شرح نیایش بیستم صحیفه سجادیه به قلم حجتالاسلام سید محمد مرتضوی – بخش دوازدهم
در قسمتهای قبلی ضمن ارائه مفاهیم اخلاق و ایمان، یقین، نیت و اخلاص، در باب اظهار بینیازی و نحوه درخواست روزی، نحوه عبادت و فخر نفروختن به انجام آن خواندیم. همچنین به موضوع «فروتنی در جامعه» و «پایداری و استقامت بر باورها» پرداختیم.
در قسمت دوازدهم شرح دعای بیستم صحیفه سجادیه به موضوع «عمر انسان» و نحوه صحیح استفاده از آن میپردازیم.
امام سجاد (ع) در این فراز از نیایش میفرماید:
وَ عَمِّرْنِی مَا کانَ عُمُرِی بِذْلَةً فِی طَاعَتِک، فَإِذَا کانَ عُمُرِی مَرْتَعاً لِلشَّیطَانِ فَاقْبِضْنِی إِلَیک قَبْلَ أَنْ یسْبِقَ مَقْتُک إِلَیّ، أَوْ یسْتَحْکمَ غَضَبُک عَلَیّ.
و مرا تا وقتی زنده بدار که عمرم در طاعت تو به کار رود، و چون بخواهد عمرم چراگاه شیطان شود جانم را بستان قبل از آنکه دشمنیات به من رو کند، یا خشمت بر من مستحکم گردد.
چندی که زندگی من لباس فرمانبرداری تو را بر تن داشت مرا زندهام بدار و اگر چراگاه شیطان قرار گرفت، پیش از آن که خشمت پیشی گرفت یا حتمی شود برگیر.
به بیان دیگر: بارالها! عمری بر من عنایت کن که در طی آن فرامین تو را به اجرا درآورم و هر گاه در شُرُف جولانگاه شیطان واقع شد پیش از آن که به خشم تو منتهی شود و حتمی گرددآن عمر را پایان بخش. برخی گفتهاند این بخش از نیایش حاکی از این است که عمر انسان بوسیله دعا، صله رحم، صدقه دادن و امثال آن افزایش و کاهش مییابد.
درباره عمر انسان و ارزش آن، از ناحیه بزرگان و شخصین ها و همین طور مکاتب مختلف، سخنان فراوان و متنوعی ارائه شده است.
عمر ارزشمندترین سرمایهایست که هر انسانی آن را دارد و هنگام اظهار نظر آن را طلا (وقت طلاست) و بالاتر از آن میدانند اما در مقام مصرف و استفاده، کمتر کسی است که قدر واقعی آن را مد نظر قرار دهد و اغلب آن را به هدر میدهند. عدهای از مفسران قرآن کریم در سوره «والعصر»، آیه « ان الانسان لفی خسر» را سرمایه عمر دانستهاند و گفتهاند: همه انسانها همچنان در حال خسران و زیانند چرا که لحظههای عمر خود را سرمایه آنهاست از دست میدهند مگر آن که آن را با ایمان و عمل صالح و با توصیه به حق و صبر، جبران نمایند. یکی از مفسران با دیدن یک صحنه معمولی، آن را به عنوان مثال بیان کرده که برگردان آن خالی از فایده نیست. میگوید: در خیابان فردی را دیدم که چند قالب یخ را روی تختهای قرار داده و صدا میزند: ای مردم! سرمایهام آب شد، دارم بیچاره میشوم، بیایید و بخرید. مفسر میگوید: من با دیدن این صحنه به یاد سوره والعصر افتادم و احساس کردم احساس کردم چه شباهت عجیبی با ماجرای عمر انسان داردکه لحظات آن همانند سرمایه مرد یخ فروش در حال ذوب شدن و از دست رفتن است اما در مقابل چیزی به دست نمیآرد.
در روایتی پیامبر (ص) فرمود: اذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ لَا يَزُولُ الْعَبْدُ قَدَماً عَنْ قَدَمٍ حَتَّى يُسْأَلَ عَنْ أَرْبَعَةِ أَشْيَاءَ عَنْ عُمُرِهِ فِيمَا أَفْنَاهُ وَ عَنْ شَبَابِهِ فِيمَا أَبْلَاه وَ عَنْ مَالِهِ مِنْ أَيْنَ اكْتَسَبَهُ وَ فِيمَا أَنْفَقَهُ وَ عَنْ حُبِّنَا أَهْلَ الْبَيْت
روز رستاخیز، بندهای قدم از قدم برنمیدارد تا اینکه در مورد چهار چیز از او پرسش شود: از عمر او که در چه مواردی آن را سپری کرده و از جوانی او که در کجا آن را صرف کرده، و از ثروت او که چگونه بدست آورده و در کجا هزینه کرده، و از دوستی ما اهل بیت (ع)
علی (ع) فرمود: لَیسَ شَی ءٌ اَعَزّ مِن قَلبِکَ وَ وَقتِک[1]
چیزی در دنیا ارزشمندتر از قلب و وقت تو پیدا نشود.
شعرا نیز در اشعار خود، فراوان بدان پرداختهاند از جمله:
جهد کن جهد که وقت من و تو در گذر است سعی کن سعی که این عمر بسی مختصر است
نشاط جوانی ز پیران مجوی که آب روان باز ناید به جوی
جوانا ره طاعت امروز گیر که فردا جوانی نیاید ز پیر
قضا روزگاری ز من در ربود که هر روزی از وی شبی قدر بود
مکن عمر ضایع به افسوس و حیف که فرصت عزیز است الوقت سیف
.
[1]. لآلی الاخبار، ج 1، ص 16
* همچنین برای مشاهده قسمتهای قبلی، میتوانید از لینکهای زیر استفاده کنید.
شرح نیایش بیستم صحیفه سجادیه / قسمت اول
شرح نیایش بیستم صحیفه سجادیه / قسمت دوم
شرح نیایش بیستم صحیفه سجادیه / قسمت سوم
شرح نیایش بیستم صحیفه سجادیه / قسمت چهارم
شرح نیایش بیستم صحیفه سجادیه / قسمت پنجم
شرح نیایش بیستم صحیفه سجادیه / قسمت ششم
شرح نیایش بیستم صحیفه سجادیه / قسمت هفتم
شرح نیایش بیستم صحیفه سجادیه / قسمت هشتم
شرح نیایش بیستم صحیفه سجادیه / قسمت نهم