محور شرق بوجود آمده است. این محور سه پایتخت دارد: مسکو، تهران، پکن
مشروح صحبتهای دکتر سعید خطیبزاده؛ مشاور وزیر امور خارجه، در شانزدهمین همایش سالانه اساتید و دانشجویان ایرانی خارج از کشور
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام دارم خدمت همه عزیزان، بزرگواران، دانشجویان و اساتید. من چند ماه قبل هم خدمت عزیزان رسیدم، شوق دیدار، دوباره من را اینجا آورد. خدمت آقای مرتضوی هم عرض کردم که من امتثال امر میکنم برای دیدار دوستان. البته پابوسی آقا امام رضا همانطور که حضرت آیت الله قمی فرمودند؛ کفایت هر باری است که به هر بهانهای آدم حتی برای چند ساعت بیاید اما واقعا عرض کنم دیدار شما عزیزان برای من مغتنم بود. اساتید بزرگی در این جمع هستند و دانشجویان نخبهای هستند که بنده را وا میدارد که با دقت عرایضی را داشته باشم البته عزیزانی که با من آشنا هستند میدانند که من خیلی آدم خسیسی نیستم اما در یک موضوع خساست داشتم به ویژه طی دو سال گذشته و آن هم استفاده از کلمات و جملات بود سعی میکردم خیلی دست و دل باز و سخی نباشم اما امروز میخواهم مقداری با سخاوت بیشتری صحبت کنم چون الان کسی نمی گوید که من موضع جمهوری اسلامی ایران را بیان میکنم هرچند در مقام مشاور وزیر محترم امور خارجه هم بالاخره ملاحظاتی مطرح است.
تداوم همراه با تغییر؛ ویژگی جمهوری اسلامی ایران در حوزه حکمرانی خوب
من یاد و نام استادم جناب آقای دکتر اژهای را گرامی میدارم استادی که از دوران مدرسه و دوران تحصیل من محضر ایشان را درک میکردم و برای من توفیقی بود که در محضر ایشان باشم در سالهای ۶۴و ۶۵ خدمت ایشان بودیم تا این اواخر که دست تقدیر ایشان را از ما گرفت و یکی از بنیانگزاران این اندیشه و این فکر و جنبش هستند که امروز همهی ما داریم میوهی آن را میچینیم البته آنچه که بعد از ایشان هم اتفاق افتاده الحمدالله تداوم این مسیر قدرت جمهوری اسلامی ایران از دوتا چیز در حوزه حکمرانی خوب منشعب میشود یکی از آن موارد تداوم همراه با تغییر است یعنی ما هیچگاه به خاطر حضور مقام معظم رهبری، ولایت فقیه که مظهر تداوم ارزشها و تراز انقلاب اسلامی هستند اجازه ندادند کشور دچار تغییر بنیادین بشود. همواره یک تداوم همراه با تغییر، تغییر برای نشاط و تحول و حرکت رو به جلو و تداوم برای حفظ اصول و مبانی انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی ایران داشتیم. لذا در این شجره طیبه که «اصلها ثابت و فرعها فی السما» واقعا هم تداوم میبینیم. ضمن این که این تغییر هم همراه با تحول بوده و برکاتی را داشته است. من سه چهار گزاره را به سبک جناب آیت الله قمی عرض میکنم اگر از ایشان وام داری کنم و بعد هم از محضر شما عزیزان مرخص میشوم.
دنیای جدید، دنیای دیجیتال است
شما از من انتظار دارید که در خصوص نظام بینالملل بشنوید من هم سعی میکنم بر این موضوع متمرکز بشوم. من قبل از این که مسئولیت معاونت وزارت امور خارجه و سخنگویی را بپذیرم سالها مدیر کل دفتر مطالعات وزارت امور خارجه بودم. در یکی از آخرین جلساتی که در مقام مدیر کلی دفتر مطالعات وزارت امور خارجه میزبانی میکردم. یکی از آقایان را از چین میزبانی کردیم. دفتر مطالعات وزارت امور خارجه نهاد بازوی اندیشکدهای نظام در حوزه سیاستهای خارجی است یک زمانی واقعا باید به این شجره طیبه هم پرداخت که بنیانگذاری آن بعد از انقلاب در سالها ۶۱-۶۲ انجام شده است و واقعا برکات بزرگی را برای جمهوری اسلامی داشته است. میهمان من رئیس کنفرانس بین المللی صلح شینخوا چین بود. صلح شینخوا چین مثل کنفرانس امنیتی مونیخ ادعاهای جهانی دارد برای رسیدن به یک سطحی از فکرهای اندیشکدهای. اگر یادتان باشد چند ماه قبل بنده راجع به وستلسنس و کنفرانس امنیتی مونیخ صحبت کردم که خود غربیها اعتقاد دارند وارد دنیای پسا غربی میشوند. حالا بنده میخواهم یک نقبی بزنم به سمت شرق.
ایشان در سخنرانی که کردند, محور سخنرانیشان این بود: از نظر چین دنیا چه تغییری میکند؟ اگر بخواهم کپسول کنم به خدمت شما عزیزان بدهم، جوابش این بود: دنیای جدید دنیای دیجیتال است نه به معنای خیلی فناورانهاش بلکه به معنای اعم کلمه که حالا معانی خودش را دارد.
و در این دنیای دیجیتال، چین یکی از اقطاب است و هرکسی که این دنیای جدیدِ دیجیتال را با ابزارها، مولفهها و مشخصههایش متوجه شود در دنیای جدیدی که در حال تغییر است، سهم خودش را میگیرد. عزیزان توجه کنید دنیا در حال تغییر است. وقتی دنیایی در حال ترنزیشن است شما فرصت دارید. چالش دارید ولی فرصت دارید.
نظام بینالملل، یک نظام کنش و واکنش است
وقتی دنیا ست شد گذاشته شد، جنگ جهانی اول و دوم، تا سالها شما باید بجنگید برای این که کوچکترین جایگاهی را برای خودتان به دست بیاورید. الان برعکس است. الان دنیا در حال تغییر است. ما به عنوان ایران، ما به عنوان جمهوری اسلامی ایران، هم میتوانیم و هم موظف هستیم که جایگاه خودمان را به دست بیاوریم. باید بدانیم در چه حوزهای وارد میشویم؟ نظام بینالملل یک نظام کنش و واکنش است. هر کشوری که فقط واکنش کند باخته، هر کشوری که فکر کند فقط بر اساس کنش یا انقدر مبسوط الید است که فقط میتواند کنش کند نمی تواند تصمیمات دقیق و درست بگیرد. جمهوری اسلامی ایران هم مستثنی نیست. ما تا پیش از این، اساسا اعتماد به نفس, توانایی قدرت کنش را نداشتیم. همهی اقدامات ما واکنشی بود. به برکت جمهوری اسلامی ایران و به برکت انقلاب، ما هم توان کنش پیدا کردیم، هم شناخت کنش پیدا کردیم، هم حوزههای کنش را میشناسیم و داریم اقدام میکنیم. من یک سوال اساسی را اینجا طرح میکنم.
اگر شما تصمیم گیران جمهوری اسلامی ایران بودید دوست داشتید جمهوری اسلامی ایران را با چه تصویری در بیرون از مرزها بسازید؟
“قدرت”، قدرت یعنی چه؟ آمریکا هم قدرت دارد آیا مشروعیت و مقبولیت دارد؟ آیا قدرت شکننده نیست؟ آیا با قدرترین به معنای سخت افزاریش، نامحبوب ترین در همین منطقه نبود؟
جواب این سوال آن چیزی است که ما از جمهوری اسلامی ایران در نظام بین الملل میخواهیم. برای این که سوال من را دقیق تر متوجه شوید، اجازه بدهید برعکسش را بپرسم، دشمن میخواهد از ما – من کلمه دشمن را با عنایت میگویم، مقام معظم رهبری هم با عنایت میفرمایند، بعضیها ابا میکنیم ولی باید گفت – دشمن کسی که در سال ۲۰۱۷ دکترین امنیت ملی مینویسد و میگوید ما چهار تا تهدید داریم، دو تهدید بزرگ و دورتر و دو تهدید متوسط و نزدیکتر، ایران، کره، چین و روسیه دشمن ماست. مگر از گفتن کلمهی دشمن ابا کرده است که ما ابا داریم؟ دشمن از ما میخواهد چه تصویری در دنیا بسازد؟ فکر کنید ببینید ما چه تصویری از خودمان میخواهیم بسازیم؟ حضرت آیت الله قمی فرمودند: ایران قدرتش، هویتش، بخشی از آن بر میگردد به تصویری که از «ایرانِ میتواند» است. ایرانِ مرزهای یک چیزهایی را جا به جا میکند است.
دشمن به دنبال چه چیزی است؟
من سالها در خارج از ایران زندگی کرده ام, بخاطر ماموریت وزارت خارجه، آمریکای شمالی بودم، اروپا بودم. آنطرف چه چیزی میخواهد؟ میخواهد کسی دربارهی این جا به جایی مرزها، این تصویر شما صحبت نکند، میخواهد در مورد فلان ون در فلان خیابان صحبت کند. یک سطح خردش آن اتفاقی که در آن خیابان میافتد، اما سطح کلانش، به عنوان کسی که سالها مسئولیت دیپلماسی کشور را در حوزهی سیاستهای خارجی داشته، دارم به شما عرض میکنم، باعنایت این واژه را استفاده میکنم، تعمد دارد تصویری که از شما ساخته میشود این باشد. شما در خارج از ایران هستید، بعضی از خودمان هم باورمان میشود. صبح تا شب توییتهایمان را اینستاگراممان را مطالبمان را شبها داریم صحبت میکنیم در مورد گفتمانی که ساخته شده را باور میکنیم. و بعد تبدیل به روایت و جریان و… اساسا قرار است به ما گفته شود: ما به اندازه کافی خوب نیستیم و ما به اندازه کافی هم نمی توانیم. اساسا نظام بینالملل برای این چیده شده است اگر شما گفتید من به اندازه کافی دارم، به اندازه کافی هم میتوانم. این به معنای این نیست که اینجا بمانید این به معنای این است که به سمت جلو حرکت کنید.
یک بار این داستان را تعریف کردم. در محضر یک مسیحی معتقد به من گفت الحمدالله از منظر او چیست. دفعه پیش خدمت عزیزان گفتم و حالا تکرار نمیکنم. یک مفهومی که شما بگید الحمدالله همین است, مدام به خداوند متعال میگویی: من به اندازه کافی دارم، خدایا آنچه را هم که دادی به اندازه کافی مبنای این است که من حرکت کنم. الحمدالله در معنای عمیقش, که یک مسیحی به من گفت و من به عنوان مسلمانی که فکر میکردم خیلی غور میکنم در این مفاهیم, ساعتها از آن روزی که آقایون به من گفتند دارم فکر میکنم. گفتم الحمدالله یعنی چه از منظر تو؟ هشتاد سالش بود به او گفتم تو به عنوان یک مسیحی معتقد بهترین کلمهای که دیدی چی است؟ گفت الحمدالله، من سالها در مصر زندگی کردم، سه چهار سال در جوانی، فکر کردم شوخی میکند، من مسلمانم میگوید الحمدالله. گفتم تو از الحمدالله چی متوجه شدهای؟ در کانادا بود، گفت:The Lord I have enough I am enough گفت من در مقابل مدرنیته، بی دفاع شده بودم. خانه که میرفتیم, خانمم میگفت بریم فلان آرایش را بکنیم، چون مدرنیته مدام به او میگفت تو به اندازه کافی خوشگل نیستی. میرفتیم در خانه شب بخوابیم، میگفت: تختت را عوض کن، این تشکی که انداختی، به اندازه کافی خوب نیست. تخت آبی بذار.
ماشین اولزموبیل دهه شصت داشتم، میگفت عوض کن. به اندازه کافی راحت نیستی. میگفت اصلا در مقابل این موج مدرنیته بی دفاع شده بودم و هیچ سلاحی نداشتم، تا رفتم مصر دیدم مسلمانها هر چی میشد میگفتند الحمدالله، گفت نمیدانم خودشان متوجه میشدند چه میگویند یا نه؟! من یک مکاشفه برایم اتفاق افتاد. الحمدالله یک دکترین، یک اقدام، یک مسیر حرکت است. و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين.
ما به عنوان جمهوری اسلامی ایران، چه تصویری باید از خودمان بسازیم
دوستان، ما آنچه که آنها میخواهند تصویری از ما بسازند، برگردیم به سوال خودمان، ما چه تصویری میخواهیم از خودمان بسازیم؟ جمهوری اسلامی ایران, هویتی به ایران بخشید و انقلاب اسلامی هویتی به ایران کهن بخشید که این ایران کهن متمدن را در تراز جدید جهانی قوی کرد. مسیری را که ما داشتیم به مسیر نا امیدیها قرنها جلو میرفتیم عوض کرد. اگر شما میبینید همه دنیا صبح تا شب به ما میگوید خوب نیستید، نمی توانید وحکمرانی بلد نیستید، به خاطر همین ترس است، به خاطر مسیر سوم و راه سومی است که جمهوری اسلامی ایران، انقلاب اسلامی برای ما گذاشت. آن تصویری که ما میخواهیم از خودمان بسازیم، کاری که در نظام بین الملل میکنیم. ببینید عزیزان، من میخواهم دقیق این نکته را خدمت شما بگویم، قدرت ما ترکیبی است از قدرت معنایی و آنچه که در معنا متعین میشود در قدرت سخت. ترکیب قدرت هوشمند یا هرچیزی که اسمش را میگذاریم, آن چیزی است که در جمهوری اسلامی ایران کار کرده است.
اجاز دهید یک خاطرهای را خدمت شما عرض کنم. من سال ۱۳۹۲ هنوز دولت آقای روحانی سرکار نیامده بود در آلمان، ماموریت بودم. یک جلسهی بسیار مفصلی یکی از موسسات آمریکایی که شعبه ش درآلمان بود گرفت. تعداد دویست سیصد نفر در سالن نشسته بودند. موضوع جلسه این بود: با ایران هستهای چه کنیم؟ من هم در جلسه حضور داشتم و بین حضار نشسته بودم.
همهی شرکت کننده در جلسه هم ضد ایران بودند. یا ایران شناس بودند یا ضد ایران. شما در خارج از ایران هستید و من به شما میگویم نه به مردم داخل ایران، شما زندگی روزمرهتان است این چیزی که من میگویم. همه نشسته بودند, یکی گفت ایران را با بمب میزنیم، یکی نقشه انداخت روی تصویر و یادم است که تمام نقاط ایران را نشان داد و گفت: این را با موشک میزنیم هفتاد متر میرود پایین و با این میزنیم و سی متر میرود پایین و… دقیق و ریز و قشنگ همه پنل عالی… من در جمع حضار بودم نفسم بالا نمیآمد. در این فکر بودم که خدایا بلند شوم چه بگویم؟ جلسه را به هم بزنم؟ به هر حال ما یکی از کارهایمان این است که از دوران دانشجویی توان این را داریم که یک جلسه را چگونه خراب کنیم که به نتیجه دلخواهش نرسد. در این فکرها بودم که آقایی در جمع حضور داشت که ایران شناس بود به نام آقای والتر پوش برای موسسه SWP آلمان موسسه صلح و امنیت آلمان. آقای والتر پوش ایران شناس اتریشی بود که آن موقع در آلمان زندگی میکرد که بعدها به اتریش بازگشت.گفت ببینید شما این حرفها را زدید من هم اجازه میخواهم جملهای به شما بگویم: ببینید ایرانیها شیعه هستند. همهی اینهایی که شما گفتید اینجا را میزنیم و اینها محاسبه میکنند دو و شش و… البته سال ۹۲ بود و ما این پهبادها و موشکها و نداشتیم. ایران شناس اتریشی در ادامه گفت: اما یک چیزی را در این معادلات وارد کنید. شیعهها چیزی دارند به نام «عاشورا مومنت» یعنی لحظهی عاشورا. گفت آن لحظه که پیش بیاید جلوی همهی اینهایی که شما گفتید میایستد. آقایون و خانمها، من پشت منبر این حرف را نمیگویم، آن آقا سال ۹۲، داخل برلین این فرهنگ عاشورایی و این قدرت معنایی این کشور را همانجا گفت. شاید به نظر من و شما کمی عجیب بیاید ولی در معادلات میآید، این ترکیب قدرت واقعی، البته به خون شهدای بزرگ ما بوده، مقاومتها بوده، اما بالاخره ما باید از این پاسداری کنیم. این تصویری است که ما از خودمان در دنیا میخواهیم بسازیم.
مهمترین وظیفه دانشجویان ایرانی خارج از کشور
من مثل شما تحصیل کردهام، درس خواندهام و خارج از ایران بودهام، به شما عرض کنم، شما مهمترین کاری که دارید، این هست که توجه بکنید شما بخشی از قدرت ایران هستید. بخش مهمی از آن قدرت ایران هستید، قدرت مسئول مقبول. چند نفر از شما که در آلمان هستید فرانوفر را میشناسید؟ ماکس بلانک را میشناسید؟ ماکس بلانک در علوم پایه ۲۲ تا نوبل دارد . شما بخشی از قدرت هستید. آوردن مرزهای دانش، جا به جا کردن مرزهای دانش، هم ممکن است هم شما میتوانید.
محور شرق برآمده است. این محور سه پایتخت دارد: مسکو، تهران، پکن
جمهوری اسلامی ایران با شناخت از توانمندی خودش، با شناخت از جامعه بدون اغراق در مورد خودش، با شناخت ناتوانیها و توانمندیهایش، در دنیای جدید به دنبال تصویر یک ایران قدرتمند مقبول مسئول متفاوت از آن نظام سلطهای است که تمام دنیا را میخواهد مال خودش بکند. آن دکترین ۲۰۱۷ را به شما گفتم، ما نخواستیم محور شرق بربیاید، محور شرق برآمده است. محور شرق سه پایتخت دارد. مسکو، تهران و پکن. محور سیاسی، محور نظامی و محور اقتصادی دارد آنها هم این را میدانند. هر سه تا را میخواهند بزنند و دارند میزنند. اما آن دانستن ما و توانستن ما که این مسیر را میتواند متفاوت کند. ما نظام وحدانی که در داخل داشتیم حتما باید ترجمه شود در نظام بین الملل و آنچه به عنوان قدرت مسئول مقبول خیرخواه در نظام بینالملل داریم که ما در هر کجا رفتیم همین بودیم.
من جمله آخر را میگویم و بعد هم صحبتهایم را تمام میکنم. زمانی که مدیرکل دفتر مطالعات بودم در کشور اردن بودم، یک نفر شروع کرد به مقایسهی ما و یکی از کشورهای منطقه و گفت که آن کشور منطقه که کشور پولداری هم هست و میزبان این رفت و آمدهای زیادی هم میشود و از نظر نفتی و پول نفت دارد و… گفت شما حزب الله ساختید ما تلاش میکنیم آن را ببریم در یمن و… بسازیم. گفتم میدانید فرق شما با ما چی هست؟ شما میروید مزدور میسازید، ما دوست داریم. ما یک ریال پول نمی دهیم، این قدرت معنایی ماست، شما با مزدوری و خرید وفاداری میخواهید. این نظام بینالمللی نیست که جمهوری اسلامی به دنبالش باشد. جملهی آخر را هم بگویم و عرض بنده تمام شود: به عنوان کسی که سالها در فضای بینالملل کشورهای مختلف را دیدم به شما عرض کنم، یا ما میتوانیم توسط شما و توسط دانشمندانمان، ایران متفاوتی را از حیث حکمرانی عالمانه بسازیم و یا واقعا مسیر ساختنی که ما شروع کردیم با چالشهای جدی رو به رو میشود. هندوانه زیر بغل خودم و شما نمیگذارم چون من خودم را پیش از این که دیپلمات بدانم، یکی از اعضای جامعهی شما میدانم ، دوست دارم در مرزهای علم حرکت کنم. به شما عرض کنم واقعا فارغ از این که چه کسی الان در کجای ایران و در کدام نقطه کدام مسئولیت را دارد خوب یا بد انجام میدهد، هر کدام از ما میتوانیم بخش مهمی از قدرت جمهوری اسلامی ایران باشیم.
خیلی متشکرم و آخر دعوانا أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين