کتاب «انقلاب اسلامی و نظریهها» به قلم جمعی از اساتید دانشگاه
کتاب «انقلاب اسلامی و نظریهها»
کتاب «انقلاب اسلامی و نظریهها» در پنج فصل مختلف تالیف شده که هر فصل آن نویسنده خودش را دارد:
بخش اول با عنوان نظریه پردازی دربارۀ انقلاب اسلامی ایران؛ نوشته عباس ملکی
بخش دوم با عنوان تحلیل وقوع انقلاب اسلامی با کدام رهیافت؟؛ نوشته مصطفی ملکوتیان
بخش سوم با عنوان انقلاب اسلامی ایران در آینۀ نظریه و انواع انقلاب؛ نوشته محمّدباقر خرّمشاد
بخش چهارم با عنوان انقلاب اسلامی و قدرت نرم؛ نوشته عماد افروغ
بخش پنجم با عنوان بازتعریف انقلاب اسلامی و اسلام سیاسی …؛ نوشته محمّدرضا دهشیری
مقدمه و معرفی کتاب نیز به قلم حجت الاسلام و المسلمین سید محمد مرتضوی میباشد. این کتاب در بخش مقدمه اینگونه تعریف شده است:
تاریخ بشر، آکنده از تحوّل و دگرگونیهای اجتماعی بوده است؛ امّا همۀ آنها «انقلاب» نام نمیگیرند. انقلاب بر مبنای جامعهشناختی، بسیار اندک و نادر اتفاق افتاده است. تحوّلاتی که طی دو قرن اخیر به قوع پیوستهاند و شاخصههای یک انقلاب را دارند، از این قرارند:
- 1. انقلاب فرانسه در زمان لوئی شانزدهم در سال 1789 م، با فتح زندان «باستیل» توسط مردم آغاز شد و تا سال 1870 م، با دست به دست شدن قدرت ـ که با خونریزی و خشونت همراه بود ـ ادامه یافت و با پدید آمدن جمهوری سوم به ثبات رسید. پیشزمینۀ انقلاب فرانسه بر اساس گفتهها، ستم و بیدادگری طبقۀ اشراف و فرمانروایان بود که مردم را به ستوه آورد و سرانجام به شورش انجامید تا آن گاه که جامعۀ فرانسه را به تغییر وا داشت. انقلاب فرانسه، از پشتوانۀ فکریِ چهرههایی چون: بیکن
دکارت، جان لاک و نیوتن بهرهمند شد. همچنین از نظریات دانشمندانی چون: منتسکیو، روسو و ولتر، کمک شایانی دریافت کرد. انقلاب فرانسه، تأثیر شگرفی در منطقۀ اروپا بر جای نهاد و موجب تغییرات جدیای گشت و پسلرزههای آن، همۀ جهان را تکان داد.
- 2. انقلاب مردم روسیه در سال 1914 م، علیه تزار آغاز شد و در سال 1917 م، به پیروزی رسید و طیّ چهار سال، همۀ مخالفان خود را سرکوب نمود و استقرار یافت. آغاز و ادامۀ انقلاب روسیه، با خون و وحشت همراه بود و هیچ گاه به آرمانهای خود ـ که عدالت و آزادی بود ـ دست نیافت؛ البته تأثیر آن را در جهان نمیتوان انکار کرد. کلیۀ کشورهای سرمایهداری و غیر سرمایهداری، تحت تأثیر ایدئولوژیِ مارکسیستی قرار گرفتند و حتی کشورهای اسلامی نیز لرزههای آن را کاملاً احساس نمودند. انقلاب روسیه، زمینۀ جنگ سرد را بین ابرقدرتها فراهم ساخت و سالها ادامه یافت تا آنگاه که اتحاد جماهیر شوروی از هم پاشید و جنگ سرد نیز پایان یافت.
- 3. انقلاب مردم الجزایر علیه استعمار فرانسه از سال 1316 ش، آغاز و در سال 1340 ش، پایان یافت. انقلاب الجزایر، عمدتاً از طریق عالمان دینی در مساجد و اماکن مذهبی شکل گرفت و در طی این مدت، با فراز و فرود همراه شد. گاهی به محاق میرفت و گاهی آشکار میشد، تا این که در سال 1335 ش، اوج گرفت و در سال 1340 ش، با قرارداد آتشبس پایان یافت.
- پس از آتشبس، الجزایر طی قراردادی به استقلال رسید. انقلاب الجزایر به رغم ورود و حضور عالمان و نقش مساجد، هیچ گاه «انقلاب اسلامی» خوانده نشد. البته آثار آن اگر چه بسیار ضعیف در کشورهای اسلامی احساس میشد، امّا در هیچ نقطهای، اسوه و الگو قرار نگرفت. شاید بهتر این است که گفته شود این انقلاب توسط فرانسه، تحریف و ابتر گردید.
مقام معظّم رهبری در سال 1377 ش، هنگام دیدار دستاندرکاران همایش «آسیبشناسی انقلاب اسلامی» ـ که در دانشگاه شریف توسط نهاد نمایندگی برگزار شده بود ـ در مقام مقایسۀ بیستسالگی انقلابها در مورد انقلاب الجزایر فرمودند: «انقلاب الجزائر، انقلاب اسلامی، انقلاب مساجد و انقلاب علمای دین بوده مثل انقلاب خود ما، لیکن حتی یک روز حکومت دینی در الجزایر به وجود نیامد.
از همان اوّل، فرانسویها توانستند هم فرهنگ و آداب خودشان و هم بیاعتقادی به دین را در الجزایر ـ که تحت نفوذشان بود و داشت از استعمار خلاص میشد ـ نفوذ بدهند. الجزائریها فقط در زمان بومدین ـ که رئیس جمهور بود و مدتی بعد از آن که انقلاب پیروز شد، بر سر کار آمد ـ ، مواضع انقلابی به معنای موضع مستقلی در مقابل امریکا و استکبار میگرفتند و از
مسئلۀ فلسطین دفاع میکردند. بعد از گذشت چند سال همین هم عوض شد».
- 4. انقلاب اسلامی ایران با پیشینۀ فرهنگ دینی و ملی، با ریشۀ اصیل و عمیق نشئت گرفته از جریان فکری ناب محمّدی در قالب شیعی و ایرانی، و با تکیه بر اندیشه و روش اهل بیت: و اندیشمندان پیرو این مکتب، در مقاطعی از تاریخ ـ که باورهای دینی از ناحیۀ حاکمان عصر، مورد بیاعتنایی و هجمه قرار میگرفت ـ به همراه دانشآموختگان در این حوزه توانستند اقداماتی انجام دهند و امواجی بیافرینند که معروفترین آنها نهضت تنباکو و مشروطه است که روحانیت شیعه، کاملاً در ایجاد و پیشبرد آنها دخالت داشت و تا حدودی هم به خواستههای خود دست یازید و مهاجمان را عقب راند.
این صعود و نزول همچنان ادامه یافت تا آن گاه که سلسلۀ پهلوی با حمایت انگلستان به تاج و تخت رسید و فعالیتهایی را با دستور انگلیس و در مرحلۀ بعدی امریکا با اندیشۀ مدرنیزه کردن کشور آغاز کرد؛ فعالیتی که جهتگیری آن وارونه کردن هویّت دینی و ملّی مردم بود، با این ذهنیت و توهّم که عصر دینمداری به پایان رسیده و در شرق عالم به عنوان افیون ملّتها معرفی گردیده و در غرب عالم به حاشیه رانده شده به طوری که جوامع شرق و غرب هماینک به صورت لائیک و سکولار زندگی میکنند.
پس جامعۀ ایران نیز این «تز» را در فضای مدرنیته شدن به آسانی هضم کرد، در حالی که با این قیاس نابهجا و معالفارق، علاوه بر این که نطفۀ سقوط سلسله پهلوی بسته میشد، بلکه نطفۀ یک انقلاب دینی نیز رقم میخورد. لذا بسیار طبیعی بود که روحانیت و نخبگان ملّت، این سنخ تحرکات را برنتابند و در مقابل آن مقاومت نمایند. نیز، غفلت از این که این سلسله اقدامات و تقابلها لحظه به لحظه، آتش انقلاب را گرم و گرمتر مینمود و شعلهور شدن آن را نزدیکتر میساخت.
اوّلین شعلۀ انقلاب اسلامی در سال 1342 ش، با قیام حوزۀ علمیۀ قم به رهبری حضرت امام خمینی زبانه میکشد. این انقلاب، با کشتار و سرکوب قیام پانزده خرداد و تبعید امام، ظاهراً سرکوب میشود، امّا باطن همچنان گرم و آتشین است تا فرصتی مناسب پدید آید که این فرصت در سال 1356 ش، در طی چند اتفاق به ظاهر معمولی و عادی، خود را نشان میدهد.
انقلاب، با شدّت تمام آغاز میگردد و پس از یک سال یعنی 22 بهمن 1357 ش، شگفتانگیزترین رویداد قرن با عنوان انقلاب اسلامی در عصر انزوای دین به رهبری یکی از نوادههای پیامبر خدا9 در کشور ایران در نهایت ناباوری جهان رخ میدهد و دنیا و اندیشمندان جهان را در حیرت فرو میبرد. امّا بلافاصله تهاجم، کارشکنی فکری و فیزیکی از نواحی مختلف توسط دینستیزان مستکبر، با نهایت قساوت و پیچیدگی آغاز میشود و با این خیال که یا آن را ساقط کنند و یا از درون، تهی و بی خاصیت سازند.
امّا هوشمندی و تیزبینی رهبر فرزانه و مردم روشنضمیر، باعث گردید یک ایستادگی مثالزدنیای در مقابل بدخواهان، آن چنان به نمایش گذاشته شود که جهان را به تعجّب و تحسین وا دارد و این گونه شد که دستاورد انقلاب از تحریف و نابودی مصون ماند و بحرانها یکی پس از دیگری طی شد و در نهایت، انقلاب به ثبات رسید.
بدیهی است که انقلاب اسلامی با ویژگیهای منحصر به فرد خود، بیش از هر انقلاب دیگری، حساسیت برانگیزتر جلوه کند و مورد توجّه اندیشمندان و نظریهپردازان جهان قرار گیرد تا در صدد بررسی بزرگترین رخداد قرن برآیند و شاید با همین نگاه، بالاترین آمار نظریهپردازی به اندیشمندان غیر مسلمان اختصاص دارد. در صورتی که در مراکز علمی و فرهنگی کشورمان خیلی مورد توجّه قرار نگرفت و آن گونه که باید به موضوع پرداخته نشد. لذا ضرورت دارد دستاندرکاران نهادهای علمی و فرهنگی، زمینههای نظریهپردازیِ بومی را با دید بیداری اسلامی در دستور کار قرار دهند و وظیفۀ خود را تا حدودی نسبت به انقلاب و اسلام ادا نمایند.
نوشتار پیش روی، با همین نگاه گردآوری شده است. در آغاز در قالب میزگردی با حضور اساتیدی چون: عماد افروغ، دکتر ملکوتیان، دکتر خرمشاد، و با مدیریت دکتر ملکی در هفتمین همایش دانشجویان خارج از کشور ـ که در مشهد برگزار شد ـ فراهم گردید و سپس قرار شد مجموعۀ سخنرانیها با نظر و نگارش دوباره و به صورت مقالۀ علمی چاپ و منتشر گردد. پیرو این تصمیم، مقالۀ یکی از اندیشمندان فرهیخته جناب آقای دکتر دهشیری نیز ـ که به سفارش نهاد نگارش یافت ـ به این مجموعه افزوده شد که هم اینک در اختیار شما علاقهمندان قرار میگیرد و امید است آنچه که مد نظر بود، به دست آمده باشد.
کتاب «انقلاب اسلامی و نظریهها» توسط انتشارات نهادایران (نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در امور دانشجویان ایرانی خارج از کشور) به چاپ رسیده است.
جهت مشاهده سایر کتاب های منتشر شده در مجموعه نهادایران، به این صفحه مراجعه کنید.