشور و دانشجویان جامعه المصطفی العالمیه

مشروح سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی عباسی؛ رئیس دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه، در شانزدهمین همایش سالانه اساتید و دانشجویان ایرانی خارج از کشور

بسم الله الرحمن الرحیم

 الحمدلله ربّ العالمین و صلی الله علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین

أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ

ابتدا تشکر می‌کنم از برگزار کنندگان این جلسه‌ی وزین و مناسبت را هم تبریک عرض می‌کنم. امروز روز مباهله و روز ولایت اهل بیت علیهم السلام است. این مناسبت را خدمت شما برادران و خواهران گرامی تبریک عرض می‌کنم. از این که فرصت پیدا کردم و این توفیق را داشتم که در جمع شما عزیزان حاضر شوم تا چند دقیقه‌ای را گفتگو داشته باشیم خداوند را شکر می‌کنم.

فرصت کم هست و ضرورت دارد من مطالب را به اختصار عرض کنم. فرمودند که ظاهرا بخشی از وقت هم به پرسش و پاسخ اختصاص پیدا کند. و لذا فرصت کمتر هم خواهد بود.من فقط به عناوین موضوعاتی که مدنظرم است در جمع شما برادران و خواهران گرامی اشاره می‌کنم و از تفصیل عبور می‌کنم. مطلب اول اهمیت و جایگاه شما به عنوان دانشجویان و استادان ایرانی در خارج از کشور است. قطعا خود شما بهتر از بنده اهمیت این جایگاه را می‌دانید. شما امروز به عنوان سفیران و نمایندگان یک اندیشه و یک گفتمان جهانی یعنی گفتمان انقلاب اسلامی در عالم حضور دارید و طبیعتا انتظار از شما هم در این تراز است.

 

انقلاب اسلامی ایران؛ آغاز یک عصر جدید

نکته دوم، من قبل از این که به المصطفی و اهمیت و کارکرد و کارایی المصطفی اشاره کنم، نکته‌ای را درباره‌ی انقلاب اسلامی به اختصار عرض کنم. انقلاب اسلامی برای کشور ما قطعا یک نقطه عطف و آغازیک عصر جدید بوده است. به گمان ما و به گمان بسیاری از کَسان دیگر این نقطه‌ی عطف اختصاص به کشور ما و این سرزمین نداشته و بلکه یک نقطه عطف و یک سرفصل مهم در تاریخ جهان هم می‌تواند باشد. فوکو تعبیری راجع به انقلاب اسلامی دارد به این عنوان که:
انقلاب اسلامی روح یک جهان بی روح، یعنی حیاتی برای یک جهانی بی حیات.

خُب این تعبیر فوق العاده‌ای است که این انقلاب را یک زندگی جدید، یک حیات جدید، یک روح تازه و یک نفس تازه برای جهان به حساب بیاوریم، مقطع انقلاب اسلامی را، و لذا انقلاب اسلامی داعیه‌ی یک گفتمان جهانی دارد
یک ارزش‎های جهانی و ارزش‎های انسانی را ارائه می‎کند که ورای مرزهای جغرافیایی است.عقلانیت، معنویت، عدالت، و استقلال اینها ارزش‎های انسانی است. ارزش‎های جهانی است. و انقلاب اسلامی خود را پرچمدار یک چنین گفتمانی در جهان جدید می‎داند.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی پیشرفت‎های علمی قابل توجه و قابل تحسینی هم در کشور اتفاق افتاده است. نیازی نیست که من آمارها را خدمت شما عزیزان عرض کنم. روشن است که این پیشرفت‎ها، و جایگاه علمی کشور به برکت انقلاب اسلامی و به همت نسلِ جوان و جویا و پویایی مثل شما حاصل شده است. طبیعتا غرب که امروز در جهان حاکمیت دارد خیلی خرسند نیست از اینکه یک جایگزین و نسخه‎ی بدیل برای تمدن آن مطرح شود. به همین دلیل هم قویا و شدیدا از آغاز انقلاب اسلامی تا به امروز به مخالفت با این مسیر پرداخته. مخالفت با انقلاب اسلامی اختصاص به این سال‎های اخیر ندارد از همان آغاز انقلاب اسلامی، با این انقلاب مخالفت صورت گرفته و این مخالفت هم صرفا بر اساس یک مشکلات روبنایی نبوده. این اختلاف یک اختلاف اساسی و زیربنایی و مبنایی است و به تعبیری یک اختلاف تمدنی است. این نگاه را اگر ما به اختلاف انقلاب اسلامی با تمدن حاکم داشته باشیم، بسیاری از این عملکردهایی که در سال‎های اخیر و طی این چهار دهه در مقابله‎ی با انقلاب اسلامی شاهد بوده ایم برای ما معنا پیدا می‎کند. و بر همین اساس انواعی از فشارها نسبت به این پدیده‌ی تازه یعنی نظام اسلامی و انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. انواع مخالفت‎ها آزمایش شد. از
جنگ نظامی گرفته تا فشارهای شدید اقتصادی و جنگ رسانه‎ای و جنگ شناختی. یک جنگ ترکیبی که همه‎ی ابعاد زندگی ما را می‎توانست تحت تأثیر قرار بدهد.

 

اهمیت جنگ رسانه‌ای در مقابله با دشمن

با توجه به قدرت رسانه‎ای که تمدن جدید مخصوصا در دهه‎های اخیر پیدا کرده، یکی از مهم‎ترین محورهای مخالفت و معارضه‎ی تمدن جدید با انقلاب اسلامی جنگ رسانه‎ای بوده. شاید جنگ‎های نظامی مانند آنچه که در الجزایر و ویتنام و جاهای دیگر برای نهضت‎های آزادی‎خواهی اتفاق افتاد ، الان و در این شرایط خیلی مقدور نباشد. این که فرانسوی‎ها در الجزایر یک میلیون و نیم انسان را به جرم استقلال خواهی کشتند یا در ویتنام، امریکایی‌ها دو میلیون آدم را قربانی کردند، امروز شاید به آن شکل و شیوه مقدور نباشد. گرچه در مقابله با انقلاب اسلامی، از شیوه جنگ نظامی هم استفاده شد شخصی مثل صدام که در جاه طلبی و قصاوت قلب انسان کم نظیری بود. ‎توانست برای آنها این کارکرد را داشته باشد، ولی این راهکار هم به نتیجه نرسید و لذا مهمترین راه کاری که امروز دنبال می شود، جنگ رسانه‎ای است. در این جنگ رسانه‌ای آنچه که هدف گرفته شده، آن نقطه‌ی اساسی است که من می‌خواهم در جمع شما استادان و دانشجویان عزیز بر آن تاکید کنم. آنچه که این جنگ رسانه‌ای دنبال می‌کند، و هدف این جنگ است، شکستن امید، و اعتماد به نفس و خودباوری است که در ملت ما وجود دارد.

پیشرفت علمی؛ گام نخست برای تثبیت انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی یک خودباوری و یک اعتماد به نفسی در این مردم و در این کشور و در علاقمندان به انقلاب اسلامی ایجاد کرده و این باور به خود و این اعتماد به نفس، برای دشمن بسیار خطرناک است، و لذا همه‌ی تلاش بر این است که این امید و این باور شکسته شود مخصوصا در نسل جوان ما، به هر حال نسل پیشین که ما هم در حقیقت بخشی از آن نسل به حساب می‎آییم، کارش را انجام داده و امروز آینده‎ی این انقلاب و این حرکت به دست شما جوانان است. همه‌ی تلاش بر این است، این امید و این باور را در این نسل خاموش کنند. راهکار مقابله‌ی با این کار، تلاش برای پیشرفت علمی است. ما بایستی به لحاظ علمی، اقتدار و قدرت پیدا کنیم. پیشرفت علمی و اقتدار علمی ضامن تثبیت انقلاب اسلامی و گفتمان انقلاب اسلامی است. به تعبیر امیرالمؤمنین سلام الله علیه: العلم سلطان فمن وجده صال به و من لم يجده صيل عليه یعنی علم قدرت است علم توانایی است، علم اقتدار می‎آورد. هرکس آن را داشت، من وجده صال، صولت و اقتدار پیدا می‎کند و اگر کسی آن را نداشت دیگران بر او تسلط پیدا می‎کنند. پس گام نخست برای تثبیت انقلاب اسلامی به عنوان یک گفتمان تمدنی و رو به آینده و مدعی برای بشریت،پیشرفت علمی است که در گرو تلاش شما جوانان عزیر است.

 

تأمین عقبه‌‎ی راهبردی برای گفتمان انقلاب اسلامی در جهان

گام دومی که من می‎خواهم از اینجا به مسئله‎ی المصطفی اشاره کنم، عبارت است از تأمین عقبه‎ی راهبردی برای این گفتمان در جهان. اگر ما نگاهمان به انقلاب اسلامی یک نگاه تمدنی شد با یک افق گسترده در تاریخ بشیریت، پیش روی ما آفاق جدیدی قرار دارد که بایستی این انقلاب و اندیشه و این گفتمان، آن را فتح کند. این نیاز دارد که ما در عالم نیروهای معتقد و علاقمند به این گفتمان داشته باشیم. عقبه داشته باشیم ما نمی‎توانیم در مرزهای جغرافیایی و مرزهای خاکی خودمان، محصور بمانیم. بایستی امتداد پیدا کنیم. یک امتداد جهانی و بین المللی.

امروز و به برکت پیشرفت‎هایی که در دانشگاه‎های ما اتفاق افتاده است، زمینه برای پذیرش دانشجویان بین المللی تا اندازه‎ای فراهم شده است. اما آن نهادی که وظیفه‎ی تأمین نیروی باورمند به این اندیشه را در دنیا به عهده دارد تا حد زیادی المصطفی است. بر اساس آمارهایی که ما داریم، تعداد دانشجویان بین المللی المصطفی تقریبا به تنهایی برابری می‎کند با دانشجویان دیگر مراکز علمی کشور.

درباره دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، علاقمندان زیادی شائق شدند برای آمدن به جمهوری اسلامی. به برکت انقلاب و نام امام و موجی که امام در عالم ایجاد کرده بود. از همان زمان امام رضوان الله علیه یک مجموعه‎ای را برای شکل دهی و اداره کردن و تمشیت این جمعیت، مأمور کردند. تحت عنوان شورای سرپرستی طلاب غیر ایرانی. این نهاد به تدریج رشد کرد و یک سازمان دیگری شکل گرفت به نام مرکز جهانی علوم اسلامی و بعدها، این مجموعه تبدیل شد به مجموعه‎ای با نام جامعه المصطفی العالمیه یعنی دانشگاه بین المللی المصطفی. امروز در این مجموعه حدود 50 هزار نفر از 130 ملیت دنیا در داخل و خارج از کشور تحصیل می‎کنند. به لحاظ تنوع ملیتی قطعا ما چنین تنوعی را در  هیچ یک از مراکز علمی داخل کشور خودمان نداریم. در سایر نقاط دنیا هم کمتر دانشگاهی را شما می‎یابید که این تنوع ملیتی را داشته باشد دانشگاه‌های فراوانی وجود دارند که جمعیتشان بیش از این است ولی به لحاظ تنوع ملیت قطعا جزء دانشگاه‎های کم نظیر در سطح جهانی به حساب می‎آید. این دانشگاه الان عضو اتحادیه‎ی دانشگاه‎های جهان، عضو اتحادیه‎ی دانشگاه‎های جهان اسلام، عضو اتحادیه‎ی دانشگاه‎های آسیا و اقیانوسیه است. ما در سه محور اصلی آموزش‎هایمان را ارائه می‎دهیم. علوم اسلامی، علوم انسانی و حوزه زبان و فرهنگ و ادبیات. حدود هفده زبان در این مجموعه ارائه می‌شود. از زبان عربی، انگلیسی، فرانسوی تا اردو، مالایو، چینی و… زبان‌های مختلفی است که امروز در این مجموعه ارائه می‎شود. رشته‎های علوم انسانی، از اقتصاد و مدیریت و جامعه شناسی و روانشناسی و تعلیم و تربیت و ارتباطات و رسانه و سایر رشته‎های حوزه علوم انسانی با زیرمجموعه آنها و گرایش‎ها و شاخه‎ها و فروعی که در این رشته‌ها وجود دارد. و علوم اسلامی، از فقه و اصول و کلام و تفسیر و حدیث و تاریخ و سایر رشته‎هایی که وجود دارد. آن هم با همه‎ی شاخه‎ها و گرایش‎های مختلفش. در مجموع بیش از 170 رشته و گرایش در این سه محور اساسی تعریف شده که بر اساس طرح تحولی که امروز در المصطفی در حال اجراست، این تعداد رشته‎ها و گرایش‎ها به بیش از 400 رشته و گریش افزایش پیدا می‎کند. مدارک این مجموعه‎ی علمی، مدارک وزارت علوم و تحقیقات و فناوری است به دلیل ویژگی‎های خاصی که دانش‎پژوهان این مجموعه دارند و بایستی از جهت مدارک و شهادات علمی به گونه‎ای باشد که از یک شناخته شدگی بیشتری در سطح بین المللی برخوردار باشد. و لذا از سال‎ها پیش از دو سه دهه قبل، این مدارک بر اساس مدارک وزارت علوم طراحی شده و ارائه می‎شود. علاوه بر آموزش‎های حضوری، یک دانشگاه مجازی در المصطفی فعالیت می‎کند که بین هفت الی هشت هزار نفر البته در مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد در آن فعالیت دارند و در این دانشگاه تحصیل می‎کنند به دلیل این که هنوز وزارت علوم به دانشگاه‎های مجازی اجازه ارائه آموزش در مقطع دکتری نداده است به هیچ یک از مراکز داخل کشور، البته به دنبال هستیم و وزارت علوم هم به دنبال همکاری در این زمینه است که در صورت امکان، در مقطع دکتری هم بشود این رشته‎ها را ارائه کرد. علاوه بر دانشگاه مجازی، یک مؤسسه‌ی ویژه تحت عنوان مؤسسه‎ی آموزش‌های کوتاه مدت و فرصت‌های مطالعاتی در جامعه المصطفی وجود دارد که سالیانه بین 1500 تا 2000 نفر از استادان و پژوهشگران و دانشجویان و تحصیلات تکمیلی و فعالان فرهنگی و علمی از نقاط مختلف جهان در این مجموعه و موسسه آموزش‌های کوتاه مدت، حضور پیدا می‌کنند و ارتباطات علمی خوبی با مراکز علمی عالم برقرار است. شما عزیزان هم می‌توانید کسانی را که فکر می‌کنید تناسب دارند برای این آموزش کوتاه شناسایی و معرفی کنید با هماهنگی‌هایی که صورت می‌گیرد آموزش‌های کوتاه مدت و پودمانی هم طراحی شده که دقیقا بر اساس تمایل و نیازهای فراگیران است. یعنی دوره‌ها کاملا سیال و منعطف و براساس نیاز مخاطب طراحی می‌شود.

 

نقش جامعه المصطفی در ترویج زبان فارسی

یکی از خدماتی که این مجموعه در دنیا ارائه داده، گسترش زبان فارسی است شما به خوبی می‌دانید که زبان محمل و معبر فرهنگ است ارائه یک فرهنگ از مسیر و از طریق زبان اتفاق می‌افتد. زبانِ انقلاب اسلامی و زبان گفتمانش زبان فارسی است. ضمن این که عربی زبان بین الملل اسلامی است و بخش زیادی از متون اسلامی به زبان عربی تدوین شده ولی گفتمان انقلاب اسلامی و اندیشه‎ی تولید شده بر اساس مبانی انقلاب اسلامی، بخش عمده‌ی ‌آن در بستر زبان فارسی اتفاق افتاده و المصطفی یکی از خدمات فرهنگی مهمش توسعه زبان فارسی است و همه‌ی کسانی که برای تحصیل وارد این دانشگاه می‌شوند بین شش ماه تا یک سال به عنوان دوره مقدماتی و دوره تمهیدی زبان فارسی یاد می‌گیرند. خودِ آنها و البته فرزندان و خانواده‌های آنها به طریق دیگری و از طریق حضور در آن کشور، زبان فارسی را می‌آموزند. به برکت حضور چند دهه‌ی این مجموعه، امروز ده‌ها هزار نفر در دنیا با زبان فارسی به خوبی آشنا هستند.

چند سال قبل، در دانشگاه ابوالکلام آزاد در هندوستان بودم یکی از استادانی که صاحب کرسی زبان فارسی بود و دکترای زبان و ادبیات فارسی داشت و ادبیات فارسی تدریس می‌کرد ولی قدرت تکلم به زبان فارسی نداشت. می‌دانید هنوز هم در شبه‌قاره بعضی از کرسی‌های زبان فارسی باقی است گرچه متاسفانه کاهش پیدا کرده است. و بخشی از کسانی که این کرسی‌ها را اداره می‌کنند نیروهای بومی هستند که دکترای زبان فارسی گرفتند و بخشی هم در همان جا در مراکز علمی خودِ هندوستان یا پاکستان این زبان فارسی را یاد گرفتند. این آقا استاد زبان فارسی بود ولی نمی‎توانست به زبان فارسی تکلم کند و با ما ارتباط برقرار کند. می‌توانست از روی متن سنایی بخواند سعدی بخواند معنا کند مثل خیلی از ما حوزویان که متون عربی را می‌خوانیم و معنا می‌کنیم ولی ممکن است در مکالمه مشکل داشته باشیم. او هم مثل ما بود. در حالی که دانش آموخته‌های ما به خوبی فارسی صحبت می‎کنند و این یک مزیت بزرگی است که این دانشگاه توانسته یک جمعیت انبوه و یک سرمایه‌ی فرهنگی بزرگ، برای فرهنگ ایرانی اسلامی و زبان فارسی در دنیا تربیت کند. جناب آقای دکتر حداد عادل مکرر این مطلب را در جلساتی که نهادهای مسئول توسعه‌ی زبان فارسی باهمدیگر دارند. به عنوان مسئول و مدیر بنیاد سعدی که مسئولیت آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان را به عهده دارد مکرر چندین بار بیان کردند که همه‌ی نهادهای مسئول در توسعه‌ زبان فارسی در یک طرف و المصطفی به عنوان نهاد توسعه دهنده‌ی زبان فارسی در عالم یک طرف. چند صد هزار نفری که هم با زبان فارسی آشنا هستند و هم با فرهنگ انقلاب و ایران اسلامی آشنا  و بلکه عمیقا باورمند و علاقمند به این فرهنگ هستند. ممکن است در بعضی از جاها کرسی زبان فارسی وجود داشته باشد و پنج یا ده نفر در آنجا شرکت کنند و مثلاً به فردوسی و سعدی و حافظ هم علاقه نشان دهند اما نسبت به اندیشه انقلاب اسلامی و آرمان‌های انقلاب اسلامی ممکن است هیچگونه سمپاتی نداشته باشند. اما تربیت یافتگان این مجموعه از صمیم قلب و از بن دندان به این اندیشه اعتقاد دارند. این همان امتداد فرهنگی و تمدنی است که امروز انقلاب اسلامی ایجاد کرده المصطفی در ایجاد این عقبه‌ی راهبردی و امتداد جهانی برای اندیشه انقلاب اسلامی یک نقش منحصر به فرد دارد. و در این زمینه بی هیاهو و بی سروصدا تلاش می‌کند. این مجموعه هر اندازه در آرامش و بدون سروصدا کار خودش را ادامه دهد برای توفیقاتش مفیدتر است. امروز در بیش از 160 کشوردنیا، دانش آموختگان این مجموعه حضور دارند. عرض کردم حدود 130 ملیت الان در این مجموعه حضور دارند ولی بعضی از دانش آموختگان این مجموعه در کشور خودشان نمی‌مانند و مهاجرت می‌کنند. ما ملیت‌هایی داریم که ملیت‌های مهاجر فرست هستند. لبنانی‌ها، شبه قاره‌ای‌ها شدیدا به مهاجرت علاقمند هستند. روحیه‌ی مهاجرت در آنها قوی است. و در کشورهای مختلف از امریکای لاتین گرفته تا افریقا حضور دارند و در بیش از 160 نقطه‌ی عالم براساس شناسایی‌های ما که ممکن است کاملا هم دقیق نباشند، و قطعا بیش از این می‌تواند باشد و کمتر نیست در 160 کشور از کشورهای امروز عالم این دانش آموختگان حضور دارند و این امتداد و گسترش اندیشه و گفتمان انقلاب اسلامی، توسعه پیدا کرده است. این یک کار بزرگ و تمدنی است پس علاوه بر آن پیشرفت علمی ما نیاز به چنین عقبه‎ی راهبردی تمدنی در عالم داریم. عزیزانِ من شما سرمایه‌های بزرگ انقلاب اسلامی در جهان هستید. سفیران و نمایندگان ایران سربلند اسلامی، که می‌توانید با این عقبه ارتباط برقرار کنید. در بسیاری از این کشورها ما نمایندگانی داریم در حدود 50  نقطه‌ی عالم حضور داریم در قالب دانشگاه، در قالب دانشکده، در قالب کالج، در قالب مرکز پژوهشی و در قالب موسسه‌ی آموزشی ثبت شده، و این نمایندگان در خدمت شما هستند دانش آموختگان و تربیت یافتگان این مجموعه علمی هم ظرفیت بزرگی است. چند ده هزار نفر در نقاط مختلف جهان که می‌تواند با شما ارتباط بگیرند.

من بیش از این مصدع نباشم. فرصتم تمام است. در خدمت شما هستم اگر چند دقیقه‌ای هم سؤالاتی وجود داشته باشد در حد وسع، پاسخگو هستم. صلواتی عنایت بفرمائید.

 

پرسش و پاسخ:

سئوال: ما با جامعه المصطفی در مسکو در ارتباط بودیم و آنجا دانشجوهای جامعه المصطفی خیلی ارتباط قوی با دانشجویان ایرانی مثل انجمن اسلامی ایرانیان در خارج از کشور ندارند. دلیلش را می‌خواستم بپرسم که چرا به این شکل است؟ و چرا ارتباطی بین این سازمان با دانشجویان خارج از کشور نیست؟در صورتی که من در مدرسه ایرانیان در مسکو زبان انگلیسی تدریس می‌کردم از خانواده‌های اعضای جامعه المصطفی بودند و از این طریق من اطلاع پیدا کردم و با این سازمان آشنا شدم. و اگر ارتباط بیشتر و تبلیغات بیشتری باشد مثلا زبان که فرمودید  همسر بنده هم دانشجوی دکترای روسیه هستند و زبان فارسی تدریس می‌کنند و الان از همین جا هم به شکل آنلاین تدریس می‌کنند و دانشجویان روس زیادی دارند. ولی ایده‌ی خودشان بوده و در این راستا چگونه باید این همکاری بیشتر شود و شما چه توصیه‌هایی دارید و این ارتباط به چه شکل می‌تواند قوی‌تر باشد و رو به جلو برود؟

جواب: همانطور که عرض کردم مسئولیت و مأموریت جامعه المصطفی در ارتباط با دانشجویان غیرایرانی است و لذا با نگاه اول شاید مسئولیتی در ارتباطی با دانشجویان ایرانی خارج از کشور ندارد. ما دانشجویان غیر ایرانی را پذیرش می‌کنیم و اینها یا به کشور خودشان یا به کشورهای دیگر که می‌توانند مهاجرت کنند برمی‌گردند. و در آنجا در بخش‌های مختلف از مراکز اسلامی گرفته و در مراکز دانشگاهی یا سایر موقعیت های دیگر خدمت می کنند. بعضی از آنها مدارس عصری در افریقا تأسیس کرده اند. الان مدارس متعددی داریم که بخشی هم با مؤسسه نور مبین همکاری می‌کنند و به عنوان آموزشگاه، دبیرستان و یا پایین‌تر از دبیرستان، آثار فرهنگیِ آن را در آینده باید دید و مشغول اینگونه فعالیت‌ها هستند و از این جهت تمرکز ما بر دانشجویان غیرایرانی است ولی در آن جاهایی که ما حضور داریم در این پنجاه – شصت نقطه‎ای که عرض کردم که ما حضور داریم، در آنجا زمینه برای این ارتباطات هست بستگی به تمایل خودِ دانشجویان ایرانی هم دارد که می‌توانند ارتباطاتی را برقرار کنند مثلا  ما در ایتالیا در میلان یک مجموعه‌ی کوچکی داریم که استادان آن، دانشجویان ایرانی ساکن میلان هستند که برای ما تدریس می‌کنند. اینجا آوردیم در یک دوره‌ی سه ماهه آموزش دادیم و خود اینها الان استاد زبان فارسی ما و یا استادان بعضی از متون ما هستند که در آنجا با ما همکاری می‌کنند. بستگی به نماینده‌ی ما و علاقمندی دانشجویان هم دارد. البته ما در همه‎ی نقاط حضور فعال نداریم و ممکن است در بعضی از کشورها امکان حضور ما کمتر و محدودتر باشد. مثلا ما در افریقا حضورمان قوی‌تر است چون امکانات و مجوزها را راحت‌تر می‌توانستیم بگیریم در اروپا به جهت سختگیری‌هایی که نسبت به ما وجود داشته، حضور ما کمرنگ‌تر است و چون دانشجویان ایرانی غالبا حضور‌شان در کشورهایی است که ما حضورمان کمرنگ‌تر است شاید این باعث شده که یک مقدار ارتباطاتمان با همدیگر کمتر شده است. البته سئوال شما ما را متفتن به این نکته کرد که در برنامه‌ریزی‌های خود و توجیه نمایندگان‌مان مسئله‌ی استفاده از ظرفیت دانشجویان و استادان ایرانی که در کشورهای مورد نظر و محل نمایندگی‌ها حضور دارند را جدی‌تر بگیریم. و از آنها بیشتر استفاده کنیم. در مسکو هم تأکیدمان انشالله این خواهد بود که این موضوع را جدی‌تر بگیرند.

سئوال: این ایده، ایده‌ی فاخری بوده که حضرتعالی ادامه می‌دهید، سؤال من این است که آیا با توجه به این که قرار است اینها پشتیبان راهبردی انقلاب اسلامی باشند، آیا مستقیما اینها آموزش می‌بینند برای ابلاغ پیام انقلاب یا این که نه ظرفیت جامعه المصطفی و فضای آن به گونه‌ای است که بدون این که مستقیما اینها تربیت بشوند و خودشان وظیفه‌ی خودشان را تشخیص می‌دهند. نکته‌ی دوم فکر کنم دوست ما هم سؤال کردند، مکانیسم تعامل با علاقمندان انقلاب از جمله مثالی که زدند انجمن‌های اسلامی و یا احیانا تفکراتی که علاقمند به انقلاب اسلامی هستند از ملیت‌های دیگر که به دنبال توسعه‌ی آرمان‌های انقلاب هستند، آیا مکانیسمی تعریف شده یا این که به طور کلی اینها کاری ندارند که بروند و تبلیغات انجام بدهند بلکه باید اینها مراجعه کنند؟

جواب: از بخش آخر فرمایش شما شروع کنم، مکانیزم ارتباط گیری  با توجه به این که نمایندگی‌های ما معمولا یکی دو مأمور اعزامی بیشتر نداریم. تقریبا تمام استادان و کادری که ما در خارج از کشور استفاده می‌کنیم بومی هستند. یا تحصیل کرده و فارغ التحصیلان و دانش آموختگان ما هستند یا افرادی هستند که شرایطش را داشتند و با ما همکاری کنند. مثلا ما در غنا یک دانشگاه اسلامی داریم، بخش عمده‌ای از استادانِ آنجا از استادان بومی هستند ولی شرایطشان با ما سازگار بوده و تواسته ایم آنها را بپذیریم. هم ما و هم وزارت علوم غنا، تأیید کرده و اینها می‌توانند با ما همکاری داشته باشند.  در بعضی از جاها ما امکان این که از نیروهای موجود ایرانی هم به عنوان کادر آموزشی و یا حتی گاهی کادر اجرایی استفاده کنیم وجود دارد. و الان هم استفاده می‌کنیم و در بعضی از نقاط از دانشجویان یا ایرانی‌هایی که در آن کشورها حضور دارند، استفاده می‌کنیم. چه کشورهای عربی، چه کشورهای آسیای جنوب شرقی، حتی در مجموعه‌ای که ما در ژاپن داشتیم در این چند سال اخیر رکودی پیدا کرد که دوباره انشالله فعال خواهد شد، بخشی از همکارانی که با ما همکاری می‌کردند، استادان یا دانشجویان ایرانی بودند که در آنجا حضور داشتند. در قالب استاد یا نیرو و کادر اجرایی، این عزیزان می‌توانند با ما همکاری داشته باشند. چون ما به جز یکی دو نفر، ما نیروی اعزامی نداریم و در تمام بخش آموزشی ما و نیروهای علمی و اجرایی ما از ظرفیت افراد مقیم استفاده می‌شود. حالا این افراد مقیم می‌توانند ایرانی باشند اصراری نیست که حتما از همان کشور باشند. حتی در بعضی از آن کشورها هم ما نیروهایی که استفاده می‌کنیم تابعیت آن کشور را ندارند مثلا از کشور همسایه هستند. فرض مثلا اهل کشور ساحل عاج است ولی در غنا با ما کار می‌کند. اینجور نیست که حتما خودش ملیت غنایی داشته باشد. دوستان ایرانی هم هستند که انجا با ما همکاری می‌کنند. یک ظرفیتی هم وجود دارد برای هم فرصت کار آموزشی و علمی و هم برای کارهای اجرایی که در هر دو زمینه، ما آمادگی داریم که در خدمت دوستان باشیم. در مورد قسمت اول فرمایشات شما که آیا محتوای انقلاب اسلامی را ویژه می‌آموزند یا نه؟ ببینید باید گفت ترکیبی است اولا کسانی که در این فضا تنفس می‌کنند، و آموزش‌های خود را می‌بینند، چه در رشته‌های علوم اسلامی، باشد یا رشته‌های علوم انسانی که با رویکرد اسلامی ارائه می‌شود و یا حتی رشته‌های زبان و فرهنگ. دروس معارفی و دروس الهیاتی را در کنارش می‌خوانند طبعاً یک بنیه اعتقادی خاصی برای اینها تأمین می‌شود که بر اساس آن بنیه معرفتی و بنیه اعتقادی،علاقمندی آنها نسبت به مبانی انقلاب اسلامی به طور طبیعی تقویت می‌شود و معرفت آنها هم تقویت می‌شود. البته درس‌های ویژه هم راجع به انقلاب اسلامی ،تاریخ معاصر ایران و اندیشه‎های امام و رهبری گاهی در متن آموزش‌های ما وجود دارد آنها هم هست. اما شاید هفتاد – هشتاد درصد آن باور نتیجه‌ی فضاست و نتیجه‌ی آن فرصتی است که برای آنها فراهم شده است. و آن آموزش‌های غیرمستقیم شاید تأثیرش از آموزش‌های مستقیم، بیشتر است  یک نکته را هم عرض کنم، چون جنابعالی اشاره کردید من هم عرض کردم که خودِ ما خیلی انگیزه‎ای برای رسانه‌ای شدن و مطرح شدن و آوردن نام این مجموعه نداریم به دلایلی که شما هم بهتر از بنده می‌دانید. و سعی ما پرهیز از این ایجاد حساسیت است ولی بخواهیم یا نخواهیم دیگران حساسیت‌هایی دارند. در سال 2013 دانشگاه آکسفورد با همکاری دانشگاه توکیو یک کنفرانسی برگزار کردند درباره‌ی سه دانشگاه اسلامی معاصر جهان به عنوان دانشگاه‌های صاحب گفتمان‌های جهانی، الازهر، المدینه و المصطفی. الازهر به عنوان یک دانشگاه ریشه‌دار و عریق اسلامی، است که در حقیقت تفکرات اهل سنت معتدل را نمایندگی می‌کند. و المدینه هم به عنوان نماد اندیشه وهابیت است که عربستان سعودی آن را ترویج می‌کند و طبیعتا نشان و نماد افراط‌گرایی  است. المصطفی هم به عنوان نماد اندیشه فرهنگی انقلاب اسلامی است. خودِ آنها هم با صراحت بیان کردند که ما این سه مجموعه را در منظومه‌ی فکری جهان اسلام به عنوان سه نماد و رکن و نماینده‌ی سه نوع تفکر می‌شناسیم. و المصطفی را در آنجا به شکل مفصل بحث می‌کنند کسانی که در همایش و کنفرانس شرکت داشتند، مخصوصا یک خانم ژاپنی است که خیلی در این زمینه‌ها کار کرده به نام خانم ساکورایی، ایشان سال‌ها در این زمینه تحقیق کرده، دیدگاه‌های خاصی راجع به این سازمان ارائه می‌کند و در آنجا تأکید می‌کنند که ما باید به فکر ایجاد یک بدیل و جایگزین هم برای این مجموعه باشیم چون این در حقیقت امتداد و عقبه‌ی فکریِ انقلاب اسلامی است. منظورم این است که دیگران به این موضوعی که ما نمی‌خواهیم خیلی مطرحش بکنیم، وقوف و توجه دارند.

تشکر می‌کنم؛ و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا