دین و اخلاقصحیفه سجادیه

شرح نیایش بیستم صحیفه سجادیه به قلم حجت‌الاسلام مرتضوی – بخش پانزدهم

این بخش از  دعای بیستم صحیفه سجادیه درباره تمنای تغییر رذائل اخلاقی به فضائل اخلاقی است. در قسمت قبلی شرح (قسمت چهاردهم) به شرح بخش اول دعا پرداختیم. در این نوشتار، قسمت دوم را بررسی خواهیم کرد.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ أَبْدِلْنِی… مِنْ عَدَاوَةِ الْأَدْنَینَ الْوَلَایةَ، وَ مِنْ عُقُوقِ ذَوِی الْأَرْحَامِ الْمَبَرَّةَ، وَ مِنْ خِذْلَانِ الْأَقْرَبِینَ النُّصْرَةَ، وَ مِنْ حُبِّ الْمُدَارِینَ تَصْحِیحَ الْمِقَةِ، وَ مِنْ رَدِّ الْمُلَابِسِینَ کرَمَ الْعِشْرَةِ، وَ مِنْ مَرَارَةِ خَوْفِ الظَّالِمِینَ حَلَاوَةَ الْأَمَنَةِ.

واژه «ادنین» جمع ادنی از «دناوه» مشتق شده به معنی قرابت و نزدیکی است.

«ولایه» ضد عداوت، به معنای دوستی است. «عقوق» از ریشه «عق» گرفته شده به و معنی قطع است.

وقتی گفته می‌شود «عق والده» یعنی رشته فرمان پدرش را پاره کرد.

«ارحام» جمع «رحم» به محل رویش فرزند اطلاق می‌شده و بعدا به افرادی که به لحاظ ولادت در رحم قرابت دارند گفته شده است.

«مبرّه» همان برّ و نیکی را معنی می‌دهد که حاصل آن، صله و ارتباط است که در حقیقت ضد عقوق است.

برخی از دانشمندان، قطع رحم و عقوق را نیکی نکردن به نزدیکان و مهر نورزیدن به آنان دانسته، و صله رحم را دارای مراتب و لایه‌های مختلف قلمداد می‌کنند که پایین‌ترین مرتبه آن، هم‌سخنی و تنها رها نکردن ایشان است و خودِ آن هم به لحاظ توانایی افرادی که افرادی که قرار است صله رحم انجام دهند و کسانی که قرار است مورد صله قرار گیرند متفاوت می‌شود.

واژه «خذلان» در مواردی به کار می‌رود که از یاری کردن نسبت به فردی دریغ شود. امام (ع) در این خطابه بر یاری نزدیکان توجه نموده بدان سبب است که مدد و یاری نزدیکان دردیگران نیز انگیزه ایجاد می‌کند و لذا هر گاه اطرافیان نزدیک از کسی حمایت کنند جایگاه او برجسته و مستحکم می‌شود و اگر یاری او را ترک کنند موقعیت او شدیدا تحت تاثیر واقع می‌شود و آسیب می‌بیند.

علی (ع) فرمود: أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّهُ لَا یَسْتَغْنِی الرَّجُلُ وَ إِنْ کَانَ ذَا مَالٍ عَنْ [عَشیرَتِهِ] عِتْرَتِهِ وَ دفَاعِهِمْ عَنْهُ بأَیْدیهِمْ وَ أَلْسنَتِهِمْ، وَ هُمْ أَعْظَمُ النَّاس حَیْطَةً مِنْ وَرَائِهِ وَ أَلَمُّهُمْ لِشَعَثِهِ وَ أَعْطَفُهُمْ عَلَیْهِ عِنْدَ نَازلَةٍ إِذَا [إِنْ] نَزَلَتْ بهِ، وَ لِسَانُ الصِّدْقِ یَجْعَلُهُ اللَّهُ لِلْمَرْءِ فِی النَّاس خَیْرٌ لَهُ مِنَ الْمَالِ [یُوَرِّثُهُ غَیْرَهُ] یَرِثُهُ غَیْرُهُ.[1]

مردم! انسان اگر چه امکاناتی هم داشته باشد، بی‌نیاز از اقوام و بستگانش نیست که از او به وسیله دست و زبان دفاع کنند. آنها در واقع بزرگترین گروهی هستند که از او پشتیبانی می‌کنند و پریشانی و مشکلات را از میان برمی‌دارند و به هنگام بروز حوادث سخت، نسبت به او از همه مهربان‌ترند و نام نیکی که خداوند (در سایه نیکوکاری و محبت) به انسان عطا می‌کند از ثروتی که برای دیگران به ارث می‌گذارد بهتر است.

و نیز در آن نامه‌ی معروف خطاب به امام مجتبی (ع) می‌نویسد:

و أكرِمْ عَشِيرَتَكَ ، فإنّهُم جَناحُكَ الذي بهِ تَطِيرُ ، و أصْلُكَ الذي إلَيهِ تَصِيرُ ، و يَدُكَ التي بها تَصولُ[2]

قبیله و بستگانت را گرامی دار! زیرا آنها بال و پر تو هستند که بوسیله آن پرواز می‌کنی و اصل و ریشه‌ات هستند که به آن بازمی‌گردی و دست و بازوی تو هستند که با آن به دشمن حمله می‌کنی.

«مدارین» جمع مدار به معنی مهر و عطوفت و ملایمت است. گفته شده مدارا یعنی تعامل کردن با دوستان، دشمنان و مشابه آنان. از این جهت که دوستی آنان را جلب کند و از شر احتمالی آنها در امان باشد.

بنابراین مدارا هنگامی معنا پیدا می‌کند که روابط غبار آلود بوده و صفا و صمیمیتی در میان نباشد. به همین خاطر امام (ع) از خداوند می‌خواهد این دوستی ظاهری را به محبت واقعی تغییر دهد.

«مُلَابِسِینَ» به جمعی اطلاق می‌شود که با انسان نشست و برخاست دارند و واژه «ردّ» در اینجا به درعدم صمیمیت و صفا به کار می‌رود که بعضا ممکن است به اهانت منجر شود.

امام (ع) در این جمله از خداوند متعال درخواست می‌کند این گونه رفتار را به صمیمیت و یکدلی و حُسن معاشرت بدل کند. آخرین جمله این فراز با تشبیه و استعاره پایان می‌یابد که امام (ع) «خوف» را به یک شیئی تلخ تشبیه کرده و امنیت را نیز به یک شئ شیرین تشبیه می‌کند.

در مجموع معنی این فراز دعا این است:

بارالها! بر محمد و خاندانش درود فرست. و کینه‌ی کینه توزان را به محبت، و حسد حسودان را به دوستی، و بدگمانی صالحان را به اعتماد، و کناره‌گیری اقوام و نزدیکان را به محبت و نزدیکی، و قطع ارتباط با ارحام را به اتصال و برقراری رابطه، و یاری نکردن بستگان را به مدد و یاری، و دوستی ظاهری افرادی که در سایه مدارا و زبان ظاخری تعامل می‌کنند به دوستی واقعی، و معاشرت تردید آمیز هم‌نشینان را به حُسن معاشرت، و تلخی بیم ستمگران را به شیرینی امنیت بدل فرما.

1. نهج البلاغه خطبه 23

2. بحار الأنوار : ۷۴/۱۰۵/۶۷

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا